۱۰ تير ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ تير ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۱۷۳۹۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۳ - ۲۱-۰۸-۱۴۰۲
کد ۹۱۷۳۹۶
انتشار: ۱۳:۱۳ - ۲۱-۰۸-۱۴۰۲

چرا نظام جهانی سرمایه‌ داری خواهان گسترش جنگ غزه نیست ؟

چرا نظام جهانی سرمایه‌ داری خواهان گسترش جنگ غزه نیست ؟
بر اساس پیش‌بینی بلومبرگ، و درگیری گسترده در منطقه، تورم جهانی را به 7/6 درصد افزایش می‌دهد و شوک نفتی سال 1973 را تکرار می‌کند. شرایطی که نه برای نظام جهانی سرمایه‌ داری - آمریکا و متحدان اروپایی و منطقه‌ای - آن مناسب است و نه برای قدرت‌های نوظهور اقتصادی. اما شواهد نشان از این دارد که عوامل اقتصادی و به تبع آن عوامل سیاسی تاکنون در مهار جنگ و جلوگیری از گسترش جنگ موفق بوده‌اند.

شرق؛ علیرضا سلطانی (کارشناس ارشد اقتصادی)

یکی از مباحث مهم درخصوص جنگ اخیر اسرائیل و حماس، واکنش یا به عبارت دقیق‌تر رفتار نظام جهانی سرمایه‌داری به این رویداد مهم سیاسی و امنیتی بین‌المللی است. جنگ اخیر با توجه به سابقه طولانی منازعه، درگیری عوامل و کشورهای مختلف با منازعه و موقعیت ژئوپلیتیکی آن، یک مسئله یا موضوع بین‌المللی است.

این شرایط جنگ اخیر را مانند جنگ‌ها و منازعات گذشته اعراب و اسرائیل، توأم با ابعاد و گستره بالای بین‌المللی کرده است. با این حال می‌توان ادعا کرد که جنگ کنونی در مقایسه با جنگ‌های گذشته این منازعه، به دلیل هزینه سنگین سیاسی، امنیتی، انسانی و در کل اعتباری تحمیل‌شده به اسرائیل در روز 7 اکتبر و در پی حمله غافلگیرکننده حماس از یک سو و حملات غیرانسانی اسرائیل به غزه از سوی دیگر، متفاوت است.

شدت و اهمیت جنگ اخیر به حدی است که جنگ روسیه و اوکراین عملا به حاشیه رفته و اذهان سیاسی و اجتماعی جهان بر منطقه خاورمیانه و حملات اسرائیل به غزه متمرکز شده است. جنگ کنونی اسرائیل و حماس یک غافلگیری بزرگ سیاسی و امنیتی بین‌المللی بوده به گونه‌ای که بسیاری از معادلات و روندهای منطقه‌ای و جهانی دستخوش تغییر و تأثیر شد.

این جنگ در حالی رخ داد که روندهای سیاسی و امنیتی در منطقه خاورمیانه در جهت بهبود مناسبات اعراب و اسرائیل بود. با این حال سؤال قابل طرح این است که آیا اقتصاد جهانی و به بیان دقیق‌تر نظام جهانی سرمایه‌داری نیز از این حادثه بزرگ، دچار غافلگیری و شوک شد؟

به طور کلی رفتار و واکنش نظام جهانی سرمایه‌داری به بروز این رویداد چه بوده است و چه پیش‌بینی‌‌ای می‌توان برای رفتار این نظام در آینده داشت؟

واقعیت این است که اقتصاد جهانی همچنان نسبت به تحولات و رویدادهای ژئوپلیتیکی حساس و آسیب‌پذیر است، منتها باید اذعان کرد که هم مقاومت اقتصاد جهانی در برابر تحولات ژئوپلیتیکی افزایش یافته و هم توانایی‌ها و ظرفیت‌های نظام سرمایه‌داری برای مدیریت هوشمند و نامحسوس تحولات ژئوپلیتیکی افزایش یافته است.

به همین دلیل اقتصاد جهانی بر مدار آموزه‌های نظام سرمایه‌داری، از دهه 1990 روند پایدارتر و سریع‌تری را تجربه کرده است. در این بازه زمانی علی‌رغم حدوث تحولات ژئوپلیتیکی بزرگی مانند حادثه 11 سپتامبر، حمله نظامی آمریکا به افغانستان و عراق، تحرکات نظامی روسیه در اوکراین و شرق اروپا به‌ویژه تهاجم نظامی اخیر روسیه به اوکراین، جنگ‌های 33روزه و 22روزه در خاورمیانه و همچنین ظهور داعش و تحرکات سیاسی‌-نظامی آن در منطقه، اقتصاد جهانی به روند رو به رشد خود ادامه داده است.

البته در این میان بحران اقتصادی 2008 و پاندمی کرونا، اقتصاد جهانی را دچار وقفه کرد که عواملی غیرنظامی و سیاسی به شمار می‌آیند.                                                                      

کاهش وابستگی سنتی به منابع انرژی و مواد اولیه از‌جمله نفت خام آن هم منطقه خاورمیانه و رشد فناوری‌ها و توانمندی‌های تأمین انرژی از منابع تجدید‌پذیر از یک سو و تسری پویایی و توسعه نظام سرمایه‌داری به آسیا و قدرت‌های نوظهور و خروج از دایره انحصاری آمریکا و اروپا از سوی دیگر، مقاومت این نظام را در سال‌های اخیر افزایش داده است.

نقش‌آفرینی قدرت‌های نوظهور به‌ویژه چین و هند در عرصه اقتصاد جهانی با لحاظ سابقه و رفتار غیرسیاسی‌ای که دارند، برای نظام سرمایه‌داری یک فرصت بزرگ ساخته و اعتماد و پایداری آن را ارتقا بخشیده است.

از سوی دیگر، عوامل و متغیرهای نظام سرمایه‌داری و بازار به صورت هوشمند تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی را رصد کرده و به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر مبنای نظریه دست نامرئی آدام اسمیت، در مهار آثار اقتصادی و مدیریت فرایند آنها نقش‌آفرینی می‌کنند.

تشکیل نهادهای اقتصادی، سیاسی و بین‌المللی نظیر گروه 20 و استقبال از نهادهایی مانند بریکس، ورود سرمایه‌ای و تجاری به مناطق دارای پتانسیل ایجاد بحران مانند خاورمیانه و خلیج فارس و تسهیل روند توسعه‌ای در کشورها و مناطقی از این دست، در این راستا قابل توجه است.

به طور غیرمستقیم نیز بازارهای جهانی از طریق دولت‌ها، بازیگران و لابی‌های سیاسی، نقش مهمی در کنترل و مدیریت بحران‌های ژئوپلیتیکی ایفا می‌کنند.

به طور مشخص در جریان جنگ فعلی اسرائیل و حماس، تحرکات سیاسی و نظامی گسترده‌ای برای جلوگیری از گسترش جنگ و ایجاد آسیب‌های جدی به اقتصاد جهانی صورت گرفته است.

دولت آمریکا بلافاصله بعد از آغاز جنگ، سیاست فعالی را در قالب حمایت گسترده در قبال اسرائیل در پیش گرفت و در این راستا علاوه بر اقدامات دیپلماتیک، دست به تحرکات نظامی نیز زد. حضور سریع وزیر امور خارجه آمریکا در منطقه و به دنبال آن حضور رئیس‌جمهور بایدن در اسرائیل، بیش از آنکه در جهت حمایت از اسرائیل در این جنگ تحلیل شود،

بیشتر با هدف هشدار سیاسی به دولت‌های منطقه خصوصا ایران و جریان‌های ضدآمریکایی و ضداسرائیلی به خودداری از دخالت در جنگ و گسترش آن از یک سو و از سوی دیگر کنترل و مهار رژیم اسرائیل به منظور عدم اقدام متهورانه و غیرقابل مهار نظامی و گسترش جنگ ارزیابی می‌شود. حضور رهبران قدرت‌های اروپایی در منطقه نیز در این راستا قابل بحث است.

علاوه بر اقدامات دیپلماتیک، اعزام ناوگان دریایی آمریکا به منطقه (دریای مدیترانه و خلیج فارس) نیز بیش از آنکه در جهت مداخله در جنگ احتمالی یا در راستای گسترش جنگ تحلیل شود، بیشتر با ماهیت بازدارنده و جلوگیری از جنگ ارزیابی می‌شود.

در واقع تحرکات گسترده سیاسی، دیپلماتیک و نظامی آمریکا در منطقه برخلاف ظاهر حمایتی آن از متحد سنتی آمریکا یعنی اسرائیل، بیشتر با هدف جلوگیری از گسترش جنگ و به تبع آن جلوگیری از بروز شوک و بحران به اقتصاد جهانی بوده است.

اقتصادی که پیش از آن با جنگ اوکراین در شرایط بیم و امید قرار گرفته بود. بحران اوکراین تجربه و درس بزرگی به قدرت‌های بزرگ اقتصادی بود که باید جنگ را به طرق مختلف محدود و کنترل کرد تا آسیب روانی و واقعی به اقتصاد جهانی وارد نکند.

در این راستا نباید از رفتار توازن‌بخش دولت‌های چین، هند و دیگر قدرت‌های نوظهور اقتصادی نیز غافل شد. رویکرد این دولت‌ها که به طور مشخص در صورت گسترش جنگ به لحاظ اقتصادی آسیب زیادی خواهند دید، به صورت آشکار و پنهان در جهت جلوگیری از گسترش جنگ ارزیابی می‌شود.

واقعیت این است که جنگ کنونی اسرائیل و حماس، با وجود ادامه آن و تداوم رفتارها و اقدامات ضدانسانی و خشن دولت اسرائیل علیه مردم بی‌دفاع غزه، تاکنون گسترش نیافته است. این مسئله باعث شده که این جنگ حداقل تاکنون تأثیر چندانی بر اقتصاد جهانی نداشته باشد و آن را با شوک مواجه نکرده است.

البته گسترش جنگ در منطقه و درگیری عوامل نیروهای جبهه مقاومت با اسرائیل، ناخودآگاه می‌تواند ایران، آمریکا و حتی دیگر کشورهای منطقه را درگیر کند.  در آن شرایط باید انتظار تحمیل شوک به اقتصاد و بازارهای جهانی را داشت.

بر اساس پیش‌بینی بلومبرگ، درگیری گسترده در منطقه، تورم جهانی را به 7/6 درصد افزایش می‌دهد و شوک نفتی سال 1973 را تکرار می‌کند. شرایطی که نه برای آمریکا و متحدان اروپایی و منطقه‌ای آن مناسب است و نه برای قدرت‌های نوظهور اقتصادی. اما شواهد نشان از این دارد که عوامل اقتصادی و به تبع آن عوامل سیاسی تاکنون در مهار جنگ و جلوگیری از گسترش جنگ موفق بوده‌اند.

دست نامرئی آدام اسمیت در شرایط کنونی آثار و نشانه‌های خود را در عرصه سیاسی و اقتصادی بیش از پیش نشان می‌دهد.

ارسال به دوستان
یادداشت تکان دهنده یک دیپلمات کهنه کار: 30 سال است جلیلی را می شناسم؛ تندرویی متعصّب و متصلّب است و ریاستش به حاکمیت مطلق فقر می انجامد/ شنبه رفراندوم ملیِ جمهوریّت خواهد بود سازمان پزشکی قانونی: معاینات روانپزشکی در مراکز پزشکی‌ قانونی‌ ۲۰ درصد افزایش یافته جزئیات رای کاندیداها در خوزستان جواد امام: آیا حمایت رییس قوه مقننه از سعید جلیلی تخلف محسوب می‌شود؟ دو دو تای چهار تای ظریف درباره ضرری که سعید جلیلی به اقتصاد ایران زده است تاریخ‌سازی والیبال ژاپن؛ صعود سامورایی‌ها به فینال لیگ ملت‌ها واکنش آذری جهرمی به ادعای وجود «افراد مسأله‌دار» در ستاد پزشکیان آزادی ۱۰ زندانی جرایم غیر عمد توسط پدر و خانواده شهید آل هاشم 30 کشته در اعتراضات کنیا اسپانیا به شکایت درباره نسل کشی اسرائیل می‌پیوندد شایعات پیرامون گاریدو؛ پرسپولیس منتظر ویزای سرمربی اسپانیایی زلنسکی باز هم از غرب سلاح خواست پرسپولیس به دنبال تشکیل تیم زنان؛ گامی در راستای حرفه‌ای شدن عذرخواهی بلژیک پس از ویدئوی جنجالی درباره امباپه فلاحت پیشه : برگ برنده دور دوم انتخابات «آراء مردد» و «آراء خاکستری» است/ آراء قالیباف در هر ۲ سبد پزشکیان و جلیلی ریخته خواهد شد