کاهش شدید صادرات فرش دستباف ایران موضوعی بود که رسانهها در روزهای گذشته به آن توجه نشان دادند و به نقل از نایب رئیس اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش دستباف نوشتند: تحریمهای داخلی و خارجی باعث شد که صادرات فرش عملا صفر شود.
«حامد چمن رخ» به خبرگزاری «مهر» گفته است: برآوردها نشان میدهد که در ۹ ماهه ۱۴۰۲ در مجموع ۳۵ میلیون دلار صادرات فرش دستباف داشتهایم و این در حالی است که در سالیان دور ۵۰۰ میلیون دلار صادرات داشتیم.
حتی در حدود سال ۱۳۷۴ حدود ۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار صادرات فرش دستباف صورت گرفته بود. بنابراین در حال حاضر صادرات فرش دستباف عملا صفر است.
بحث تعهد ارزی صادرکنندگان فرش دو ماه بعد از تحریمها مصوب شد؛ مصوبهای بشدت غیرکارشناسانه که بدون حضور و نظر بخش خصوصی بود. به همین خاطر برخی از تجار کهنهکار درگیر دادگاه شدند
به گفته این چهره صنفی، مقرر شده در سال ۱۴۰۳ رویه بازگشت ارز صادراتی برای حوزه فرش دستباف مجدد فعال شود.
پس از این اظهارات، «ایسنا» هم با استناد به آمار گمرک کشور نوشت: صادرات فرش دستباف ایران از ۴۲۷.۳ میلیون دلار در سال ۱۳۹۱ به ۵۰.۷ میلیون دلار در سال ۱۴۰۱ رسیده است.
بر این اساس، سهم صادرات فرش دستباف ایران از کل صادرات غیرنفتی، از ۱.۳ درصد در سال ۱۳۹۱ به ۰.۰۹ درصد در سال ۱۴۰۱ رسیده است. متوسط رشد سالانه ارزش صادرات فرش دستباف ایران به نقاط مختلف جهان طی سالهای ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۱ برابر با منفی ۱۹ درصد بوده است.
همچنین بر اساس آمار گمرک در سال ۱۴۰۱، کشورهای آلمان با سهم حدود ۱۷.۶ درصد، امارات متحده عربی با سهم حدود ۱۷.۲ درصد، کشور چین با سهم حدود ۱۶.۲ درصد و پاکستان با سهم حدود شش درصد از ارزش کل صادرات فرش دستباف، عمده مقاصد صادراتی این محصول بودهاند.
پیش از این هم یکی از گزارشهای معاونت بررسیهای اقتصادی اتاق بازرگانی تهران به این نکته اشاره کرده بود که سهم ایران از صادرات فرش دستباف در جهان در دوره ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۲ کاهش یافته و از ۲۵.۵ درصد به ۷.۴ درصد رسیده و در همین دوره زمانی سهم رقبای ایران از جمله هند، چین، نپال و پاکستان در حال افزایش بوده است.
درباره وضعیت فرش دستباف ایران و صادرات آن، پژوهش ایرنا گفتوگویی با «عبدالله بهرامی» مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تولیدکنندگان فرش دستباف ایران داشته که شرح آن در ادامه آمده است.
از زمانی که فرش به عنوان یک صنعت دیده شد تا سال ۱۳۹۷ ایران رده و جایگاه نخست را هم از لحاظ میزان صادرات و هم تنوع تولید و هم همه مزایای این صنعت داشت به تعبیر دیگر تمام دنیا ایران را با فرش میشناختند اما متاسفانه از سال ۱۳۹۷ به دو دلیل عمده ما شاهد از دست رفتن جایگاه ایران بودیم.
دلیل نخست تحریمهایی بود که دولت ترامپ علیه کشورمان وضع کرد. این تحریمها به طور مستقیم شامل ۲۵ درصد از صادرات کشور شد. ما در کل سالانه حدود ۶۰ تا ۸۰ میلیون دلار صادرات فرش به کشور آمریکا داشتیم. این صادرات تحریم شد و ۲۵ درصد از بازار را از دست دادیم.
اگر قبلا تعداد بافندگان ما ۲ میلیون نفر بودند در حال حاضر به کمتر از هفت هزار نفر رسیدهاند. تولید سالانه فرش ۶ میلیون مترمربع بود و حالا به ۲ میلیون متر مربع کاهش یافته است و این سیر نزولی ادامه دارد
اما مشکل دوم و بزرگتر از مشکل تحریم، کوتاهی و دل نسوزاندنِ مدیران دولتی بود. آنان به جای اینکه از این کالای تحریمشده حمایت کنند بر مشکلات آن افزودند. وقتی کالایی در اتاق فکر ترامپ بعد از موشک و برنامه هستهای تحریم میشود یعنی آن کالا اهمیت دارد یعنی آن کالا جایگاه مهم استراتژیک از نظر اجتماعی و اقتصادی داشته است.
اما مسئولان نه تنها به این مهم توجه نکردند بلکه بحث تعهد ارزی دو ماه بعد از تحریمها مصوب شد؛ مصوبهای بشدت غیرکارشناسانه که بدون حضور بخش خصوصی و نظر بخش خصوصی بود.
در این حالت بانک مرکزی اعلام کرد که صادرکننده مکلف است تا طی دوره دوماهه ارز حاصل از صادرات خود را به کشور برگردانند. چنین چیزی امکانپذیر نیست چرا که فرش امانی و اعتباری رفته است و تاجر سریعا بابت آن دلار نمیدهد. به همین دلیل بیشتر صادرکنندگان انگیزهای برای صادرات نداشتند. به طوری که در حال حاضر برخی از تجار مطرح و کهنهکار درگیر پروسه قضایی و دادگاه شدهاند.
وقتی صادرکنندگان، صادرات انجام ندهند صدرصد تعداد بافندگان کاهش پیدا خواهند کرد. در حال حاضر اگر آمار گمرک بررسی شود میبینیم که در دهه اخیر با توجه به تمام تحریمهایی که داشتیم باز آمار صادرات از ۴۰۰ میلیون پایینتر نمیآمد اما این مشکلی که تحریم داخلی ایجاد کرد، صادرات را به۶۰ میلیون دلار رساند.
این روند کاهشی از سال ۱۳۹۸ تا الان ادامه دارد و متاسفانه باز کاهش صادرات داشتیم. موتور محرکه تولید، صادرات است صادرات که متوقف شد یک میلیارد دلار به یک بیستم تبدیل میشود. در این صورت صادرکننده فرش نمیخرد، تجار هم تمایلی به خرید ندارند.
اگر قبلا تعداد بافندگان ما تاکنون ۲ میلیون نفر بودند در حال حاضر به کمتر از هفت هزار نفر رسیدهاند. تولید سالانه فرش ۶ میلیون مترمربع بود حالا به ۲ میلیون متر مربع تولید کاهش یافته است و این سیر نزولی ادامه دارد.
بانکها به هیچ وجه برای اعطای تسهیلات به بافندگان همکاری نمیکنند، از سال ۱۳۹۳ بیمه آنان قطع شده و همین یکی دیگر از عوامل رویگردانی صادرکنندگان از این صنعت است. این در حالی است که فرش تنها کالای صددرصد ایرانی است و ۸۰ درصد ارزآوری دارد
علاوه بر بحث تحریمها و تعهدات ارزی که گفته شد باید به عدم ارائه تسهیلات برای بافندگان فرش اشاره کرد. بانکها به هیچ وجه در این زمینه همکاری نمیکنند، از سال ۱۳۹۳ بیمه آنان قطع شده است و همین یکی دیگر از عوامل رویگردانی صادرکنندگان از این صنعت است.
این در حالی است که صنعت فرش بزرگترین صنعت ملی کشور و تنها کالای صددرصد ایرانی است و ۸۰ درصد ارزآوری دارد و نیاز به توجه دوچندان از جانب مسئولان وجود دارد.
در حال حاضر بازارها راکد است. با گذر از بازار خیام به خوبی میتوان این وضعیت را به چشم دید. از ۵۰۰ مغازه تنها ۳۰ حجره فعال است. برای بازگشت رونق به این بازار در وهله اول باید تحریم داخلی برداشته شود. صادرات این صنعت بسیار پراهمیت است.
تمام دنیا میفهمند ایرانیان هنرمندند و به طور قابل توجهی ایرانهراسی کاهش پیدا خواهد کرد. باید تسهیلات و امکانات حمایتی به بافندگان و صادرکنندگان بدهند. قبل از دهه ۸۰ در جهت تشویق صادرکنندگان به آنها جایزه صادراتی را میدانند اما در حال حاضر نگاه صادراتمحور نیست چون در صنعت فرش دستباف هیچ رانتی وجود ندارد. این در حالی است که فرشها ماشینی به دلیل رانت روز به روز گستردهتر میشوند.
تعهدات ارزی برداشته شود. مسئولان باید کمک کند که بازار از دست رفته آمریکا را در کشور دیگری جایگزین کنند. کشورهای دیگر را پای کار بیاورند، نمایشگاههای بزرگتری برپا شود و کشورهای بیشتری را به آن دعوت کنند.
مسئولان این نکته را باید بدانند و به آن اهمیت بدهند که بافندگی، شغل مکمل کشاورزی و دامپروری است کشاورز شش ماه بیکار است، فرش باعث میشود که این دوره به بیکاری سپری نشود و روستاییان به طرف شهرها مهاجرت نکنند. بنابراین رونق فرش باعث افزایش درآمد اقشار پایین میشود و از مهاجرت جلوگیری میکند.
فرش دستباف تنها کالایی است که ۸۰ درصد ارزش افزوده دارد و ۹۵ درصد صادرات محور است. این توانمندی که خدا به ایرانیان داده و ظرفیتهای بزرگی که از نظر عملی و طرح و نقشه به ایرانیان داده به هر کشوری میداد به به هیچ وجه به سمت و سوی چاههای نفت نمیرفت.