عصر ایران- هر چند هنوز تا سالگرد 28 مرداد 1332 دو هفته مانده (و امسال به خاطر 70 سالگی کودتای سیاه توجهها بیشتر خواهد بود) ولی قرار نیست هرسال نکات قبلتر گفته شده را تکرار کنیم خاصه این که با جستوجو در دسترس است.
بهانۀ این نوشته اما مکث بر یک عکس است و در واقع درنگ بر جلد یکی از نشریات دوران دکتر مصدق که اوج آزادی بیان را نشان میدهد. در حالی که بحث کاملا امنیتی است و صحبت از ربودن و قتل و توطئه و توجیه امنیتی برای برخورد وجود داشته است. شکل طرح و ادبیات نوشتههای آن نیز جای توجیه در هر برخورد را باقی گذاشته بود.
چنان که میبینید در اردیبهشت 1332 و در حالی که جامعه به شدت متأثر از ربودن تیمسار افشارطوس رییس کل شهربانی بود که بعدتر خبر قتل فجیع او منتشر شد یک نشریه این گونه دکتر مصدق را به سُخره گرفته است.
البته این دیدگاه هم وجود دارد که ربودن و قتل تیمسار افشارطوس مقدمۀ کودتای 28 مرداد 1332 بود و این نشریات نیز در راستای همان سناریو عمل میکردند و تحمل و تاب آوردن آنها درست نبوده است.
به هر رو در نظر داشته باشید که 70 سال قبل تنها رسانهها رادیو و نشریات چاپی بودند و نه خبری از تلویزیون بود نه اینترنت و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی و ماهواره و توجهها به مطبوعات کاغذی بود. مصدق هم تنها نفت را ملی نکرد. بلکه طعم آزادی بیان را هم چشاند.
در رد این ادعا که آنچه در 28 مرداد 1332 اتفاق افتاد کودتا نبود چون دولت کنار زده شد نه شخص شاه ( در کودتای سوم اسفند 1299 هم احمد شاه را کنار نزدند و کسی نمی گوید کودتا نبود) موارد متعدد میتوان آورد و در 70 سالگی کودتا شاید با ویراستی تازه بیاورم اما یکی از دلایل کودتا بودن حس کودتا در مردم است و مقایسه فضای رسانهای بعد با قبل از 28 مرداد 1332 تا جایی که شاعری چون مهدی اخوان ثالث به زمستان تشبیه میکند.
همین که فضای مطبوعات بعد از 28 مرداد 1332 با قبل آن مطلقا قابل قیاس نیست یکی از دلایل کودتا بودن است.
چندان که سال ها بعد ژنرال پرویز مشرف که با کودتای بدون خون ریزی قدرت را در پاکستان در دست گرفت هر گاه که متهم به کودتا میشد میگفت: آیا روزنامهای را بستم؟ آیا حزبی تعطیل شده است؟ مگر میشود کار ما کودتا باشد و روزنامهها آزاد باشند؟/م.خ
----------------------------------------------
* تصویر برگرفته از کانال تلگرامی کتابخانه مصدق و باز نشر شده در کانال آقای عابدیان. (یک کلمه را ما پاک کردهایم).
می دانید فرق مصدق و خاتمی در چیست ؟
در جریان مصدق نگذاشتند که کار کند اما خاتمی نخواست .
به عنوان مثال در کوی دانشگاه ، خاتمی در اوج محبوبیت و قدرت می توانست علیه گروه فشار موضع بگیرد اما آنقدر شجاعت نداشت و به کنج عافیت خزید و عزتی را که از مردم به دست آورده بود بر باد داد.