عصر ایران - روز دوم جشنواره فیلم فجر در سینما رسانه (برج میلاد) با نمایش 4 فیلم سینمایی تمساح خونی (جواد عزتی)، تابستان همان سال (محمود کلاری)، بی بدن (مرتضی علیزاده) و پرواز ۱۷۵ (محمدحسین حقیقت) همراه بود. بعد از نمایش هر فیلم عوامل و بازیگران آن در نشست خبری به پرسشهای خبرنگاران پاسخ دادند.
کارگردان: جواد عزتی
بازیگران: جواد عزتی، عباس جمشیدیفر، سعید آقاخانی، الناز حبیبی، بهزاد خلج و شبنم قربانی
جواد عزتی اولین تجربه کارگردانیاش را در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر پشت سر میگذارد و از این منظر یکی از اتفاقات جالب این جشنواره به حساب میآید. کامران حجازی مدیر تولید سریال «زخم کاری» که تهیهکنندگی آثاری چون «مرد بازنده» و «کت چرمی» را در کارنامه دارد در چهارمین همکاری مشترک با عزتی تهیهکننده فیلمش هم شده است.
داستان فیلم درباره دو دوست است که با سو استفاده از پول شرکتی که در آن کار میکنند، یک شبه از راه بازی پوکر به پول قابل توجهی میرسند اما در ادامه با مشکلات متعددی مواجه میشوند و ...
فیلم تمساح خونی یک کمدی-اکشن است که اتفاقا با توجه به ژانر آن به خوبی از عهده اتفاقات رخ داده برآمده است، این گونه فیلمها در تولیدات سالانه سینمای جهان هم نقش قابل توجهی دارند، اصطلاحا فیلمهایی هستند که ساخته شدهاند تا مخاطب به سینما برود و واقعا 2 ساعت مفرح و جذاب را پشت سر بگذراند.
اما مشکل بزرگ تمساح خونی این است که موقعیتهای خنده دار آن واقعا شاید تا حدودی تکراری و کلیشهای است علی الخصوص در مورد شخصیتی که خود جواد عزتی نقش آن را بر عهده داشته است ولی شخصیت عباس جمشیدی فر به مراتب جدیدتر و بامزهتر است.
احتمالا در اکران سال آینده سینمای ایران فروش قابل نوجهی خواهد داشت اما بسیار بعید است که به رکورد فسیل یا هتل حتی نزدیک هم شود.
کارگردان: محمود کلاری
بازیگران: علی شادمان، مهران مدیری، فریبا نادری، سمیرا حسن پور، صابر ابر، پژمان بازغی، رایان سرلک، رونیکا بهرام زاده
محمود کلاری سال گذشته و بعد از گذشت ۲۲ سال از ساخت آخرین فیلمش تصمیم گرفت تا سومین فیلم سینمایی خود با نام «همچون در یک آینه» را به تهیهکنندگی علی اوجی جلوی دوربین ببرد. این فیلم در سکوت خبری وارد مرحله تولید شد و برای حضور در بخش مسابقه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر از داستان و بازیگرانش رونمایی شد. فیلم جدید محمود کلاری به دلیل شباهت با آثار ناصر تقوایی به «تابستان همان سال» تغییر نام داد.
«تابستان همان سال» داستان پسر بچه هفت سالهای است که پیش رمالی میرود تا دزد طلاهای عمه اش را از آینه شناسایی کند، عطا که هیچ تصوری از سرانجام آنچه در آن شرایط بر زبان میآورد ندارد، برای رهایی از آن وضعیت، هر آنچه از تعاریف عمهاش درباره شک و تردید او نسبت به دزدی داوود پسر عمه دیگرش شنیده بازگو میکند، غافل از آنکه این دروغ موجب عقوبتی دوراز انتظار برای کل خانواده میشود.
محمود کلاری که یکی از کاربلدترین فیلمبرداران سینمای ایران است متاسفانه در زمینه فیلمسازی چندان ذوق و قریحه ندارد و اگر چه در ایده فیلمنامه آن به نظر جذاب باشد اما در واقع فیلمی که ساخته شده است بسیار خسته کننده و خنثی است. پرداخت و فضاسازی فیلم ساده و تا حدودی باسمهای و ساختگی است و اساسا داستانی که تعریف میشود و شکل روایت آن هیچ جذابیتی برای مخاطب به وجود نمیآورد.
شاید تنها نکته مثبت فیلم بازی بازیگران و علی الخصوص دو بازیگر کودک آن یعنی رایان سرلک و رونیکا بهرام زاده است. دریغا که همکاری محمد کلاری با فیلمسازان شاخصی همچون مرحوم علی حاتمی، مسعود کیمیایی، ابراهیم حاتمیکیا، داریوش مهرجویی، اصغر فرهادی و ... چندان نمودی در کارگردانی خود او نداشته است.
کارگردان: مرتضی علیزاده
بازیگران: الناز شاکردوست، سروش صحت، پژمان جمشیدی، گلاره عباسی، مینا وحید و نوید پورفرج
«بی بدن» فیلمی جنایی است که برخلاف ادعای سازندگانش، از یک پرونده معروف جنایی دهه ۹۰ الهام گرفته است؛ پرونده قتل غزاله شکور به دست آرمان عبدالعالی که چندین بار تا مرحله اجرای حکم رفت و برگشت. بر این اساس، غزاله شکور دختر ۱۹ سالهای بود که روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۹۲ به دست آرمان عبدالعالی کشته شد و جسدش هرگز پیدا نشد.
روند طولانی رسیدگی به پرونده قتل غزاله شکور در نتیجه مفقودی جسد و همینطور صدور احکام متعدد اعدام و لغو در آخرین لحظات این پرونده را پیچیده کرد. عبدالعالی سرانجام در دادگاه مجرم شناخته و بامداد چهارشنبه ۳ آذر ۱۴۰۰ به دار آویخته شد. از این پرونده به عنوان یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی ایران یاد میشود.
فیلم بی بدن تا حدود زیادی به داستانی که از آن الهام گرفته وفادار است و یک فیلم کاملا در تایید عفو و بخشش است اما مشکل اصلی فیلم این است که بر خلاف ظاهر آن یعنی فیلم جنایی، در واقع فیلم جنایی نیست و یکی از پایههای اصل ژانر جنایی یعنی حل رمز و راز جنایت توسط کارگاه یا بازپرس را ندارد، تا لحظه آخر هم راز جسد کشف نشده حل نشده دختر باقی میماند.
از نکات قابل توجه در فیلم بی بدن بازی قابل توجه بازیگران آن و علی الخصوص الناز شاکر دوست و پژمان جمشیدی است. که اتفاقا هر دو سابقه حضور در فیلمهای کمدی سینمای ایران دارند ولی در این فیلم جدی و تا حدود زیادی غم انگیز هم به خوبی از عهده نقشهای خود برآمدهاند. نکته دیگر آن این است که مرتضی علیزاده به عنوان کارگردان فیلم اول نمره قبولی را میگیرد.
کارگردان: محمدحسین حقیقت
جعفر دهقان، رضا توکلی، اتابک نادری، اسماعیل خلج، ثریا قاسمی و جمشید هاشم پور
قصه فیلم «پرواز ۱۷۵» از آنجا آغاز میشود که کودکی جنوبی یک ماهی صید میکند. در داخل شکم این ماهی، انگشتری است که مشخص میشود به شهیدی مفقودالاثر تعلق دارد. در ادامه حوادثی رخ میدهد تا این انگشتر به دست مادر آن شهید که سالها چشمبهراه خبری از فرزندش است برسد و ...
واقعا درباره فیلمی چون پرواز 175 نمیتوان زیاد نوشت چون تا حدی این فیلم سادهانگارانه و به شکل مبتدی است که از حیرت اصلی از این است که چنین فیلمی با بودجه نهادی از حوزه هنری چرا اصلا ساخته شده است؟
اگرچه تعداد زیادی از بازیگران پیشکسوت و حرفهای سینمای ایران در این فیلم نقش آفرینی کردهاند ولی به دلیل فیلمنامه ضعیف و پرداخت مبتدیانه روایت داستان هیچ ارکانی از فیلم به چشم نمیآید.
فقط یک پرسش بزرگ میماند این فیلمها چکونه بودجه میگیرند تا ساخته شوند که نه توشهای برای این دنیا دارند و نه برای آن دنیا.
یکی از حاشیههای روز نخست جشنواره فجر که در سینمای مردمی کورش رقم خورد، صحبتهای الناز شاکردوست درباره فیلم "بیبدن" بود. خبرگزاری ایرنا در مطلبی با انتقاد از الناز شاکرد دوست نوشت:
«نکتهای که در این میان به ذهن میرسد اینکه بسیار عجیب بود که شاکردوست برای نخستین سانس نمایش این فیلم، دست به چنین کاری زده است. چرا که نمایش فیلم وی، در روز دوم برج میلاد است و وی میتواند به مانند بازیگران دیگر، در برج حضور یافته و در نشست پرسش و پاسخ فیلم، تمام حرفهایش را به زبان بیاورد و اصلا نیازی به این کارهای عجیب نبود.
مورد بعدی به ادعای وی برمیگردد که عنوان کرد جشنواره حاضر به پذیرش وی و اصلا این جریان نیست درحالیکه برای شاکردوست کارت جشنواره صادر شده که میتواند به تماشای تمام فیلمها بنشیند. میتواند مقابل دوربین دهها خبرگزاری و رسانه قرار بگیرد و حرفهایش را به زبان بیاورد. یا اگر نمیخواهد به تماشای تمام فیلمها بنشیند، میتواند تنها در نمایش فیلم خود حضور داشته باشد و هر چه که میخواهد را در نشست رسانهای فیلم خود بر زبان بیاورد.
بنابراین چنین واکنش عجیبی، مجموعهای از سوالات را به ذهن متبادر میکند که اساسا چرا یک بازیگر نسبتا باسابقه باید دست به چنین کاری بزند؟ قطعا نخستین چیزی که به ذهن میرسد این است که وی از جانب برخی افراد پمپاژ میشود تا فروش فیلمش بیشتر شود. قطعا این مدل رفتار، در ادامه بر تعداد مخاطبان فیلم خواهد افزود.
نمیتوان از کملطفی شاکردوست نسبت به بخش نگاه نو به سادگی عبور کرد. بسیاری از کارگردانان شاخص امروز سینمای ایران، نخستینبار در همین بخش نگاه نو مورد تجلیل قرار گرفتند و اگر ادعای خانم شاکردوست، نادیده انگاشتن فیلم باشد باید گفت که در بخش نگاه نو نیز بهترین فیلم و بهترین کارگردان انتخاب میشود که اگر بیبدن فیلم خوبی باشد، قطعا به حق خود خواهد رسید.
بنابراین خانم شاکردوست باید به این نکته مهم توجه داشته باشد که او یک بازیگر است و طبیعتا بیبدن، آخرین فعالیت سینمایی وی نخواهد بود. وی باید هشیارتر باشد تا در بازی گردانندگان قرار نگرفته و بتواند به صورت مستقل، تصمیمیگیری داشته باشد تا مسیر حرفهای وی، کمحاشیهتر دنبال شود. اتفاقی که ایشان روز گذشته در پردیس کورش رقم زد، هیچ آوردهای را برای وی به ارمغان نداشته و نخواهد داشت.»
جواد عزتی درباره سوالی درباره ضعف فیلمنامه در یک سوم پایانی فیلم و اینکه آیا بعد از جشنواره تغییری در فیلم میدهد یا خیر، توضیح داد: یک سال قبل از این فیلم، فیلمنامه دیگری را میخواستم جلوی دوربین ببرم که کمدی هم نبود. درباره اکران هم هر کسی دوست دارد تا دقیقه نود کارش را بهتر کند. شاید در نسخه اکران مردمی دوباره تدوین کنیم اما شاید خیلی تغییر نکند.
وی ادامه داد: اگر احساس میشود که در یک سوم پایانی فیلم افت داشته است، باید دستی بر فیلم بکشیم. واقعیت امر این است که فیلمنامه غیرخطی نوشته شد و وقتی تصمیم بر کلید زدن فیلم گرفتیم، می خواستیم که فیلمنامه را خطی بسازیم.
این کارگردان و بازیگر درباره معنای «تمساح خونی» و وجود فحاشی در فیلم هم پاسخ داد: «تمساح خونی» یک اصطلاح برای انسانهایی است که با جیب خالی ریسکهای بزرگ میکنند. درباره فحاشی هم فکر میکنم چنین چیزی وجود ندارد ولی اگر بوده، من عذرخواهی میکنم.
عزتی درباره سوالی درباره پیام فیلم برای مخاطب گفت: خوش باشید!
در فیلم «تابستان همان سال» مهران مدیری در یک سکانس بازی کرده بود اما او و علی شادمان در نشست مطبوعاتی فیلم حاضر نبودند.
محمود کلاری در این نشست با اشاره به اینکه پیشتر به نوعی آن طرف صحنه بوده و عکاسی میکرده و در نشریات هم حضور داشته، گفت: حالا این طرف صحنه هستم و همین ابتدا بابت صدای بد پخش فیلم در سالن عذرخواهی میکنم.
امروز روز دوم جشنواره است و امیدوارم مجریان برگزاری جشنواره نظمی به این نمایشها دهند تا فیلمها درستتر دیده شوند نه اینکه در دقیقه ۲۰ فیلم, هنوز افراد در سالن رفت و آمد کنند. تاکنون در جشنوارههای مختلف در جهان شرکت کردهام ولی چنین چیزی ندیده بودم چون افراد پس از پخش فیلم دیگر حق ورود به سالن ندارند.
او با بیان اینکه اگر تماشاگران نریشن اول فیلم را نشنوند، متوجه داستان نمیشوند، گفت: من سعی کردم در این فیلم قصهگو باشم، دقیقا مانند مادربزرگ خودم و تلاش کردم۹۰ دقیقه برای مخاطبان قصه تعریف کنم زیرا در سینمای ما اکنون قصهگویی رنگ باخته است. درنهایت باز از شما عذرخواهی میکنم البته شاید عذرخواهی وظیفه و کار من نباشد.
کاظم دانشی نویسنده فیلم«بی بدن» در اعتراض به راه نیافتن فیلم شأن به بخش سودای سیمرغ فیلم فجر گفت: ما بنهور نساختهایم ولی برای فیلم خود میجنگیم.
شبی که قرار بود فیلم در میان فیلم اولیها باشد میخواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شدهای و نمیتوانید خارج شوید. هرچه گفتیم سال آینده سوار کشتی میشویم، گفتند نه، کشتی سوراخ میشود.
وی با اشاره به واکنشهای شب قبل الناز شاکردوست تاکید کرد: در جای خود از همراهیهای سازمان سینمایی قدردانی میکنم ولی اینطور نباشد که اگر اعتراض هم کردیم برخی رسانهها موضع بگیرند. سوال من این است که چرا باید فیلمنامه ما را قبل از اکران منتشر کنند؟ به چه حقی این اتفاق افتاده؟
او ادامه داد: ایران و این مملکت برای ما مهم است. جشنواره فجر برای همه ما مهم است. قبل از فیلم به همه گفتیم که فیلم را به فجر میدهیم و همه قبول کردند. ما فیلمی آبرودار و در شأن جشنواره و مخاطب آن، ساختیم نه فیلمی با پرده سبز که با تغییر سانس به جشنواره برسد. من با آقایان عباسیان و نیرومند صحبت کردم و میدانم که این فیلم توسط هیات انتخاب برگزیده شده بود ولی بخاطر یکسری دعواها در این بین، فقط فیلم قربانی شد.
محمدحسین حقیقت کارگردان فیلم پرواز 175 در پایان گفت: بعضی از دوستان نسبت به این فیلم کم لطفی کردند و بیان کردند که مشخص است این فیلم مستقل نیست و به جایی وصل است. ولی این را اینجا می گویم که این کار بدون ریالی بودجه دولتی و با سرمایه شخصی ساخته شده است.
این امر کاملا متداول است که ردیف های بودجه برای نهادهای مختلف وجود دارد که باید در فیلمسازی هزینه شود ولی اگر دغدغه ها درست بررسی نمی شود، باید آنها را بررسی کرد.