عصر ایران - دولتشهر (City-state) شکلی از جامعۀ سیاسی است که قلمروی آن یک "شهر" است. این شکل در دوران کلاسیک تمدن یونان پدید آمد و نام باستانی آن "پولیس" بود. قلمروی پولیس آن قدر محدود بود که تقریبا همۀ شهروندان یکدیگر را میشناختند.
وسعت کم دولتشهرها زمینۀ شکلگیری "دموکراسی مستقیم" را در آنها فراهم میکرد. اگرچه بسیاری از آنها نظامهای پادشاهی یا آریستوکراتیک (اقلیت صالح: اشرافیت) یا الیگارشیک (اقلیت فاسد) داشتند ولی اگر بنا بر شکلگیری دموکراسی در این دولتشهرها بود، دموکراسیِ مستقیم در آنها برقرار میشد و نیازی به "نمایندگی سیاسی" نبود.
در باب منشأ دولتشهرها نظرها ناهمگون است. برخی از مورخان گفتهاند نظامهای قبیلهای آغازین، حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح، در یک دورۀ از هم گسیختگی، در شبه جزیرۀ یونان، جزیرههای و غرب آسیای صغیر مستقر شدند و هستۀ دولتشهرها را بوجود آوردند.
با رشد بازرگانی و افزایش جمعیت در آنها، گروههایی از مردم این دولتشهرها به خارج کوچ کردند و دولتشهرهایی تازه در کرانههای مدیترانه و دریای سیاه ایجاد کردند. این کوچ تاریخی حدود 750 تا 550 سال قبل از میلاد مسیح رقم خورد.
در دوران رونق "پولیس"های یونانی، هر شهر یک دولت یا یک جمهوریت بود که از مردمانی که درون یک شهربند (حصار) زندگی میکردند، تشکیل میشد. این صورت از نظم سیاسی در شهرهای قرون وسطایی ایتالیا نگاهداشته و بازآفریده شد.
هزاران دولتشهری که در این سدهها بوجود آمدند، هر یک شیوۀ حکومت زندگی خود را، از پادشاهی گرفته تا کمونیسم، داشتند و اصول اساسی زندگی سیاسی آنها را فیلسوفانشان تئوریزه میکردند.
این دولتشهرها پایۀ تمدن یونانی-رومی و تمدن جدید غربی را گذاشتند و اصول جامعۀ سیاسی و شهروندی و همچنین بینشهای عقلی و فلسفیِ تمدن جدید در آنها تدریجا شکل گرفت. مراد از بینشهای عقلی و فلسفی، بینشهای سکولاری است که فارغ از ایمان و شریعت، اصول زندگی سیاسی و اجتماعی بشر را ترسیم میکردند.
مهمترین دولتشهری که در تاریخ تمدن بشر، از بسیاری جهات، نقشی بزرگ داشته، دولتشهر آتن در یونان باستان است.
قانونگذاری در این دولتشهرها، چه دموکراتیک چه غیردموکراتیک، به شکلی کاملا سکولار صورت میگرفت. یعنی "قانون" عبارت بود از مقرراتی که "انسان" وضع کرده و در نتیجه قابلیت تغییرپذیری بالاتری داشت.
در دوران شکوفایی این دولتشهرها، بویژه در آتن، امپراتوری هخامنشیان در ایران شکل گرفته بود و "قانون" تقریبا چیزی به غیر از "حکم پادشاه" نبود و حکم پادشاه هم "حکم خدا" محسوب میشد.
تفاوت بنیادیِ قانون در آتن و ایران، در طول تاریخ تداوم یافت. اگرچه در غرب، ظهور مسیحیت موجب شد حدود هزار سال، قانون حکم خدا قلمداد شود، ولی پس از دوران رنسانس و سر بر آوردن دولتشهرهای سکولار جدید و نیز پادشاهیهایی که از "امپراتوری مسیحی" جدا شده بودند، قانون مجددا فرآورده یا موضوعه یا برساختهای انسانی قلمداد شد و ماهیتی سکولار پیدا کرد.
در جهان کنونی، سنگاپور یک دولتشهر تمامعیار و یکی از موفقترین دولتشهرها در سراسر کرۀ زمین است. اگرچه هنگکنگ را هم دولتشهر مینامند، ولی هنگکنگ نهایتا بخشی از جمهوری خلق چین است. در واقع سنگاپور رسما یک دولتشهر است ولی هنگکنگ عملا یک دولتشهر است. یعنی هنگکنگ یک دولت به معنای کامل کلمه نیست.
واژۀ دولتشهر را در زبان فارسی کشور-شهر هم ترجمه کردهاند. مراد از دولت و کشور در اینجا، یک واحد سیاسی کاملا مستقل است. سنگاپور به این معنا یک دولت یا کشور است، ولی هنگکنگ از آنجا که نسبتا مستقل است، یک دولت یا کشور به معنای دقیق کلمه نیست.
سنگاپور
با این حال باید افزود که دولتشهرهای یونان قدیم یا اروپای دوران رنسانس، در قیاس با دولتشهرهایی نظیر سنگاپور و هنگکنگ، بسیار کوچک و کمجمعیت بودند. بنابراین برقراری دموکراسی مستقیم در آنها ممکن بود ولی چنین چیزی در سنگاپور و هنگکنگ که حدود 6 تا 7 میلیون نفر جمعیت دارند، ناممکن است.
موناکو و واتیکان هم در واقع دو دولتشهر در جهان کنونیاند که در کشورهای فرانسه و ایتالیا قرار دارند. جمعیت اندک دولتشهرها یکی از پایههای رفاه عمومی در آنهاست؛ بویژه اگر مجاور دریا باشند. معمولا جزیرهها مستعد تبدیل شدن به دولتشهر بودهاند. چه در جهان قدیم چه در جهان جدید.