عصرایران؛ مصطفی داننده- سیاستمداران دروغ زیاد میگویند. گویا اصلا زندگی آنها را بر پایههای دروغ استوار کردهاند. یکی از شاخدارترین دروغهایی که آنها در این سالها به خورد مردم جهان دادهاند؛ حقوق بشر است.
میدانید حقوق بشر مثل لیمو شیرین قاچ شده است؛ تلخِ تلخِ تلخ. در ظاهر شیرین است اما وقتی آن را میچشی، تلخیش تا مغز و استخوانت میرود.
اگر حقوق بشر راست بود، الان فریاد جهان گوش اسرائیل را برای حمله به بیمارستان معمدانی در غزه کر میکرد اما اینگونه نیست چون یک دروغ بزرگ است.
آنهایی که در بیمارستان جان خود را از دست دادند ( چه تضاد عجیبی است. مردم به بیمارستان میرود تا جان دوباره بگیرند باری زندگی اما اینبار موشکها در بیمارستان جان آنها را گرفت.) چشم آبی یا موی بور نداشتند.
حقوق بشر وقتی حقوق بشر است که برایش قرقی نکند کودکی در اوکراین میمیرد یا غزه. برایش قرقی نکند که جنگ در قلب اروپا است یا وسط خاورمیانه. اما این برای دنیای موازی است و در دنیای حقیقی آنهایی که ادعای حقوق بشر دارند، دلسوزیشان فقط برای آنهایی است که دوستشان دارند.
گاهی همین حقوق بشر دلش برای سگی چنان میتپد که بیا و ببین و گاهی هم چشمانش را به روی کشتار کودکان میبندد.
این دروغ وقتی رو میشود که در شورای امنیت سازمان ملل وقتی آتش بس به رای گذاشته میشود، نمایندگان برخی از کشورها دستان خود را بالا میبرند و با صلح و پایان کشتار مخالفت میکنند.
دنیای عجیبی است. حتی جنگزدهها هم در جهان باهم فرق میکنند. کافی است روزهایی که روسیه به اوکراین لشگرکشی کرد و جنگی بیپایان را رقم زد را با این روزها که اسرائیل به غزه حمله کرده است یا روزهایی که عربستان، یمن را با خاک یکسان کرد، مقایسه کنید تا متوجه عمق این تبعیض شوید.
حرف حقوق بشر اگر در دنیا خریدار داشت که امروز به جای موشک و گلوله بین مردم جهان لبخند رد و بدل میشد. حقوق بشر اگر در دنیا خریدار داشت که الان آفریقاییها شهروند درجه دو جهان نبودند. حقوق بشر اگر در دنیا خریدار داشت که خاورمیانه این همه جنگ به خود نمیدید.
بله، دنیای سیاستمداران، دنیای حرفهای قشنگ و البته دروغ است. آنهایی که تفریحشان، خونبازی است.
آنهایی که امضایشان، موشک میشود و روی سر کودکان فرود میآید. بدبختی، سیاهی و مرگ؛ سوغات اهالی سیاست برای مردم است. چه خوب گفت سهراب سپهری که:
جای مردان سیاست بنشانید درخت
که هوا تازه شود...