آرش برهانی اگر چه بعد از برخورد جنجالی با شادروان علی انصاریان هنگام بازی پاس - پرسپولیس بیشتر شناخته شد اما رزومه فوتبالی او پر از خاطرات فوتبالی اعم از تیم ملی، استقلال و تیم منحل شده پاس است.
به گزارش ایسنا، او که به وادی مربیگری وارد شده درباره مسائل مختلف فوتبال کشور از جمله پشتوانهسازی نشدن برای بازیکنان در فوتبال کشور به صحبت پرداخت:
نظرات افراد درباره تیم ملی به دو دسته منتقدان و کسانی که همراه تیم و موافق عملکرد تیم هستند، تقسیم میشوند. یک عده میگویند که سن تیم ملی بالاست و بازی قشنگ انجام نمیدهد. یک عده میگویند پشتوانه سازی انجام ندادهایم که نظر خود من هم همین است.
در مرحله گروهی با ترکیبهای مختلف به میدان رفتیم و باید بازی به بازی به عملکرد تیم ملی نگاه کنیم و در نهایت انشاءالله یک نتیجه خوب و در خور نام ایران کسب کنیم.
من در اول صحبتم موضع خودم را مشخص کردم. نمیخواهم بگویم کارشناس هستم ولی از کسانی هستم که سالهای سال با امیرخان (قلعهنویی) کار کردهام. تیم ملی از نظر فوتبالی با پتانسیل و نفراتی که دارد، پیشرفت کرده است. این فلسطین، فلسطین چهار سال قبل نبود و خیلی با برنامه بازی کرد. کارهای دفاعی و سازمان دفاعی و کیفیت بازیکنانش خیلی بهتر از سالهای قبل است.
به نوعی مرحله گروهی، مسابقات دوستانه ما شد. برای اینکه در مراحل بالاتر و جلوی تیم های قدرتمندتر هماهنگی و شناخت نسبت به بازیکنان کسب کنیم. اگر بخواهیم واقعبین باشیم همه اینها دست به دست هم میدهد تا شرایط بازیکنان ما راضی کننده باشد.
اگر بخواهیم خیلی آرمانگرایانه نگاه کنیم و بگوییم که باید همه تیمهای دور گروهی را با چهار یا پنج گل شکست میدادیم، صحبتهای احساسی است. بازی آخر مقابل امارات عملکرد تیم ملی خیلی خوب بود.
اعتقادم این است که عملکرد تیم ملی و هماهنگی آن بازی به بازی بهتر میشود. ما همه جوره توانستیم امارات را تحت فشار قرار دهیم و به قولی بازی در دستمان بود. به نظرم انشاءالله تیم ملی جلوی تیمهای قدرتمندتر میتواند خیلی روانتربازی کند.
کیفیت مهدی طارمی و سردار آزمون خیلی بالاست. جلوی امارات تحرکمان و موقعیتهایی که ساختیم خیلی بهتر از بازیهای قبل بود. فکر میکنم امارات جدیترین رقیب ما در مرحله گروهی بود ولی بهترین بازی را در مرحله مقدماتی مقابل همین تیم انجام دادیم.
به این دلیل که فکر میکنم ترکیبی که آقای قلعهنویی مدنظرشان است در این بازی به تفکراتش نزدیکتر بود. مقابل امارات عملکردی که داشتیم بهتر از بازیهای قبل بود.
طارمی و سردار آزمون به دلیل بازیهای زیادی که کنار هم داشتند هماهنگی و شناخت خوبی از هم دارند و همدیگر را خیلی خوب درک میکنند. به نظرم در مراحل بعد میتوانند خیلی خوب بازی کنند.
هماهنگی یک بحث است اما انجام اشتباهات فردی یک بحث دیگر است. بیشتر موقعیتهای حریف روی اشتباهات فردیمان است. مثلاً رقیب ما کار ترکیبی انجام نداده که موقعیت به دست آورده بلکه ما اشتباه کردیم و حریف توپ را کسب کرده است. در بخش سازماندهی دفاعی تیم ملی خوب عمل میکند ولی اشتباهات طبیعی است و اگر نباشد موقعیت ایجاد نمیشود.
بازیکنان با تجربه زیادی داریم. باید از این تیم ملی انتظار قهرمانی داشته باشیم. از یک طرف بازی تدارکاتی، سازماندهی و اردوی تدارکاتی خوبی نداشتیم و تیمهای دیگر بازیهای دوستانه آنچنانی و اردوهای تدارکاتی مناسب داشتند. لژیونر خوب و با کیفیت دارند.
خودم عقیدهام این است که کره، ژاپن و عربستان تیمهای خیلی خوبی دارند. تیم ما اینطرف با این امکانات و پتانسیل فعلی به مسابقات آمدهایم و نتوانستیم بازی تدارکاتی خوبی تهیه کنیم پس نباید انتظار قهرمانی داشته باشیم.
اجازه ندهیم که فشار روی تیم ملی و کادر فنی بیاید. به اعتقادم اگر قهرمان شویم روی درایت کادر فنی، غیرت و هوش بازیکنان است. اگر فوتبالی بخواهیم نگاه کنیم قهرمانی حق تیمهایی است که زحمت میکشند.
به نظرم سوریه میتواند شگفتی رقم بزند. باید مقابل سوریه با تمام توان بازی کنیم. این ذهنیت خیلی خطرناک است که رقیب را دست کم بگیریم. باید با تمام توانمان مقابل سوریه بازی کنیم. سوریه خطرناک است. ما بازی ساده نداریم. در بازی حذفی هزار اتفاق میافتد. در عین شایستگی و سوار بازی بودن امکان حذف شدن وجود دارد. در صورت حذف، دیگر کسی به این موارد نگاه نمیکند.
ما کادر فنی خوبی داریم. همه جور مربی در تیم می بینید. بدنسازی، تاکتیک، طراحی تمرینات و ... آدمهای با سوادی در تمرین تیم داریم و سرگروه آنها قلعهنویی است. او در تیم ملی کاریزما و رهبری خوبی دارد. قلعهنویی به روز شده و هر روز اتفاقات فوتبالی را برای قهرمانی دنبال کرده است. بازیکنان خوب و با تجربهای هم در تیم ملی داریم.
شاید ۵۰ درصد بازیکنان - آمار دقیق ندارم - در جام ملتهای دیگر نباشند. بهترین و بالاترین فرصت برای بازیکنان با تجربه تیم ملی است که در آخرین تورنمنت ملیشان افتخاری کسب کنند. مطمئناً آنها تمام توانشان را میگذارند و کمک میکنند که اشتباهاتمان کمتر شود و راحتتر حریفمان را از پیش رو برداریم.
از آنجایی که درگیرم نمیتوانم تمام دقایق بازی را تماشا کنم یا تمرکز خیلی زیادی روی این مسابقات داشته باشم. به غیر از ایران، درست است که همه گفتند ژاپن مورد انتظار نبوده اما تیم با کیفیتی است. ژاپن هم مانند تیم ملی ما در مراحل بالاتر کیفیتش افزایش پیدا میکند.
عراق تیم همدلی است و انگیزه زیادی برای بازی دارد. این انگیزه به تیم عراق خیلی کمک میکند و تیم هماهنگی هستند. کره همیشه جزو تیمهای مدعی بوده مخصوصا که حالا بازیکنان لژیونر خوبی دارد. برای عربستان یکسری حواشی پیش آمد که در مرحله مقدماتی کمی تمرکزش پایین آمد. عربستان بعد از صعود به مراحل بالاتر تمرکزش افزایش پیدا میکند.
هر چند مانچینی سرمربی عربستان گفت که فشاری روی او نیست. مطبوعات داخلی عربستان و بازیکنان حرفهای برخورد نکردند. مانچینی آدم کاملاً حرفهای است و به بازیکنان باج نمیدهند. شاید در جایی مثل ایران چنین تغییراتی ایجاد میکرد همه از او حمایت میکردند. استرالیا را نتوانستم به صورت کامل بررسی کنم. استرالیا و ازبکستان تیمهای خیلی خوبی بودند و ازبکستان روی غفلت گل خورد.
به نظرم عجیبترین اتفاقات فوتبالی که میتوانست رخ دهد برای استقلال اتفاق افتاد. این خیلی بی سابقه بود. صحبتهای خطرناکی هم در ابتدای فصل بیان شد. ممکن بود این حرفها، تیم را از لحاظ انگیزه، اتفاقات نقل و انتقالاتی تحت تاثیر قرار دهد. من خودم خیلی نگران بودم که چه اتفاقی برای تیم ملی میافتد.
جواد نکونام سرد و گرم فوتبال را چشیده و تجربهاش از خیلی از مربیانی که الان مشغول کار هستند بالاتر است. استعدادش در این زمینه خیلی بالا است. میتوانم حدس بزنم با این تفکرات و برخورد حرفهای که دارد احتمالا به مشکلاتی در استقلال برخورد کند و خیلی از اتفاقات دیگر را کسی نمیتوانست پیشبینی کند. در استقلال بازیکنان خیلی خوبی داریم. همین بازیکنان خیلی خوب یکسری امکانات و خواستهها دارند. آنها قرارداد خود را کم کردند.
اگر من ۱۰۰ هزارتومان قرارداد با استقلال امضا کنم زندگیام را بر همین اساس برنامه ریزی میکنم اما وقتی از من میخواهند قراردادام را به ۷۰ هزارتومان تغییر بدهم ذهنم را درگیر میکند. از آن طرف انتظار دارند که به عنوان بازیکن حرفهای اقدام کنم و انتظارات را برآورده کنم.
اینها با همدیگر سنخیت ندارد. اینها کار بزرگی کردند که قرارداشان را کم کردند. همدل کردن و تمرکز یک تیم کار خیلی سختی است. شاید در ایران یکی دو نفر توانایی این کار را داشته باشند. کار سختی بود که جواد نکونام انجام داد.
بله! ضربه زد. شاید اگر این سوال را از کم سن و سالترین هوادار استقلال هم بپرسید تصدیق کند. آقای خطیر طرز تفکری دارد و جواد نکونام هم طرز تفکر خاص خود را دارد. بالاخره اینها برای موفقیت تیم باید با همدیگر مطابقت پیدا کنند.
این وسط اتفاقاتی افتاد چون در جریان بعضی موارد قرار دارم. البته من کار مدیریتی آنچنانی بلد نیستم و در مسائل فنی حق را صد درصد به سرمربی میدهم. من حق را به جواد نکونام میدادم چون او باید با بازیکن کار کند. توقعی که او از بازیکن دارد باید آن فرد بتواند در زمین پیاده کند. این موارد چیزی نبود که تیم را به حاشیه ببرد.
سقف قرارداد را برای استقلال گذاشتند! وقتی به جای اینکه دنبال حق پخش و حامیان مالی بزرگ برویم که بتوانند وامهای مناسب با بهره کم به باشگاهها بدهیم که پیشرفت کنند، دنبال این باشیم که سقف قرارداد ایجاد کنیم مثل این میماند که به جای کاهش قیمت پنیر یا کنترل قیمت به مصرف کننده بگوییم پنیر نخور! ضربه این موضوع را استقلال خورد.
الان میبینیم تیمهای دیگر سرمربی ندارند اما بازیکن جذب میکنند. ما دنبال آن هستیم که کدام را خارج کنیم و فلان هزینه را کنترل و مدیریت کنیم که بتوانیم یک بازیکن بگیریم. وقتی مربی فلان بازیکن را میخواهد باشگاه باید هر طورشده آن را جذب کند اما این سقف قرارداد به استقلال خیلی ضربه زد.
فکر نمیکردم استقلال قهرمان نیم فصل شود. شاید اگر از ۱۰۰ هوادار سوال میکردید خیلیها حتی جایگاه دوم و سوم جدول را پیش بینی نمیکردند. شاید از میان صد نفر یک یا دو هوادار قهرمانی را پیشبینی میکردند. نیم فصل دوم کار خیلی سخت و اصلطلاحاً زمینها کوچک می شوند. تیمها تقویت شدهاند.
اردوی هماهنگی و پیش فصل خوب میخواهیم. با اینکه دیگر صدرنشین هستیم و بازیهای خوبی داشتیم مانند ابتدای فصل دغدغه تیم را داریم. نکند در نقل و انتقالات نتوانیم خوب عمل کنیم، اردو نرویم یا دیگر جملاتی که با «نکند» شروع میشود.
پیشنهادی نشد. رابطه ما خیلی خوب است و دوستی خیلی خوبی داریم. در پاس که بودیم خیلی به من کمک کرد رفت و آمد زیادی داشتیم. علاوه بر آن در فوتبال خیلی به من کمک کرد ولی اینها دلیل نمیشود که با هم همکاری کنیم.
این سقف قرارداد یک مقدار کار را برای مربی و بازیکنان سخت کرد. وقتی که سقف را رد میکند باید میآمد و بازی میکرد. اگر او یک نیم فصل بیرون میماند خیلی سخت است که در شرایط بازی قرار بگیرد اما ترجیحم این است که به اتفاقات داخل تیم ورود نکنم.
برای یامگا خیلی ناراحت شدم. بازیکن با تعصب و در خدمت تیم است. مثل جانواریو یا ساموئل خیلی بازیکن با کیفیتی است و روی تیم تعصب دارد. یامگا یکی از بازیکنانی بود که من خودم به شخصه و هواداران به او علاقه داریم.
اینها ربطی به هم ندارند. آقا یحیی مربی خوبی و بزرگی است و در این موضوع شکی نیست و خودم قبول دارم. جزو مربیان بزرگ کشور است و این اتفاقات در فوتبال میافتد. زمان استراماچونی شاید بعضی از مسئولان و دوستان دنبال این بودند که برگردد اما خیلی از حرفها غیرواقعی بود. استقلال در این شرایط قرار گرفت که برگردد. استقلال بعد از آقای استراماچونی قهرمان هم شد. بنابراین رفتن آقای گلمحمدی هیچ ربطی به شرایط استقلال ندارد.
قهرمان آسیا شد. یک تیم ریشه دار که صاحب مکتب بود. فوتبالیستهای خیلی بزرگی به فوتبال ایران معرفی کرد. خیلیها هستند هنوز مثل همایون شاهرخی و حسین فرکی و مجید جلالی ولی مدیریتی داریم که در خیلی از این بخشها به خصوص در ورزش متاسفانه تصمیمات درست نمیگیرد و به عواقب فکر نمیکنند.
متاسفانه کاری کردند که دیگر این تیم نیست. وقتی پسرم بزرگ شود باید به او بگویم پاس تیمی بود که قهرمان آسیا و ایران شد و از اینجا در فوتبال رشد کردیم اما نابودش کردند و همهاش رفت.
پاس اول فوتبالم بود. وقتی به پاس آمدم ۱۷ سالم بود. جواد نکونام و حسن رودباریان جزو بازیکنان بزرگ و رفقای من بودند. حمید رجبی، کیانوش رحمتی و مهدی هاشمی نسب که بعدش آمد خیلی به من کمک کردند که فضای راحتتری به عنوان بازیکن جوان در تیم داشته باشم.
در بازیهای آسیایی که به همراه برانکو قهرمان شدیم وقتی از بازیهای آسیایی برگشتم صحبت شده بود و شرایط خوبی فراهم کردند که بتوانم راحتتر در تیم پاس بازی کنم. با جواد و کیانوش، حمیدرجبی و آقا بهزاد همتیمی بودم.
خدابیامرز علی انصاریان آن زمان جزو دفاعهای خیلی خوب فوتبال کشور محسوب میشد. واقعاً همین هم بود و او مرا معروف کرد. وقتی مرا زد و اخراج شدم. همه دنبال این بودند که بدانند این جوان چه کسی بوده است. تاکسی که مرا پیاده کرد، شک داشت که من همان هستم یا نه.
سال ۱۳۹۵ بعد از نزدیک ۷ سال با استقلال خداحافظی کردم. رکورد برای زدن است و جوانها میآیند. نمی خواهم درباره رکورد صحبت کنم. الان به نظر من یک مقدار سختتر از قبل در کل فوتبالمان گل میزنیم. من آن موقع هر بازی ۳ یا ۴ موقعیت کسب میکردم که اگر روز خوبم بود ۳ یا چهار گل میزدم. الان هر بازی شاید سه یا چهار موقعیت در کل مسابقه ایجاد شود. امیدوارم یک بازیکن جوان بیایید و ۹ سال در این تیم بماند.
مهدی قایدی و مهدی طارمی. یادم است طارمی در پرسپولیس خیلی اذیت میشد؛ موقعیت درست میکرد ولی یک یا دو تا را وارد گل میکرد. مثل من کلی مورد انتقاد بود. ۴ گل با هوشی که داشت درست میکرد. یک بازی هواداران او را هو کردند ولی یکی از بهترین بازیکنان بود. از هواداران پرسپولیس بابت مهدی طارمی ناراحت بودم. در نهایت همان مهدی طارمی مرا یاد خودم میاندازد.
مثلا مهدی قایدی در تیم ملی ما بازیکنی است که می تواند گره باز کند. گلی که به هنگ کنگ زد از گلهای خلاقانه او بود. در فوتبالمان این بازیکنان و بازی خلاقانه کم شده است. در فوتبال ما شاید دو یا سه هافبک سراغ داشته باشید که میتوانند مهاجمشان را صاحب موقعیت کنند.
هر چه جلوتر میرویم تیمها دفاع خودشان را درست میکنند و میگویند یک جور گل میزنیم، بهتر است اول گل نخوریم. بازیکنانی که ریسک میکنند و پاس ریسکی میدهند روز به روز کمتر میشوند.
آن زمان استیل آذین و دو یا سه سال بعد تراکتورسازی. آقای هدایتی آن موقع تیم خیلی خوب از بازیکنان بزرگ با پولهای خوب درست کرد. یعنی اگر سقف قرارداد در اسقتلال ۵۰۰ تومان بود ۳۰۰ میلیون تومان بیشتر میداد. برای آپشن هم بی ام او می گذاشت و میگفت به خودت میدهم. پیشنهاد خیلی خوبی بود. آن سال از استقلال ۵۰۰ تومان گرفتم.
تراکتورسازی هم زمان آقای جلالی پیشنهاد خیلی خوبی داد. تبریزیها را خیلی دوست دارم. هواداران خیلی خونگرمی دارند. فضای تیم و هواداران را دوست داشتم اما گفتم در استقلال بمانم.
من از هر کدام از این مربیان یک چیز یاد گرفتم. حتی فیروز کریمی که مدت ۴ یا ۵ ماهی که بودند تیممان شرایط خیلی بدی داشت خیلی چیزهای زیادی یاد گرفتم. از هر مربی یک چیزی یاد گرفتم. خاطره من با هر کدام از اینها خیلی زیاد بود. شاید از فیروز کریمی که ۵ ماه در تیم بود از پرویز خان (مظلومی) بیشتر خاطره دارم. خاطرات زیاد خوب و بد دارم.
امیرخان خیلی حافظه خوبی دارد. مگر میشود پنالتی بازی پیام مشهد یادم برود؟ . تیم ما خیلی خوب بود. دفاع ما ۱۵ یا ۱۶ گل خورد. تیم ما یکدست و خوب بود اما به دلیل فشردگی بازیهای لیگ قهرمانان آسیا، فشرده و طولانی بود و سخت. دو روز بعد بازی داشتیم و مثل حالا نگاه ملی وجود نداشت.
دو هفته قبل با سایپا با نتیجه یک بر یک مساوی کردیم. ما دقیقه ۹۰ گل زدیم و ۹۱ گل خوردیم. آن طرف ذوب آهن حتما باید میباخت. فولاد ذوب آهن را برد. پنالتی شد، حسین کاظمی قصد داشت پنالتی را بزند. هر کسی گفت من می زنم تمرکز مرا به هم ریختند یعنی چند دله شدم که چه جهتی را انتخاب کنم. بعد ادامه بازی اشپیتم عارفی یک شوت زد که با فاصله کمی از چارچوب رد شد و به اوت رفت. دیدم امیر خان نگاه میکند. خدا را شکر قهرمان شدیم. کلا ۳۵ یا ۳۶ گل زدم.
دلتنگ میشوم الان هم بازیکنان پیشرفت کردهاند. به نظرم فوتبالیستهای خوبی داریم. هر چه جلوتر می رویم نوع فوتبال بهتر می شود.
علی آقا بود، وحید هاشمیان، خداداد عزیزی، علی کریمی و فریدون زندی یا باید چپ و نوک راست بازی میکردم. علی نیکبخت بود و بعد هم که او دعوت نشد فریدون زندی آمد. مهدی مهدوی کیا و علی کریمی بازی می کردند. علی دایی هم نوک بازی می کرد و آن موقع هم بدنی خیلی خوب بود. جای هر کدام اینها بازی کردن سخت بود.
الان خیلی فرق میکند. اینجا کلی مسئولیت دارد. باید مسئولیت پذیر باشی. کل تیم مسئولیتش با تو است ولی اینجا یک نفر بودی و باید کار خودت را درست انجام بدهی.
الان به مربیان جوان خیلی خوب اعتماد میشود. قبلا ۶ یا هفت مربی دائما در تیمها جابجا میشوند از یک جایی به جای دیگر می رفتند و هیچ وقت بدون تیم نبودند. رویه جوری میرود که در کنار مربیان قدیمی مربیان جوان هم جلو می آیند. به هر حال آن مربیان هم تجربه دارند و باید کارشان را ادامه دهند.
قبلا یک مربی جوان می آمد کلی از او انتقاد یا صحبت می شد ولی الان از مربیان جوان حمایت می شود. بخواهم اسم ببرم سعید دقیقی یک کار دقیق و حساب شده بدون رزومه مربیگری دارد. نشان داد که کارش را بلد است ولی باید از یک جایی به او اعتماد کرد.
کارکردن با جوانها خیلی سختتر است. خیلی باید جزییتر کار کنیم. حالت آموزشی باید کار کنیم اما وقتی بازیکن در بزرگسالان باشد، رنگ و بو پیدا کرده است. در آن دو سالی که در پایه استقلال، تیمهای مختلفی تشکیل دادیم هدفمان بازیکن سازی بود. در حال حاضر ۴۱ بازیکن در لیگ برتر، لیگ یک و لیگ دو مشغول بازی داریم.
بعضیهایشان در لیگ قهرمانان آسیا بازی کردند و بعضی در لیگ برتر میدرخشند یا نقطه اتکای تیمشان هستند. بنابراین من کاری که باید را انجام دادم. جدا از اینکه اعتقادم این است که تیم با کیفیت بسازم که در تهران قهرمان شود و همان بازیکن را به بزرگسالان و به تیمهای دیگر بدهیم اما بعضی میگویند هدفمان قهرمانی نیست. فرار رو به جلو آقایان است. باید بتوانید برای استقلال وقت بگذارید. لیست ۲۷ نفره من را تماشا کنید.
چرا وضع تیم آکادمی استقلال این است؟ ۲۷ بازیکنی که امسال به هیات فوتبال دادند اصلا بازی نکردند. بعد بروید تیم امسال را با سالهای قبل مقایسه کنید. بازیکن دور تیمی؟ حتی به یک نفر هم اجازه نمیدادم بیاید. نیم فصل اول یک نفر دور تیمی نداشتم. اینها فساد آفرین است. زمان همه چیز را مشخص می کند.
کار بسیار اشتباهی است. اگر نمی خواهید از آرش برهانی استفاده کنید بروید یک نفر جوان بیارید. ۲۰ بازیکن جوان رفتند و برای من رزومه شدند. این بازیکنانم الان اینجا هستند. هیچ کس نپرسید چرا و چگونه توانستم موفق شوم و برنامهام چه بوده است.
تیم چهاردهم جدول در لیگ یک است و کار خیلی سخت است. دریافتی این تیم ۳۵ درصد بود. بازیکنان خوبی داشت. ۱۱ بازیکن از ما جدا شدند که من روی سه نفر آنها نظر داشتم. کنار بازیکنانی که مدنظرم هستند میتوانیم کار خوبی انجام دهیم. یازده بازیکن فسخ کردند و این یک مقدار کارمان را مشکل کرده است.
در حین مصاحبه از کسی اگر اسمی آوردیم و ناراحت بودیم، کسی از ما ناراحت نشود. احترام به پیشکسوتان و بزرگترها سرلوحه کار من است.