«کوشنامه» منظومهای حماسی در سبک و سیاق شاهنامه است که شخصی به نام ایرانشانبنابیالخیر آن را در قرن ششم هجری تالیف کرده است.
به گزارش فرادید، داستان این منظومه در زمان حکومت ضحاک اتفاق میافتد و روایتی است از دشمنی خاندان جمشید با خاندان ضحاک.
یکی از قهرمانان این حماسه شخصی به نام آبتین از خاندان جمشید است که در دورهای از زندگی خود، برای فرار از دست سپاه ضحاک به چین و از آنجا به «بسیلا» یا «سیلا» میرود. سیلا نام یکی از سه پادشاهی باستانی کره است که در کنار گوگوریو و باکجه در سرزمین امروزی کره حکومت میکردند.
مینیاتوری که حملۀ فریدون را با گرز دو سر به ضحاک به تصویر کشیده است
طبق روایت کوشنامه، آبتین سیلا را سرزمینی خوش و خرم و مانند بهشت مییابد:
به پنجم به شهر بسیلا رسید
به گیتی کسی چون بسیلا ندید
همه باغها لاله و شنبلید
ز هر لالهای بوی دیگر دمید
نشستنگه شاه طیهور بود
نه شهری، بهشتی پر از حور بود
آبتین در آن سرزمین دلباختۀ دختر پادشاه سیلا میشود؛ دختری به نام «فرارنگ» یا «فرانَک»:
ز مهر فرارنگ در دل شتاب
نه در مغز هوش و نه در دیده خواب
همه شب به دریای اندیشه بود
روانش ز اندیشه چون بیشه بود
نهایتا آبتین با فرارنگ ازدواج میکند و حاصل این ازدواج پسری است به نام فریدون؛ همان پهلوانی که نهایتا ضحاک را شکست میدهد و او را دربند میکند.
فریدونش کردند از این فال، نام
ز دیدار او مرد و زن شادکام
در کتاب شاهنامۀ فردوسی نیز نام فرانک به عنوان همسر آبتین و مادر فریدون ذکر شده است اما از اصل و نسب او روایتی ارائه نشده است. کوشنامه تنها کتاب حماسی فارسی است که به تفصیل به روابط ایرانیان با حکومتهای باستانی کره پرداخته و مادر فریدون را نیز از اهالی سیلا دانسته است.
این تنها یکی از تفاوتهای مظومۀ کوشنامه با شاهنامۀ فردوسی است. در موارد متعدد دیگری نیز روایت این منظومه متفاوت از روایت شاهنامه است، هرچند که شباهتهایی کلی نیز میان آنها وجود دارد.