عصر ایرانِ؛ مهرداد خدیر- درمیان نظرات ذیل بخشهای اول و دوم یکی از مخاطبان دربارۀ پیشنهاد بانک جهانی پرسیده و این که آیا نپذیرفتن آن درست بوده یا نه و میتوانست با حل مناقشه مانع کودتا شود یا نه؟
یکی از مهمترین سوالات و ابهامات همین است. بانک جهانی بر دو موضوع تأکید داشت: اول این که اصرار داشت به عنوان یک آژانس مدیریتی از جانب هر دو طرف مناقشه عمل کند. حال آن که دولت مصدق بر این نظر بود که حاکمیت از آن ایران است و بانک جهانی نمایندۀ ایران در عملیات نفتی باشد. این موضوع البته داشت حل میشد و اختلاف از جای دیگری سرباز کرد.
موضوع دوم این بود که بانک جهانی اصرار داشت برای آنچه «ادارۀ کارآمد صنعت نفت ایران» میخواند از تکنسینهای نفتی انگلستان که سابقه کار در ایران داشتند استفاده شود و این ذهنیت منفی را درست یا غلط ایجاد کرد که تکنسینهای شرکت سابق میخواهند از پنجره بانک جهانی بازگردند! یادمان باشد که ذهنیت ایرانی ها به انگلستان منفی بود و اصرار بانک جهانی بر تکنسین های انگلیسی شک برانگیز شد.
این در حالی بود که بانک جهانی نهادی بینالمللی است و به آسانی میتوانست از تکنسینهای کشورهای دیگر خصوصا آمریکا با همان مهارت و تجربه هم استفاده کند ولی این اصرار سوء ظن ایجاد کرد که نکند بانک میخواهد «اسب تراوا»یی برای انگلیسیها باشد.
در همان زمان گزارشی هم به یکی از نزدیکان مصدق - مهندس حسیبی- رسید که حکایت از آن داشت که دو مدیر سابق شرکت نفت انگلستان و ایران ( اسنو و گس) هر روز در واشنگتن در حال مذاکرهاند و در واقع آنچه بانک جهانی پیشنهاد میکند دیکته شدۀ آنهاست. به خصوص روی اسم گس حساسیت بسیار وجود داشت.
قاعدتا باید نظر ایرانیها را هم میخواستند اما حتی یک بار هم با سفارت ایران در واشتگتن تماس نگرفته بودند و انگار این قصه یک طرف دارد نه دو طرف و همین هم برخورنده بود. اصرار بر تکنسینهای انگلیسی و نه دیگر کشورهای اروپایی و آمریکایی این ذهنیت را ایجاد کرد که کاسهای زیر نیمکاسه است و حتی بانک جهانی همان شرکت سابق نفت انگلستان و ایران است.
این موارد بافتههای ذهنی برخی افراد از سر علاقه نیست بلکه یافتههای «نیکلا گرجستانی» از مقامات ارشد سابق بانک جهانی است که بیش از 40 سال است در پروژههای عمران و توسعه اقتصادی از جانب بانک جهانی مأموریت داشته و زادۀ ایران و از تبار گرجی است و در حال حاضر در آمریکا سکونت دارد.
او کتابی به زبان انگلیسی نوشته با عنوان «فراتر از زمانه» و در جلد اول به میراث سیاسی مصدق پرداخته است. گرجستانی که به آرشیو بانک جهانی دسترسی داشته در مقالهای در ماهنامۀ چشم انداز ایران (شماره 138) از یک یادداشت درون سازمانی خبر میدهد که از مسؤول ارشد بانک که به ایران رفته و با مصدق و حسیبی مذاکره کرده بود پرسیده میشود این پیشنهاد بانک را به کجا میکشاند؟ (پیشنهاد مدیریت بانک با تکنسینهای انگلیسی) و پاسخ میدهد: «از نظر ایرانیها نقش بانک این است که آنها را پایین رودخانه بفرستد و از نظر انگلیسیها بانک را به نوکرشان تبدیل میکند».
اختلاف اصلی مصدق با بانک جهانی بر سر این بود که از تکنسین کشورهای دیگر مانند آمریکا استفاده شود اما آنها میگفتند فقط انگلیسی و همین احساس بدی به طرف ایرانی داده بود که شرکت سابق می خواهد با تابلوی بانک جهانی برگردد.
نیکلا گرجستانی قبلتر هم در مقالهای درروزنامه دنیای اقتصاد در تاریخ 28 اسفند 1400 شواهد و اسناد خود را آورده بود.
منعكس نشود ، بهتر اين است كه ستون اظهار نظرات
بسته شود ، تا كاربر زحمت كتابت نظرياتش نكشد و به انتظار انتشار آن نباشد !
زياده جسارت است ! خدا نگهدار
اول کودتا صورت گرفت توسط آمریکا و انگلیس
دوم اصل حاکمیت ایران بر کشور و نفت پذیرفته شد
سوم توافقات ۵۰-۵۰ یا با بانک جهانی منوط به شرایط و محدودیتها و منافع و واگذاری اختیارات بود که یک تصمیم سخت را رقم میزد
بررسی بند سه را باید تحلیل زمانی کرد نه قضاوت الآنی
مثلا شاید ۵۰-۵۰ در قضاوت امروز خوب بود اما در آن زمان احتمال از دست رفتن حاکمیت بدست آمده را میداد.