۰۲ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۴۱۴۳۳
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۴ - ۱۷-۱۱-۱۴۰۲
کد ۹۴۱۴۳۳
انتشار: ۱۰:۰۴ - ۱۷-۱۱-۱۴۰۲

کارشناس مذهبی : در جامعه‌­ای که امر به معروف نشود، دعاهای خوبان هم مستجاب نمی­‌شود

کارشناس مذهبی : در جامعه‌­ای که امر به معروف نشود، دعاهای خوبان هم مستجاب نمی­‌شود
این کارشناس و مدرس حوزه ضمن اشاره به حدیثی از امام کاظم(ع) در رابطه با امر به معروف، تصریح کرد: ایشان می‌فرمایند: «امر به معروف کنید، از منکر بازدارید که اگر این کار را انجام ندهید اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آنگاه خوبان شما هر چقدر هم که دعا کنند، دعاهای آنان مستجاب نمی‌شود.»
یک مبلغ حوزه ضمن اشاره به حدیثی از امام کاظم(ع) در رابطه با امر به معروف تصریح کرد: ایشان می‌فرمایند: «امر به معروف کنید، از منکر بازدارید که اگر این کار را انجام ندهید اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آنگاه خوبان شما هر چقدر هم که دعا کنند، دعاهای آنان مستجاب نمی‌­شود.»
 
مریم اسماعیلی در گفت‌وگو با ایسنا ضمن تسلیت به مناسبت شهادت امام کاظم (ع) عنوان کرد: گاهی برخی افراد آنقدر بزرگوار بوده و نزد خداوند مقام دارند که دشمنان آن‌ها هم نمی‌­توانند بزرگی آنان را کتمان کنند، هارون الرشید شخصیتی که از هیچ ظلمی به ویژه به اهل بیت(س) کوتاهی نکرده است به فرزندش که از شخصیت امام کاظم(ع) سوال می‌کند، می‌گوید «او امام و پیشوای مردم، حجت حق بر خلق و خلیفه خدا بر بندگان اوست» یعنی او اذعان می‌کند که هر آنچه که خداوند بخواهد برای بندگانش ایجاد کند، به وسیله او ایجاد می‌­شود.
 
وی افزود: در جای دیگری هارون به مأمون می‌گوید ای فرزندم «این(او) وارث علم پیامبران است، این موسی بن جعفر است، اگر علم درست (یعنی علمی که از هرگونه خطا و اشتباهی پیراسته و جدا باشد) را بخواهی مطمئنا آن علم در دست موسی کاظم است» خود مأمون عباسی هم در جای دیگری درباره امام موسی بن جعفر(ع) می‌­گوید «عبادت او را فرسوده کرده مثل اینکه همچون نی پوسیده شده است و سجده‌­های فراوان او بینی و پیشانی­‌اش را زخم کرده است.»
 
این کارشناس مذهبی گفت: یکی از زندان­بان‌های هارون الرشید که زندان بان امام کاظم(ع) بود در نامه‌ای برای هارون می‌نویسد که وضعیت موسی بن جعفر(ع) و مدت بازداشتش در زندان من به درازا کشیده است، در این مدت هم او را آزموده‌ام، این فرد فقط عبادت می­‌کرد و من فکر می­‌کردم که ما را در عباداتش نفرین کند اما او فقط برای خودش طلب می‌کرد اگر کسی را برای تحویل او می‌آورید او را به شما تحویل می‌دهم وگرنه خودم او را آزاد خواهم کرد؛ این‌­ها همه عباراتی است که دشمنان امام کاظم(ع) درباره ایشان گفتند.

بیان صفت "کظم غیظ" امام کاظم(ع) از زبان یک شافعی

اسماعیلی تاکید کرد: یکی از شخصیت‌های شافعی نیز در مورد امام کاظم(ع) می‌گوید: «او یک فرد گرانقدر، عظیم‌الشأن، بزرگ، کوشا در اجتهاد، به عبادت و بندگی خداوند بلند آوازه، بر امر بندگی مواظب است، شب‌ها را نماز می­‌خواند در سجده است، روزها روزه‌داری می‌کند و صدقه می­‌دهد، او به سبب بردباری فوق‌العاده و چشم‌پوشی از آنان که در حق وی ستم روا داشتند و دست تطاول به سوی او دراز می‌­کردند کاظم خوانده شده است»، حضرت در واقع خشم خود را فرو می­‌خوردند و آنطور که به او ستم روا می‌داشتند و برخورد می‌کردند با آن‌ها برخورد و مقابله به مثل نمی‌کرد.
 
وی بیان کرد: یک شخصیتی در زندگی تاریخی امام کاظم(ع) است به نام حسن بن عبدالله که فرد بسیار زاهدی بوده اما نزد پادشاهان اعتبار داشته است، او تا جایی هم که می‌توانسته است امر به معروف و نهی از منکر می‌کرده است و هیچ ابایی از امر به معروف و نهی از منکر پادشاهان نداشته است، او روزی نزد امام کاظم(ع) می‌رود و حضرت از او تعریف می‌کند، می‌گوید این روش تو خوب است اما مرا خوشحال نمی‌کند، چرا که تو اهل معرفت نیستی و معرفت این است که به دنبال علم و دانش بروی.
 
این مبلغ حوزه ادامه داد: حسن بن عبدالله می‌­گوید من به دنبال جلسات بزرگ مالکی‌ها می‌رفتم، حدیث و نقل‌های آن‌ها را می‌نوشتم، اما امام کاظم (ع) فرمودند: من این روش را نمی‌پسندم تو باید به دنبال این بروی که دانش را از اهلش یاد بگیری که اهل بیت (س) هستند؛ پس از آن حسن بن عبدالله همین کار را می­‌کند.
 
اسماعیلی در رابطه با نحوه شهادت امام کاظم (ع) گفت: فردی به نام سندی بن شاهک نقشه‌ای را برای به شهادت رساندن امام کاظم (ع) به هارون پیشنهاد داد، خرماهایی را به زهر آلوده کرد و به زندان نزد امام برد و به ایشان گفت از آن‌ها بخور، حضرت ۱۰ دانه از این خرما را برداشتند و خوردند، سندی با بی‌احترامی به ایشان گفت بیشتر بخور، امام در پاسخ فرمودند: کافی است تو به آنچه که می‌­خواستی رسیدی، کمی بعد حال امام کاظم (ع) بد شد و به زمین افتادند.
 
وی گفت: سندی بن شاهک حدود ۸۰ نفر را جمع کرد به داخل زندان برد و امام را به آن­‌ها نشان داد و  گفت نگاه کنید ببینید این فرد بدنش زخمی شده و او را آزار داده‌اند؟ گفتند خیر. سندی گفت پس ما به او آسیبی نرسانده‌ایم، ناقل این حدیث می‌گوید امام فرمود: این‌ها راست می‌گویند به من با خنجر ضربه‌ای نزده‌اند اما ۱۰ دانه خرمای سمی به من داده‌اند، من فردا چهره­‌ام زرد می‌شود و پس فردا از دنیا می‌روم، در روایت آمده است سندی در اینجا از ترس بر خود لرزید.
 
این کارشناس و مدرس حوزه ضمن اشاره به حدیثی از امام کاظم(ع) در رابطه با امر به معروف، تصریح کرد: ایشان می‌فرمایند: «امر به معروف کنید، از منکر بازدارید که اگر این کار را انجام ندهید اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آنگاه خوبان شما هر چقدر هم که دعا کنند، دعاهای آنان مستجاب نمی‌شود.»

علت پراکندگی نوادگان و فرزندان امام کاظم(ع) در نقاط مختلف چیست؟

وی یادآور شد: امام کاظم(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت می‌کنند که کسی که می‌خواهد امر به معروف و از نهی منکر کند باید سه خصلت داشته باشد، مهربان و نرم خو، در این کار خوشنام و در مورد شرایط و حدود امر به معروف و نهی از منکر آگاه باشد.
 
اسماعیلی در رابطه با پراکندگی فرزندان و نوادگان امام موسی بن جعفر(ع) در اقصی نقاط مختلف گفت: ظلم ظالمان و حاکمان جور و فساد باعث شده بود تا نگذارند امام و فرزندان ایشان به راحتی به تبلیغ دین پرداخته و زندگی کنند و تا آنجا که می‌توانستند هاشمی­‌ها را می‌کشتند و به شهادت می‌رساندند و آن بزرگواران به دلیل اینکه فرهنگ علوی و نبوی پیشرفت کند، مسیرهای بسیار صعب‌العبوری را انتخاب و هجرت می‌کردند، زمانی هم که از دنیا می‌رفتند مردم آن منطقه تا آنجا که می‌توانستند قبور آن‌ها را مخفی می‌کردند اما مکان آن را به خاطر می‌سپردند.
ارسال به دوستان