نه از انقلاب پشیمانیم نه جمهوری اسلامی اما...
رئیس دولت اصلاحات با تاکید براینکه وقتی مردم نامزد مورد نظر خود را ندارند به چه کسی رأی بدهند؟، گفت: باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد میکند.
به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمد خاتمی، رئیس دولت اصلاحات در دیدار با “شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب”، بار دیگر بر لزوم خوداصلاحی حاکمیت تاکید و تصریح کرد: با این شیوه حکمرانی، هم اسلام، هم مردم و هم ایران زیان می کنند و لطمه های غیر قابل جبران می بینند.
وی با بیان اینکه طبقه متوسط موتور حرکت جامعه به سمت پیشرفت است، گفت: طبقه متوسط کجاست؟ بخشی به طبقه فرودست هل داده شده و بخشی دیگر مهاجرت کردند و بخشی هم که ماندهاند گرفتار انواع مسایل هستند.
اهم اظهارات رئیس جمهور پیشین را به نقل از انصاف نیوز بخوانید؛
*مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. اگر هم میگویید زور داریم و همین است که هست خب چرا به نام اسلام چنین میکنید؟
*{با اشاره به وقوع انقلاب اسلامی و جنبههای سلبی و ایجابی آن}: انقلابی که از جمله شما (زندانیان سیاسی قبل از انقلاب)، بذرش را کاشتید، بزرگ و پیروز شد و توانست یک نظام ۲۵۰۰ ساله را براندازد و جمهوری اسلامی را پیشنهاد داد. این انقلاب یک جنبه سلبی داشت که همه گروهها با آن همراه بودند و در تغییر سلطنت اشتراک نظر داشتند. همگان عقبماندگی، استبداد و استعمار را نمیخواستند و این خواست سلبی از زمان مشروطه مطرح بود.
*متناظر این وجوه سلبی، وجوه ایجابی آن قرار دارد؛ در مقابل استبداد، آزادی و حاکمیت مردم، در مقابل استعمار، استقلال و در مقابل عقبافتادگی، توسعه و پیشرفت. این سه خواست عمومی بود اما در تفسیر این خواستها اختلاف نظر وجود داشت و دارد. مسئله عدالت نیز شاه بیت خواست مردم هم در جنبه سلبی (نفی ظلم و تبعیض) و هم ایجابی بود.
*انقلاب اسلامی، نظام جانشین را جمهوری اسلامی پیشنهاد داد؛ جمهوری، به همان معنی که در جهان هست و اسلام، یعنی بینش و برداشتی از اسلام در عرصه حیات اجتماعی باید با موازین بنیادین جمهوریت سازگار باشد.
*اگر آن روز که همه پرسی شد میگفتیم اسلامی که کنار این جمهوری مینشانیم، رای مردم و حق حاکمیت مردم و توسعه را قبول ندارد و برای مجلس هیچ اصالتی قایل نیست و … ؛ آیا مردم به این رأی می دادند؟ این اسلامی که امروز وصف جمهوریت شده است اسلامی که در نوفل لوشاتو مطرح شد، نیست. آیا جمهوری ما همان است که در دنیاست؟ آیا اسلام که از آن دم میزنند، همان اسلام سازگار با جمهوریت است؟ این اسلام (یعنی برداشت ویژه از اسلام) با جمهوریت و با دموکراسی و مردمسالاری سازگار نیست، سبب اصلی ناکارآمدی ها است.
*هر جا اختیار است، باید مسئولیت هم باشد، خبرگان اگر در جایگاه واقعی خود باشد، کارش نصب و عزل رهبری و نظارت بر رهبری و دستگاه های منسوب به ایشان است و شورای نگهبان باید مراقبت کند که رای مردم دزدیده نشود و حکومتها رای مردم را نخورند؛ نه اینکه قیمومیّت بر مردم داشته باشد.
از انقلاب پشیمان نیستیم اما...
*نه از انقلاب پشیمانیم و نه جمهوری اسلامی را رد میکنم اما حرفمان این است که آنچه هست با جمهوری اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد. برگردید به جمهوری اسلامی و خوداصلاحی کنید. اصلاح در ساختار به گونهای که خبرگان به نمایندگی از مردم نقش کنترل قدرت فائقه را داشته باشد و شورای نگهبان در نقش درست خود باشد و مجمع تشخیص نماینده عرف کارشناس باشد.
خود اصلاح نکنید، نابود می شوید
*حکومتی که هدف آن توسعه و رفاه و عدالت به معنای واقعی کلمه و امنیت نباشد، پایدار نخواهد بود. قبلا گفتهام اگر خود اصلاحی نکنید نابودیتان حتمی است.
*ما حکمرانی خوب نداریم و لحظه به لحظه مردم از حکومت دور میشوند، نظام باید خود را اصلاح کند. قانون اساسی عیبهای زیادی دارد اما الان نمیگویم عوض شود بلکه باید در فضایی دموکراتیک بنشینیم و بحث کنیم و اصلاحات لازم را بعمل آوریم و اینک با همین قانون اساسی هم میتوان اصلاحات کرد. حکومت باید بگوید اشتباه کرده و خود را اصلاح کند.
وقتی مردم نامزد مورد نظر خود را ندارند به چه کسی رأی بدهند؟
*انتخابات برای مردم است؛ باید واقعا انتخابات صورت گیرد. نمیشود دست و پای کسی را ببندید و بگوئید شنا کن! وقتی همه درها بسته می شود و بخشهای زیادی از مردم اصلا نامزد مورد نظر خود را ندارند که بتوانند رای دهند، به چه چیز رأی بدهند.
چرا نمی گذارید احزاب نامزدها را تعیین کنند
*در همه دنیا صلاحیت افراد در انتخابات را احزاب تعیین میکنند، چرا نمی گذارید همین احزاب نیم بند که مجوز هم دارند نامزدها را تعیین کنند. مردم هم رأی بدهند. حال اگر اشتباه هم شد خود مجلس سازوکاری دارد که آنرا جبران کند. یک عده اسلام و انقلاب را قبول دارند اما راه و روش جاری را قبول ندارند و می گویند شیوه حکومت باید عوض شود. این یعنی اپوزیسیون.باید مشخص شود که آیا اپوزیسیون مورد قبول حاکمیت است یا نه؟
*اگر بگویید هر کس با روال و روش و رویکرد موجود مخالف است، او ضد است و باید نابود شود که این بدترین شکل دیکتاتوری است. اگر کسی بگوید با قانون شما و در چارچوب آن کار میکند ولو آن را قبول ندارد، چه؟؛ حال حرفهای جذاب پیش از انقلاب که کمونیست ها و حتی خداناباوران هم شهروند و آزادند مگر اینکه توطئه آمیز دست به خشونت و بهم زدن نظم کنند، پیشکش!
وقتی ۷۰ درصد مردم نامزد مطلوب ندارند علاقه ای هم به رأی دادن ندارند
*از نهضت آزادی و بازرگان و ملی مذهبیها و سحابی ها نجیبتر کسی را داریم؟ و اگر بنا باشد اپوزیسیون قانونی حضور داشته باشد چه کسی از اینها بهتر. صاف بگوئید اپوزیسیون و مخالف قانونی را قبول ندارید. در این کشور عملاً چیزی بنام جرم سیاسی برسمیّت شناخته نمی شود و یا همه چیز و همه کس به اتهام ضدیت با انقلاب به اتهام ضدیّت با امنیت برخورد می شود.
*وقتی ۷۰ درصد مردم نامزد مطلوب خود را نداشته باشند طبیعی است که علاقه ای به رأی دادن نداشته باشند. با ضرب و زور هم کار درست نمی شود. امیدوارم حضرات در راس امور، مصلحت را بشناسند و در نظر بگیرند و فضا را باز کنند
نگرانی ها از مهاجرت نخبگان، برخورد قهری در حجاب، انتخابات، اینترنت و ...
در ابتدای این دیدار برخی حاضران و زندانیان سیاسی قبل از انقلاب دغدغه های خود و نگرانیهایشان را از مسیری که کشور میرود، بیان کردند. یکی از حاضران، مهاجرت متخصصان از کشور را فاجعه بار خواند و گفت: در حالیکه کشورهای جهان بر توسعه و پیشرفت علمی و فنی خود تمرکز کردهاند، متاسفانه ما عقب افتادهایم و دایما بدتر میشود.
یکی دیگر از حاضران بیان کرد: در همه زمینهها در کشور فاجعه رخ داده است و مهاجرت دائمی نخبگان و مدیران توانمند علمی و فنی به مرور حتی موجب تضعیف ژن ایرانی میشود.
ما با این وضعیتِ اینترنت، خودمان را از دانش بشر محروم کردهایم و ما امروز نمیتوانیم از حرکت انقلابی نسل خودمان در برابر نسل جدید دفاع کنیم. ما چه کردهایم با این انقلاب؟
یکی دیگر از حاضران از آقای خاتمی خواست تا خاطرات خود را منتشر کند و درباره انتخابات به سردرگمی فعالان و مردم اشاره کرد و گفت: برخی معتقدند همه چیز از قبل طراحی شده و حضور ما معنی ندارد اما عده ای می گویند کشور در حال نابودی است و باید وارد میدان شویم.
یکی از حاضران با اشاره به سیاستهای مدنظر حاکمیت و یکدست شدن قوا و عبور از مردم، گفت: این انتخاباتی نیست که مردم ورود کنند. باید تمرکز بر دولت باشد وگرنه کشور وارد مسیری میشود که راه بازگشت نخواهد داشت. یکی دیگر از حاضران درباره وضعیت کشاورزی و دامپروری کشور و معضلات موجود توضیح داد و گفت: در ده سال اخیر ما داریم مزیتهای خود را از دست میدهیم و از سوی دیگر تفاوت نسلی، از تحولات غیر قابل پیش بینی خبر میدهد. کشورهای پیشرفته پیش بینی میکنند هوش مصنوعی به مرور برخی مشاغل را خواهد گرفت و در کشور ما میتواند خطرناکتر باشد.
یکی دیگر از حاضران با اشاره به مشکلات موجود کشور و تقلب در کنکور و پذیرش متقلبان گفت: این سیستم دیگر جوابگو نیست و هر کسی هرکاری دلش میخواهد انجام میدهد و با این قانون اساسی وضع به همین منوال خواهد بود. کسانی سرکار هستند که عرضه اداره کشور را ندارند و همه ما متهم هستیم و در این وضعیت مقصریم.
یکی از خانمهای حاضر در جلسه هم با انتقاد از نحوه برخورد با دختران و زنان در جامعه و افزایش فشار و بگیر و ببندها، از موضوعاتی پرده برداشت که در جریان بازداشت و بازجویی زنان رخ داده است.
یکی از حاضران با اشاره به دیدگاهها و آرمانهای ابتدای انقلاب گفت: در این دوره بزرگترین جفا به دین شد و با برخوردهای نامناسب با جوانان، این نسل از اسلام بریده است. مساجد از جوانان خالی شده و پیرها فقط حضور دارند. تملق و چاپلوسی مملکت را به زانو درآورده است. یکی دیگر از حاضران به بیانگیزگی نسل جدید و مقایسه خود با امکانات خارج از ایران اشاره کرد و نسبت به ناامیدشدن این نسل و تهی شدن کشور از حضور جوانان هشدار داد.
در پایان یکی از حاضران به ریخته شدن قبح مسایلی از جمله ربا و حتی خونریزی اشاره و بیان کرد: آمار نشان میدهد در کشاورزی، صنعت، تولید و بهرهوری پایینتر از همه کشورها هستیم و زیرساختهای ما بخصوص زیرساختهای اخلاقی و تربیتی از بین رفته است. بخش صنعت و غیره را شاید بتوانیم اصلاح کنیم اما تخریب اخلاق در جامعه چگونه اصلاح خواهد شد؟ این ظلم و ستمها انسانیت را در جامعه میکشد. فردا نسل آینده چه خواهد شد؟ از شما به عنوان راس اصلاحات انتظار این است که مصلحتاندیشی را کنار بگذارید. محافظه کاری تا کی؟