پس از جدایی، طبیعی است که به دنبال کالبدشکافی رابطه خود باشید تا متوجه شوید مشکل از کجای کار بوده است. اما وقتی رفته رفته افکارتان بر نحوه گذراندن زمان شما در طول روز، رفتار با دیگران و دیدگاه شما نسبت به خودتان تاثیر منفی بگذارد یعنی وارد قلمرو مخرب «نشخوار فکری» شدهاید.
نشخوار فکری، تفکر وسواسگونه شامل افکار مفرط و مکرر درباره موضوعاتی است که با سایر اشکال فعالیت ذهنی تداخل دارد. نشخوار فکری در مورد شریک سابق زندگی ممکن است شبیه به مرور خاطرات یا دعواها تا حدی باشد که نتوانید از آن گذر کرده و یا به چیزهای دیگری فکر کنید.
لیزا ماری بابی، روانشناس و بنیانگذار یک مرکز مشاوره در دنور در ایالت کلرادو آمریکا میگوید حتی اگر دیگر با شریک سابق خود در تماس نیستید، افکار مداوم و مزاحم میتوانند بخشی از رابطه را زنده نگه دارند.
به گفته او نشخوار کردن خاطرات راهی است که ذهن شما برای نشان دادن اینکه یک آسیب عاطفی وجود دارد در پیش میگیرد و بیش از آنکه نشانه علاقه ما به آن شخص خاص باشد، به میل ما به نجات و بقا مربوط است. از نظر تکاملی، ما برای اجتماعی بودن و جفت شدن طراحی شدهایم. از دست دادن شریک زندگی همان غرایز بقا را تحریک میکند که مغز ما زمانی که در معرض خطر فیزیکی قرار داریم به کار میگیرد.
بابی اضافه میکند که بسیاری از مردم میتوانند نشخوار فکری را با میل و خواستن اشتباه بگیرند. او میگوید: «داشتن تجربه نشخوار فکری به هیچ وجه، شکلی از عشق نیست.»
در ادامه شش شاخص را آوردهایم که نشان میدهد بیش از حد در رابطه قبلی خود گرفتار شدهاید.
دیدن یک عکس قدیمی از شما و کسی که قبلا با او در رابطه بودید میتواند دریچهای از خاطرات را باز کند، حتی اگر به طور کامل از جدایی بهبود یافته باشید.
اما اگر در حال نشخوار فکری باشید، برای شروع به فکر کردن در مورد رابطه پایانیافته خود نیازی به عکس ندارید. افکار از ناکجاآباد بیرون میآیند و نیازی نیست که یک اتفاق بیرونی آغازگر آنها باشد.
اگر وقتی از خواب بیدار میشوید اولین چیزی که به آن فکر میکنید پارتنر سابقتان است یا وقتی که میخواهید به محل کار بروید، دعوایی که با او داشتید را در یک چرخه مدام در ذهن مرور میکنید، ممکن است در حال نشخوار فکری باشید.
اساسا وقتی در هر زمان خالی که دارید و ذهنتان نیازی به مشغول بودن به چیز خاصی ندارد، فکرتان به سمت شریک زندگی سابقتان میرود به این معنی است که در حال نشخوار فکری هستید.
جستجوی وسواسگونه و بیاختیار بهروزرسانی های زندگی پارتنر سابقتان در پلتفرم هایی مانند اینستاگرام و فیس بوک نشانه دیگری از نشخوار فکری است.
احتمالا مدام فعالیت هایی را انجام میدهید که شما را یاد رابطه قبلیتان میاندازد. ممکن است به امید دیدن او مسیر خاصی را برای پیاده روی انتخاب کنید یا به رستورانی بروید که با هم میرفتید تا اتفاقی او را ببینید.
اگر هر روز و تمام روز به پارتنر سابقتان فکر میکنید احتمالا بیشتر از آنچه فکر میکنید درباره او حرف میزنید. در این صورت خانواده و دوستانتان ممکن است به شما بگویند که در حال نشخوار فکری هستید.
همه مقایسه ها بد نیستند. شاید شما و پارتنر سابقتان ارزش های مشترکی نداشتید و به خاطر داشتن این نکات هنگام شروع دوباره یک رابطه خوب است. با این حال اگر نشخوار فکری داشته باشید اعمال یا ویژگی هایی را مقایسه میکنید که واقعا اهمیتی ندارند. این موضوع میتواند جلوی شما را برای دیدن شخص جدید بگیرد.
نشخوار فکری با اضطراب و افسردگی مرتبط است. و همانطور که پیشتر گفتیم هرچه بیشتر به پارتنر سابقتان فکر کنید، کمتر احتمال دارد که بتوانید آن پیوند دلبستگی را قطع کنید.
اگر متوجه شدید که در حال نشخوار فکری هستید، اقداماتی وجود دارد که میتوانید برای جلوگیری از تکرار تجربیات یا افکار منفی خود انجام دهید.
هدفی را دنبال کنید که احساس میکنید هیچ وقت برای رسیدن به آن وقت نداشتهاید و زمانی را برای رسیدن به آن اختصاص دهید. این میتواند به بزرگیِ برگشتن به دانشگاه یا به کوچکیِ یادگرفتن آشپزی باشد؛ نمونههایی از حواس پرستی که بهتر است هدفمند باشند.
یکی از راههای کنار آمدن با نشخوار فکری این است که برای آن وقت بگذارید. یک تایمر را روی ۱۰ یا ۱۵ دقیقه تنظیم کنید و در آن زمان بدون احساس گناه در مورد شریک زندگی سابق خود فکر کنید. میتوانید در این زمان کمی بنویسید یا روی چند سؤال در رابطه با این رابطه فکر کنید، اما وقتی تایمر خاموش شد، کارتان باید تمام شود. این کار به شما این امکان را میدهد که فضایی را برای احساسات خود نگه دارید اما اجازه ندهید آنها شما را از پا دربیاورند.