فرمانده انتظامی استان یزد از کشف بیش از ۴۳ هزار قلم انواع مواد محترقه خطرناک و غیرمجاز در شهر یزد خبر داد.
سردار «عباسعلی بهدانی فرد» در این رابطه اظهار کرد: ماموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی استان یزد با انجام اقدامات اطلاعاتی از فروش انواع مواد محترقه توسط فردی در شهر یزد مطلع شدند.
وی افزود: ماموران پس از شناسایی و اخذ مجوز قضایی به محل مورد اعزام و ضمن دستگیری فروشنده موادمحترقه تعداد ۴۳ هزار و ۲۶۲ قلم انواع موادمحترقه غیرمجاز را کشف کردند.
فرمانده انتظامی استان یزد با بیان این که متهم با تشکیل پرونده به مراجع قانونی معرفی شد، خاطرنشان کرد: شهروندان هرگونه موارد مشکوک را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دهند.
سرهنگ «مجید نعیم یاوری» معاون فرهنگی اجتماعی فرماندهی انتظامی استان نیز در یادداشتی به «رفتارهای پرخطر در چهارشنبه آخر سال» پرداخته و گفته است؛ «تمام کشورها مراسم و جشنهایی دارند که شادیآفرین است و پر از هیجان و شور و نشاط؛ از جشن بالش یا پر در بسیاری از کشورهای جهان گرفته تا جشنواره گوجهفرنگی در اسپانیا یا جشنواره رنگ در هندوستان یا همین چهارشنبهسوری خودمان که هر یک با هدف و فلسفهای در پشت آن برگزار میشود.
در هر جایی از ایران به سبک و با مراسمی خاص، این شب سپری میشود؛ تکآتشهایی سر هر کوچه و خیابان یا تعدادی آتش کوچک با فاصلهای مناسب برای پریدن و همزمان شعرخوانیهای مرتبط با آن، «زردی من از تو، سرخی تو از من...» اما برخی رفتارها در این شب، خطرآفرین است و آسیبزا و با اصالت و فلسفه آن منافات دارد.
از آلودگی صوتی گرفته تا ایجاد فضایی دلهرهآور و گاه خشونتآمیز و آسیبهای جسمی و روحی مرتبط با آن؛ برای برخی جوانان، صدای انفجار هر چه مهیبتر، حس غرور و هیجانشان بیشتر؛ صدا هر چه ترسناکتر و آدمها هر چه لرزانتر، عملیاتشان موفقتر و ارزشمندتر؛ افتخار و هنرشان پرتاب ترقهای از شیشه ماشین یا ترک موتور به زیر پای عابران یا زیر خودروی دیگران و بعد گاز دادن و فرار کردن؛ فرار به کجا؟ این ره که شما میروید، به ترکستان است.
هیجان نوجوانی و جوانی؛ گاه کنترلناشدنی است و عواقبش نیز جبرانناپذیر. هنوز به زمان چهارشنبهسوری نرسیدهایم، خبرهای فوتی و مصدومیتهای ناشی از آن را میشنویم. افسوس که هنوز خیلیهایمان عبرت نگرفتهایم.
برخی میگویند سالها کارمان ترقه و آتشبازی بوده است و هیچ اتفاقی هم نیفتاده یا جملههایی مشابه این؛ «برای من روی نمیدهد. حواسم هست، مواظبم.» غافل از اینکه اتفاق یک بار میافتد.
پلیس امروز؛ پلیسی هوشمند و مردمی است. دغدغهدار رعایت نظم و انضباط است و تأمین امنیت جامعه. نه با شور و هیجان مخالف است و نه با جشن و شادی. با رفتارهای پرخطر و آسیبزا مخالف است؛ با رعب و وحشت و هراسافکنی در دل مردان و زنان، پیران و کودکان مخالف است؛ به خاطر مردم با اندک هنجارشکنان برخورد میکند؛ بیمماشات.
نکته این است بیهمراهی مردم، نظم و امنیت مطلوب محقق نمیشود. مؤثرترین اقدام مردم و والدین در همکاری با پلیس در چهارشنبه آخر سال، مراقبت و نظارت بر فرزندان و آموزش به آنان در فضایی دوستانه و تعاملی است. برخی از فرزندان ما بیشتر از آن که از خطرهای مواد منفجره و آتشزا مطلع باشند، آموزشهای مرتبط با ساخت و استفاده از مواد منفجره را در فضای مجازی یاد میگیرند.
خودشان میسازند یا میخرند یا میفروشند؛ نمیدانند نگهداری مواد آتشزا در منزل چه خطرهایی دارد. نمیدانند استفاده از بنزین و الکل و کاربیت و لاستیک و کپسول گاز چه خانوادههایی را داغدار کرده است و چه بسیار افرادی را قطع عضو. نمیدانند به بهانه ساعتی دلخوشبودن با صداهای ناهنجار انفجار و آتشزدن مواد محترقه، چه بسیار کودکان یا میانسالان و کهنسالانی که ترسشان یا بیماریشان یا اضطرابشان حادتر و بدتر میشود.
چه کنیم تا این چهارشنبه، آخرین چهارشنبه عمرمان نباشد؟ چهارچشمی مراقب خودتان و فرزندانتان باشید. هیجان فرزندانتان را درک کنید، همراهی کنید، همدلی کنید و برایشان از بازیها و جایگزینهای مناسب این شب بگویید از دورهمی و شعر و طنز و شیرینی تا آتشی کوچک در جایی امن و بیخطر؛ بیمواد محترقه خطرآفرین، بیدردسر.
چاره و علاج کار را قبل از وقوع واقعه باید کرد. بعد از آن فقط حسرت است و اشک و آه. گاه حسرت و افسوسی جبرانناپذیر. این شب، به کابوسی عذابآور برای برخی خانوادهها تبدیل شده است که فرزندی را از دست دادهاند یا شاهد قطع عضو آنان بودهاند.
حواسمان باشد هر جا آتشی روشن کردیم، کپسول آتشنشانی دم دستمان باشد و نیز جعبه کمکهای اولیه. مواد محترقه را به هیچروی در خانه و بهویژه در نزدیکی وسایل برقی یا حرارتی نگهداری نکنیم.
والدین، نظارت بر فرزندان همراه با دوستی و رفاقت با آنان را مدنظر قرار دهند. با فرزندانشان سری به سالهای گذشته بزنند؛ به آخرین چهارشنبههای قبل از سال؛ به بیمارستانها؛ به عزا و گریه و ناله و آهها؛ به سوگواریهای برگزار شده در بهار. در آن صورت تصمیمگیری فرزندان راحتتر خواهد بود که بر اساس احساس اقدام کنند یا منطق. عقل یا هیجان.
سر و صدا و درگیری و مزاحمت با شور و هیجان و شادی فرق دارد؛ انفجارهای مهیب و پرخطر، شادی و هیجان نیست بلکه مزاحمت و مردمآزاری است. هر کجا رفتاری نابهنجار دیدید، به پلیس اطلاع دهید.
اجازه ندهید آتشی پرحجم شود که نشود مهارش کرد که دودش به چشم خودتان یا افراد بیگناهی خواهد رفت که نقشی در این میان نداشتهاند. هر چقدر در کار ترقه و آتشبازی مهارت داشته باشید و هر چقدر هم مراقب باشید، باز هم استفاده از مواد محترقه و آتشزا، بیخطر و ایمن نیست.
چنانچه کسانی مواد محترقه غیرمجاز میفروشند یا جمعآوری میکنند، از طریق ۱۱۰ به پلیس اطلاع دهید. به فرزندانتان آموزش دهید تمام زندگیشان را پای دوستی و رفاقت نریزند، نکند به خاطر رفیقی ناباب یا همسایه یا فامیلی غرق هیجان، زندگیشان را ببازند. حواسمان باشد هر کدام از مراحل نگهداری مواد محترقه، تهیه یا ساخت یا آتشبازی و آتشافروزی آنها با خطر و آسیبی جدی همراه است.
و نکته پایانی این که فقط حضور و کنترل فیزیکی پلیس راهگشا نیست. فرهنگسازی و همراهی سایر دستگاههای مسئول نیز لازم است؛ از ایجاد فضاهای سالم و مؤثر برای شادی گرفته تا نظارت و مراقبت خانواده؛ خانواده اگر مراقبت نکند یا آموزش ندهد، رفتارهای پرخطر ادامه خواهد یافت و نوجوان یا جوان ناآگاه با انجام رفتارهای خطرآفرین هم خودش و هم اطرافیانش را در معرض آسیب و مصدومیت قرار میدهد.»