یک دختر 21 ساله به نام نگار کریمیان در شلیک اشتباه پلیس به یک خودرو در استان لرستان، جان باخت.
این ششمین حادثه مشابه در 3 سال اخیر است که منجر به کشته شدن 6 نفر شد.
روزنامه اعتماد در گزارشی به قلم بهاره شبانكارئیان درباره جزئیات حادثه نوشت: هفته گذشته خبر كشته شدن دختری ۲۱ساله به دلیل شلیك اشتباهی یكی از ماموران نیروی انتظامی پاسگاه چمنسلطان در نزدیكی روستایی با همین نام در شهرستان الیگودرز استان لرستان رسانهای میشود كه «اعتماد» برای صحت و سقم خبر آن را پیگیری میكند. «اعتماد» در همان ابتدا تلاش كرد با پدر، مادر و یكی از خواهران دختر صحبت كند، اما آنها به دلایلی اظهار كردند امكان مصاحبه ندارند. در حالی كه دایی او حاضر شد در مورد جزییات حادثه با «اعتماد» گفتوگویی داشته باشد.
بامداد جمعه، نوزدهم اسفندماه جاری وقتی «نگار كریمیان» به همراه پدر، دو خواهر و داماد خانواده از مراسم خاكسپاری دایی خود در روستای فرسش الیگودرز در حال بازگشت به محل زندگیشان؛ اصفهان بودند، ناگهان از سوی یكی از ماموران نیروی انتظامی هدف گلوله قرار میگیرد.
در این میان تیر ابتدا از كنار دست پدر خانواده میگذرد و سپس به پهلوی این دختر جوان برخورد میكند. دست پدر خانواده مجروح میشود و نگار نیز پس از انتقال به بیمارستان امام جعفرصادق تحت عمل جراحی قرار میگیرد، اما بعد از عمل هنگامی كه به بخشایسییو بیمارستان منتقل میشود به خاطر خونریزی داخلی جانش را از دست میدهد.
نگار کریمیان 21 ساله در شلیک نیروی انتظامی به خودرو در جاده الیگودرز استان لرستان کشته شد - عکس : روزنامه شرق
خبر جان باختن دختر جوان در شهرستان الیگودرز آن هم با شلیك اشتباهی مامور نیروی انتظامی سوالات زیادی در ذهن خانواده داغدار این دختر جوان و افكار عمومی ایجاد كرده است.
فرمانده انتظامی شهرستان الیگودرز ۲۵ اسفندماه جاری در رابطه با این اتفاق اعلام كرد: «شب حادثه یكدستگاه خودرو پژو 405 بدون توجه به علائم ایست و بازرسی و اخطارهای مكرر ماموران برای ایست و بازرسی بهطور غیرمجاز عبور كرده كه ماموران به فرض اینكه این خودرو شامل مواد مخدر است، جهت توقیف خودرو اقدام به تیراندازی هوایی و در تعاقب به سمت لاستیك خودرو كردند كه یكی از گلولهها پس از اصابت به بدنه خودرو به یكی از سرنشینان خودرو كه دختر جوانی به نام نگار كریمیان بود، برخورد و موجب جراحت او شد.»
این در حالی است كه دایی این دختر جوان در این مورد میگوید: «مامور انتظامی اصلا ایست نداده است. شوهر خواهر من چهلسال است كه راننده اتوبوس است. اكثرا بیش از ۳۰ مسافر را به مقصد میرساند. چطور میشود ایست پلیس را متوجه نشده باشد؟! مگر تازه گواهینامه گرفته بود كه این حرفها را میزنند. الیگودرز كه سیستان و بلوچستان نیست كه ماموران در كمین باشند و یك ماشین هم فرار كند. حرفهایی كه گفته شده صحت ندارد. ما تا پای قصاص پیش خواهیم رفت.»
حالا دایی نگار كریمیان در گفتوگو با «اعتماد» جزییات شب حادثه را بازگو كرده است.
مهدی رضایی، دایی جان باخته در مورد این حادثه به «اعتماد» میگوید: «یكی از برادرانم چند وقت پیش به خاطر مشكل قلبی فوت میكند. برای همین خواهرم، همسرش، سه دختر و داماد خانوادهشان برای مراسم عزاداری به روستای فرسش میآیند. ما اصالتا اهل روستای فرسش الیگودرز هستیم. قرار شد بعد از مراسم خاكسپاری، خواهرم یعنی مادر نگار تا مراسم هفتم برادرمان بماند و شوهرش، سه خواهرزادهام و همسر خواهرزادهام به اصفهان برگردند.
چون خواهر كوچك نگار میخواست به مدرسه برود. وقتی همگی سوار ماشین میشوند، نگار صندلی جلو كنار پدرش مینشیند و دو خواهر دیگر او به همراه داماد خانواده صندلی عقب مینشینند. وسط جاده فرعی نزدیك روستای چمن سلطان یكی از ماموران انتظامی كه درجه استواری هم داشته به ماشین آنها كه پژو ۴۰۵ نقرهای بود، شلیك میكند. تیر از كنار دست شوهر خواهرم رد میشود و به پهلوی چپ نگار اصابت و سپس به ستون ماشین برخورد میكند.
آنها از ماشین پیاده و متوجه میشوند تیر به پهلوی نگار شلیك شده است. وقتی مامور نیروی انتظامی میبیند خانواده داخل ماشین بوده، سریع میگوید اشتباه شده است. در حالی كه چه اشتباهی؟! مگر در آن جاده چند ماشین بود كه اشتباه شلیك شده باشد؟ میگویند شخصی به اشتباه به همان مامور خاطی گفته بود ماشینی كه در حال گذر است، مواد مخدر حمل میكند. البته این طوری به ما گفتند. خود من از قاضی كشیك پرسیدم این مامور از چه كسی دستور شلیك گرفته بود؟ قاضی كشیك هم گفت من دستور شلیك نداده بودم. ما متوجه نمیشویم مگر میشود بدون دستور مافوق، شلیك كرد!»
به گفته دایی نگار نیم ساعت بعد از این حادثه خواهر نگار با او تماس گرفته و گفته كه تصادف كردند، اما اصل ماجرا را برای او تعریف نكرده و داخل بیمارستان متوجه شده چه اتفاقی افتاده است. رضایی میگوید كه خواهر بزرگ نگار شب حادثه را برایش اینگونه تعریف كرده و گفته: «ما داشتیم در جاده فرعی میرفتیم و ماشین مامور نیروی انتظامی هم داشت از مقابل میآمد كه یك دفعه صدایی شنیدیم. اول فكر كردیم چیزی به سمت ماشین پرت شده یا اینكه تصادف كردیم. پدرم ترمز كرد تا ببینیم چه اتفاقی افتاده است.
همسرم در حالی كه عصبانی بود از ماشین پیاده شد و به مامور گفت كه چه كار كردی؟ در همین حین مامور نیروی انتظامی هم از ماشین پیاده شد و گفت؛ اشتباه شده است. بعد هم پرسید؛ همه سالم هستید؟! همسرم كه متوجه تیراندازی نشده بود در جواب مامور از او پرسید، چطور؟ مامور هم گفت شلیك شده است. وقتی مامور متوجه شد تیر به پهلوی نگار برخورد كرده، به ما گفت كه فقط دنبال من بیایید. تا جایی رفتیم كه نیروهای هلال احمر ایستاده بودند. آنجا نگار را سوار آمبولانسهای آنها كردیم و خود مامور هم جلوی آمبولانس رفت تا به بیمارستان امام جعفر صادق رسیدیم.»
مهدی رضایی دایی نگار میگوید: «پزشكان، نگار را سریع به اتاق عمل منتقل میكنند، اما بعد از جراحی وقتی به بخش ای سی یو منتقل میشود با وجود اینكه چند واحد خون به او تزریق شده بود از شدت خونریزی تمام میكند. تیر از سمت چپ وارد پهلوی نگار شده بود و از سمت راست پهلوی او خارج و به ستون ماشین برخورد كرده بود. كارشناسی كه برای بازدید از ماشین آمده بود، اعلام كرد؛ وقتی تیر شلیك شده، فاصله زیادی با ماشین نداشته و تقریبا از فاصله نزدیك شلیك شده .
این اولینبار نیست كه در این جاده چنین اتفاقی میافتد. چهار سال پیش هم ماموران نیروی انتظامی یك نفر به اسم شهرام رضایی را اینگونه كشتند و گفتند؛ تیر اشتباه شلیك شد. تیر به قلب شهرام رضایی برخورد كرد و او هم درجا جان باخت.
او زن و بچه داشت. یك پسر و دختر. پسرش بعد از این اتفاق درس را رها كرد و رفت كارگری تا بتواند مخارج خانواده را تامین كند. بعد هم در توجیه تیری كه به اشتباه به این مرد شلیك شده بود، گفتند او اعتیاد داشته و دیهاش را به خانواده پرداخت كردند. اینبار هم كه شلیك اشتباهی دامن خانواده ما را گرفت و دختر جوانمان جانش را از دست داد.»
دایی نگار همچنین به سوالات دیگر «اعتماد» پاسخ میدهد.
- خواهرتان چند فرزند دارد و نگار فرزند چندم خانواده بود؟
سه فرزند دختر. نگار ۲۱ساله و فرزند دوم خانواده بود. خواهر بزرگترش ازدواج كرده و خواهر كوچكترش هم مدرسه میرود.
- نگار دانشجو بود یا كار میكرد؟
نگار تمام كلاسهای مربوط به آرایشگری را گذرانده بود، اما خودش ناخن كار بود.
- ماموری كه به سمت ماشین شلیك كرده بازداشت است؟
بله، بازداشت است. مامور درجه استواری داشته. هر كاری كردم كه اسم و فامیل او را به من بگویند، نگفتند. فقط گفتند زن و بچه دارد، اما من زنش را ندیدم. به ما گفتند همان شب اول اسلحه او را گرفتیم و بازداشتش كردیم. اول گفتند مامور اشتباه شلیك كرده در صورتی كه ماشین دیگری در جاده نبوده، اما بعد طور دیگری گفتند؛ گفتند گزارش شده بود ماشینی كه در جاده در حال تردد بوده، حامل مواد مخدر بوده است. این مامور میتوانست راه ماشین را ببندد نه اینكه در حین حركت شلیك كند.
در خرداد گذشته (1402) یک کودک 9 ساله در شلیک ماموران نیروی انتظامی به یک خودرو در خوزستان کشته شد.
"جعفر دلفزرگانی" پدر این کودک 9 ساله همان زمان در گفتوگو با خبرنگار جماران در خصوص این سانحه گفته بود: ماشین پلیس بدون هیچ هشدار یا اعلام ایست یا آژیر، ماشین را به رگبار بست و تیر به کودک ۹ ساله ما اصابت کرد و در همان لحظه فوت کرد. به ما گفته شد که قاتل، بازداشت شده است، اما خود ما هنوز مطلع نیستیم که چه کسی بازداشت است و تنها شنیدهایم که بازداشت است.
فرمانده نیروی انتظامی شهرستان شوشتر خوزستان گفته بود که این اتفاق به هنگام توقیف یک خودروی سرقتی روی داد و ماموران برای توقف خودرو، شلیک کردند اما کودک که در خودرو بود کشته شد.
در مقابل پدر این کودک با تکذیب سرقتی بودن این خودرو، اقدام اشتباه مامور نیروی انتظامی در شلیک به سمت خودرو را دلیل مرگ فرزندش گفت.
در 5 دی 1401 نیز یک دختر 12 ساله در شلیک نیروی انتظامی به یک خودرو در منطقه بستک استان هرمزگان، کشته شد.
در آن زمان، جانشین فرمانده انتظامی هرمزگان در واکنش به این حادثه گفته بود: توجه نکردن راننده یکدستگاه خودرو پژو پارس شیشهدودی حامل مواد مخدر به دستور ایست ماموران پلیس، حادثه ساز شد.
نیروی انتظامی و خانواده این نوجوان هر دو درباره جزئیات حادثه ادعاهایی را مطرح کرده بودند.
جانشین انتظامی هرمزگان تاکید کرده بود: فرمانده انتظامی استان دستور ویژه ای برای رسیدگی موضوع و علل و عوامل حادثه صادر نموده و بررسی زوایای پرونده با نظارت میدانی مقام قضائی تحت پیگیری می باشد که متعاقبا اعلام میشود.
در آبان 1400 هم در شلیک اشتباه نیروی انتظامی به سمت یک خودرو، یک زن به نام ساناز کشته شد. پلیس مدعی شده بود به سمت خودروی سرقتی شلیک می کند اما همسر این زن گفت کجای دنیا سارق مسلح با زن و بچه به سرقت می رود؟
در 21 اردیبهشت 1400 نیز رسانه ها از کشته شدن یک کودک در شلیک نیروی انتظامی در سیستان و بلوچستان خبر دادند و بعد از آن مقامات، بازداشت ماموران شلیک کننده را اعلام کردند.
دادستان نظامی استان سیستان و بلوچستان در آن زمان از تشکیل پروندهای در ارتباط با حادثه مرگ یک کودک بر اثر تیراندازی مأمورین انتظامی شهرستان ایرانشهر خبر داده بود.
به گزارش ایسنا، علیرضا موسایی دادستان نظامی استان سیستان و بلوچستان در این ارتباط گفته بود: به دنبال وصول خبر کشته شدن یک کودک پنج ساله در جریان تیراندازی مامورین انتظامی شهرستان ایرانشهر بلافاصله تحقیقاتی در این ارتباط در دادسرای نظامی آغاز شد. از همان لحظات اولیه حادثه، پیگیرها به سرعت صورت گرفت و مأمورینی که در این حادثه تیراندازی نموده بودند احضار و پس از تحقیقات مقدماتی جهت بررسی زوایای مختلف حادثه بازداشت شدند.
دادستان نظامی استان سیستان و بلوچستان تأکید کرد: پرونده به طور ویژه در دست رسیدگی است.این حادثه ظهر روز گذشته در جریان تعقیب و یک دستگاه خودروی پژو پارس توسط مأموران نیروی انتظامی در شهر ایرانشهر رخ داده است.
در 16 خرداد سال 98 نیز در حادثه مشابه، دو کودک در شلیک نیروی انتظامی به یک خودرو در در شهرستان کمیجان استان مرکزی ،کشته شدند. در آن حادثه هم نیروی انتظامی اعلام کرده بود این خودرو متعلق به دزدان سیم برق بوده و پلیس در تعقیب این دزدها، مجبور به تیراندازی شده بود.
پلیس همچنین تاکید کرده که مامورانش قبل از تیراندازی، متوجه حضور دو کودک در خودرو نبودند.
مرکز اطلاع رسانی پلیس استان مرکزی در آن زمان اعلام کرده بود: "با ابراز تأسف از قربانی شدن این کودکان در این عملیات، پنج سرنشین دیگر این خودرو دستگیر و یک قبضه کلت کمری، یک دستگاه شوکر به همراه ابزار آلات سرقت و چندین کلاف سیمهای برق سرقت شده از آنان کشف شد.
در این گزارش گفته شده است: در این خصوص پروندهای تشکیل و با هماهنگی مرجع قضائی در حال سیر مراحل قانونی است.