۲۱ اسفند ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۲:۰۰
کد خبر ۹۲۶۸۹۹
تاریخ انتشار: ۰۲:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۲
کد ۹۲۶۸۹۹
انتشار: ۰۲:۰۵ - ۲۶-۰۹-۱۴۰۲

امروز با قاسم صرافان : نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

امروز با قاسم صرافان : نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم
به مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام االله علیها

در میان شعر تو بانو! اگر حاضر شدم

خواندم اول کوثر و با نام تو طاهر شدم

در خیالم صحن و گنبد ساختم، زائر شدم

نام شیرین تو بردم فاطمه! شاعر شدم

 

رشته‌ای بر گردن ابیات من افکنده دوست

می‌برد شعر مرا آنجا که خاطر خواه اوست

 

ناگهان دیدم میان خانه‌ی پیغمبرم

چون خدیجه غرق نوری از جهانی دیگرم

چرخ می‌زد یک نفس روح القدس دور و برم

تا نوشتم فاطمه، بوسید برگ دفترم

 

از شکوهش آسمان ساییده اینجا سر به خاک

آسمان را با خودش آورده این دختر به خاک

 

ای محمد! دشمنت را دوست ابتر می‌کند

خانه‌ات را بوی ریحانه‌‌ معطر می‌کند

دیدنش بار رسالت را سبکتر می‌کند

دختر است اما برایت کار مادر می‌کند

 

دختران آیات رحمت، مادران مهر آفرین

می‌شود ام ابیها، هر دو باهم، بعد از این

 

یک زره خرج جهازت، حُسن‌هایت بی‌شمار

با تو حیدر روز خیبر حرز می‌خواهد چکار؟

تا تو از تیغ دودم با عشق می‌گیری غبار

بعد از این مستانه‌تر صف می‌شکافد ذوالفقار

 

قوت بازوی مولایی به مولا، فاطمه!

قصه‌ی پیوند دریایی به دریا، فاطمه!

 

در هوای عاشقی با هم کبوتر می‌شوید

هر دو کوثر می‌شوید و هر دو حیدر می‌شوید

هست شیرین نامتان، قند مکرر می‌شوید

هر دو در کفواً احد با هم برابر می‌شود

 

بیت‌هایم بر درِ بیت تو زانو می‌زنند

شاعران تنها برای یک نظر، رو می‌زنند

 

در کسا، بی پرده با الله صحبت می‌کنی

هل اتی را سفره‌ی نور و کرامت می‌کنی

فکر خلقی، نیمه شب با حق که خلوت می‌کنی

در غم همسایه، ترک خواب راحت می‌کنی

 

مادری الحق چه می‌آید به نامت، فاطمه!

می‌دهد از سوی ما مهدی سلامت، فاطمه!

 

امتحان پس داده‌‌ای در آسمانها پیش از این

سالها بر عرش می‌تابید نورت چون نگین

حضرت حق چون دلش آمد بیایی بر زمین

واقعاً “الحمد للهِ ، رب العالمین”

 

جلوه‌ی نور تو را تنها خدایت دید و بس

فاطمه! قدر تو را تنها علی فهمید و بس

 

عالمی در حیرت از این آسیا چرخاندنت

با تبسم خستگی را از علی پوشاندنت

در عجب روح الامین از طرز قرآن خواندت

پیش نابینا میان حِصن چادر ماندنت

 

حجب میراثت, حیا سایه نشین چادرت

داده دل حتی یهودی هم به دین چادرت

 

سفره‌‌ی نان خالی اما سفره‌ی انعام پُر

خانه‌ات میخانه, ساقی با سخاوت, جام پر

از تو راضی و دلش از گردش ایام پر

کعبه از بت خالی اما کوچه از اصنام پر

 

ای زبانت ذوالفقارِ حیدر بی‌ذوالفقار!

بت شکن! برخیز، بسته دست او را روزگار

برچسب ها: حضرت فاطمه ، شعر
ارسال به دوستان
بلیط هواپیما فلای تودی
آهن پرایس
سریال «پوچ و مهمل» در دولت رئیسی خوردنی های مفیدی که باعث سکته مغزی می شود! پژوهشگر علوم انسانی: بخشی از این رفت و آمدهای غیرضروری اخر سال کاملا بی اساس و مبنا و تابعی از کلیشه خلی ذهنی ماست شکست تلخ از نمایی دیگر(+عکس) دستاورد شگفت‌انگیز دانشمندان: برای اولین بار نور به یک ابرجامد تبدیل شد ترتیل جزء دهم قرآن کریم با صدای استاد محمد صدیق منشاوی (صوتی) بوژوویچ: با گل زودهنگام عصبی شدیم/ به حد کافی نجنگیدیم عکاس ایتالیایی این عکس حرم امام رضا را از پشت بام یک حمام در مشهد گرفته است / 1850 میلادی دوران، بهترین بازیکن دیدار النصر - استقلال شد عراقچی: بر تعهد خود به دولت عراق به منظور دفع اقدامات غیرقانونی آمریکا پایبندیم السد حریف النصر شد حمله هوایی اسرائیل به پایگاه‌های نظامی در جنوب سوریه فقر با ایران چه خواهد کرد؟ رهبر انصارالله: یمن برای انجام عملیات دریایی علیه رژیم اسرائیل پس از پایان مهلت مقرر آماده است آمریکا: قطع برق غزه تاکتیک مذاکراتی است