۰۲ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۹۶۶۹۲
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۵ - ۱۴-۰۴-۱۴۰۲
کد ۸۹۶۶۹۲
انتشار: ۲۱:۵۵ - ۱۴-۰۴-۱۴۰۲
تحلیل کیت مگی از وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعۀ فرانسه

افسانه‌ای به نام « فرانسۀ کوررنگ »

افسانه‌ای به نام « فرانسۀ کوررنگ »
فرانسه مدت‌های مدید است که ادعا می‌کند کوررنگ است؛ به‌این معنا که براساس مادۀ 1 قانون اساسی "برابری یکایک شهروندان را در برابر قانون فارغ از خاستگاه، نژاد و مذهب تضمین می‌کند. به‌عبارت‌دیگر مدعی است که تفاوت‌های فردی مقوله‌ای کاملاً خصوصی قلمداد می‌شوند.

عصر ایران؛ مترجم: لیلا احمدی - کیت‌مگی استاد الهیات، مشاورسیاسی و پژوهشگر حوزۀ عدالت اجتماعی است. او رییس و استاد راهنمای پروژۀ عدالت‌اجتماعی در دانشگاه نیوکاسل و استاد مدعو عدالت‌فرهنگی در مؤسسۀ نوآوری و اهداف عمومیِ کالج لندن است. پروفسورمگی رهبری پلت‌فرم اجتماعی و اتاق‌فکرِ "سیاهان بریتانیا و فراتر از آن" را نیز برعهده دارد. "عدالت پیامبرانه: مقالات و تأملاتی درباب نژاد، دین و سیاست از تألیفات اوست. متن زیر، تحلیل کیت مگی از وضعیت سیاسی و فرهنگی جامعۀ فرانسه است که در پی ناآرامی‌های اخیر فرانسه در سایت شبکۀ خبری سی‌ان‌ان منتشر شده است.

*****

بامداد روز سه‌شنبه در حومۀ غرب پاریس، رانندۀ هفده‌سالۀ فرانسوی از نژاد الجزایری به خاطر سرپیچی از فرمان ایست، به ضرب گلولۀ افسر پلیس کشته شد. این واقعه جرقۀ ناآرامی‌های سه‌شبه در سراسر فرانسه را زد و سبب شد که حدود چهل‌هزار افسر پلیس از پنج‌شنبه‌شب تا بامداد روز جمعه به حالت آماده‌باش درآیند و صدها معترض دستگیر شوند. افسر پلیسی که مسبب این حادثه است نیز بازداشت و به قتل عمد متهم شده است.  

چهارشنبه امانوئل‌مکرون رییس‌جمهور فرانسه اظهار داشت که قتل پسر نوجوانی به نام ناهِل، غیرقابل‌وصف و توجیه‌ناشدنی است. بدون‌شک هم توجیه‌ناپذیر بود ازاین‌منظر که در قابِ تراژیک دوربین به تصویر کشیده شده بود. اتفاقا دادستان محلی هم بر این باور بود که توجیه قانونی برای تیراندازی پلیس وجود نداشته است؛ اما من شک دارم که مرگ ناهِل توجیهی نداشته باشد. من دست‌کم دو تبیین واضح در این‌خصوص دارم که اولی عبارت است از "امتناع ملی از مواجهه با نژادپرستیِ نهادینه‌شده" و دومی "ابهام قوانین فرانسه در به‌کارگیریِ سلاح‌ گرم پس از اخطار پلیس". 

اگر این فاجعۀ تراژیک در بریتانیا یا آمریکا رخ می‌داد، ماهیت و زوایای قومیتیِ قربانی سرتیتر رسانه‌ها می‌شد؛ اما ازآن‌جایی‌که ناهل در فرانسه درگذشته، رنگ پوست او که یکی از عوامل کلیدی و مؤثر در این رخداد است، در رگبار گزارش‌ها و تفسیرهای داخلی تقریباً به‌طورکامل نادیده گرفته شده است. 

استثناهای قابل‌توجهی در این‌باره وجود دارد. مثلاً مارین‌تاندِلیر رهبر حزب سیاسی-اکولوژیستیِ سبز فرانسه در مصاحبه با رادیوسود آن‌چه را که امریکایی‌شدنِ پلیس فرانسه قلمداد می‌کند، محکوم کرده و افزوده: "هرگز ندیده‌ام که فردی سفیدپوست به‌دلیل امتناع از دستور توقف پلیس کشته شود" یا روخایادیالو مبارز برجستۀ ضدنژادپرستی روز پنجشنبه به تلویزیون بی‌اف‌ام گفته است که "پلیس فرانسه به‌نحوی نهادینه‌شده نژادپرست است".  

بااین‌حال اشاره به مسألۀ نژادی هر دو نفر را در معرض خطر تعقیب قانونی قرار داده است. به‌همین‌دلیل باوجود موجی از اعتراضات ضدنژادپرستی در سال2020 با الهام از قتل جرج‌فلوید، موضوع نژاد تاحدزیادی به‌صورت تابو باقی‌ مانده. بحث‌های نژادی که تقریباً هرروزه در ایالات متحده انجام می‌شود، در گفتمان رسمیِ فرانسه به‌ندرت اتفاق درمی‌گیرد. 

   فرانسه مدت‌های مدید است که ادعا می‌کند کور رنگ است؛ به‌این معنا که براساس مادۀ 1 قانون اساسی "برابری یکایک شهروندان را در برابر قانون فارغ از خاستگاه، نژاد و مذهب تضمین می‌کند. به‌عبارت‌دیگر مدعی است که تفاوت‌های فردی مقوله‌ای کاملاً خصوصی قلمداد می‌شوند.  

  دولت مدعی است که همه را به چشم شهروند می‌بیند و فرض بر این است که همۀ شهروندان از ارزش‌های جهان‌شمولِ مبتنی بر جمهوریت برخوردارند. قانون1987 از این هم فراتر رفته و جمع‌آوری یا پردازشِ داده‌های شخصی در راستای آشکارکردنِ "منشأ نژادی یا قومیتی و عقاید سیاسی، فلسفی یا مذهبی" را ممنوع اعلام کرده‌است. این بدان معناست که نژادپرستیِ سیستماتیک در جامعۀ فرانسه به‌نحوی نامرئی برقرار است. 

  شمار چشم‌گیری از مهاجران فرانسه که اکثراً از آفریقا، کارائیب، آسیا و نسل‌های متعاقبند، دهه‌ها از این موضوع شکایت داشته‌اند که بخش‌های مختلف زندگی‌شان متأثر از تبعیض بوده است. قاعدتاً وقتی هیچ اطلاعاتی دربارۀ مواردی از قبیل این‌که چه‌تعداد رنگین‌پوست به حکم سیستم آموزشی از کار برکنار شده‌اند، چه‌تعداد از آن‌ها بیکارند، چه‌تعداد در تنگ‌دستی به‌سر‌می‌برند، چه‌تعداد فاقد خدمات مسکن و مراقبت‌های بهداشتی‌اند و چندنفر قربانیِ ثبت اطلاعات نژادپرستانۀ پلیس شده‌اند، وجود ندارد به‌سهولت می‌توان وجود چنین تبعیضی را انکار کرد. 

درنتیجه هرچند نژادپرستی گهگاه در جامعه به رسمیت شناخته می‌شود – مثلاً بنا به گزارشی که در سال2020 توسط کمیسیون ملی مشاوره درخصوص حقوق بشر فرانسه منتشر شد، تخمین زده شد که در فرانسه، کشوری با شصت‌و‌هشت‌میلیون نفر جمعیت احتمالاً یک‌میلیون‌ودویست‌هزار نفر در سال قربانیِ حداقل یک تهاجم نژادپرستانه، یهودستیزانه یا بیگانه‌هراسانه هستند.- ؛ اما چنین رخدادهایی را معمولاً تصادفی و نادر قلمداد می‌کنند.

گوش شنوایی برای اتهامات مبتنی بر نژادپرستیِ نهادی یا سیستمی  وجود ندارد و کسی هم نمی‌تواند خلاف آن را ثابت کند. نژادپرستی هرکجا رخ دهد مصیبت‌بار است. به‌عنوان مرد سیاه‌پوستی که هم در ایالات‌متحده زندگی کرده و هم در بریتانیا، می‌توانم بگویم که سیاهان بیش از بقیه در معرض اعمال خشونت پلیس هستند؛ نه فقط به این دلیل که تجربۀ زیستۀ من و افراد مشابه من چنین چیزی را ایجاب می‌کند، بلکه به این دلیل که داده‌های پژوهشی این را می‌گویند. اگر قرار باشد روزی در مصافِ بی‌عدالتی قرار گیرم حداقل می‌خواهم  بتوانم آن را کمّی و بررسی کنم و خواهان ریشه‌کنی آن شوم. می‌خواهم به نمایندگانی رأی دهم که عهد می‌بندند با نژادپرستی مبارزه کنند و سپس با سنجش میزان توفیق یا ناکامی‌شان آن‌ها را مسئول بدانم. هیچ‌یک از این‌ها درحال‌حاضر در فرانسه امکان‌پذیر نیست. 
 
درواقع افسانه یا اسطورۀ جمهوری کور رنگِ فرانسه بیان‌گر دولتی است که اقلیت‌های قومی را با دست‌کاریِ روانی از پا درمی‌آورد و قربانیان نژادپرستیِ سیستماتیک به‌خوبی با آن آشنا هستند. بسیاری از مهاجران غالباً سیاه‌پوست یا مهاجران آفریقای شمالی هستند و در "سیته‌ها" یا حومه‌های شهر و حاشیۀ شهرهای بزرگ فرانسه زندگی می‌کنند؛ جایی که سطوح بالای محرومیت اقتصادی و اجتماعی نه فقط به ناامیدی و درماندگی دامن می‌زند بلکه حس خشم درقبال بی‌عدالتیِ منبعث از نابرابری‌های پنهان نژادی را شعله‌ور می‌کند. 

طبیعتاً رفتار نژادپرستانه‌ای که پلیس، به‌ویژه در برخورد با مردان جوانِ رنگین‌پوست در پیش گرفته، این خشم را تشدید و هشدار توقف پلیس را به نقطۀ اشتعال معترضان مبدل می‌سازد. 

در سال2017 در پی حملات تروریستی قانون جدیدی تصویب شد که به پلیس اختیارات بیشتری برای استفاده از سلاح گرم می‌داد. این قانون به این صورت توجیه می‌شد که درصورت عدم توجه راننده به اخطار توقف پلیس، ممکن است فرد خاطی به افراد دیگری که در مسیر قرار دارند، آسیب برساند. فعالانی مثل سابرینا سبایهی نمایندۀ پارلمان فرانسه ابهام موجود در این قانون را محکوم کرده‌ و به افزایش چشم‌گیر اخطارهای توقف پلیس پس از تصویب این لایحه اشاره کرده‌اند. تحقیقات رویترز نشان می‌دهد که در سال 2022، سیزده نفر به دست پلیس و به این شیوه جان خود را از دست داده‌اند. ناهِل سومین قربانی در سال جاری است و اکثر قربانیان از سال2017 سیاه‌پوست یا عرب بوده‌اند. 

در چند روز گذشته واکنش‌ها نسبت به مرگ ناهل بهتر از هر گراف و نموداری نشان‌می‌دهند که تنش‌های نژادی در حومۀ شهرها چقدر جدی شده‌اند. آشوب‌گران در هیاهوی اسفبارِ خشونت و چپاول عمدتاً نمادهای جمهوری را هدف قرار داده‌اند؛ تالارهای شهر و مدارس به آتش کشیده‌شده‌اند و افسران پلیس و آتش‌نشانان هدف حمله قرارگرفته‌اند. روز پنج‌شنبه راهپیمایی 6000 نفری در شهر نانتر فرانسه برای ادای احترام به ناهل و با فراخوان مادرش برگزار شد ولی به درگیری‌های گسترده با مأموران حکومت انجامید.  

درنتیجه ضرورت دارد که دولت فرانسه فوراً به درخواست‌های سبایحی و سایر مبارزان برای رفع ابهامات قانونی توجه کند. باید شرایط استفاده از سلاح گرم پس از اخطار توقف پلیس مشخص شود و فرایند آموزشیِ پرسنل مجری قانون اصلاح شود. تازمانی‌که نژادپرستی سیستماتیکِ پلیس فرانسه قابل بررسی، کمّی‌شدن و رسیدگی نباشد، فقیرترین و فرودست‌ترین حومه‌ها نشان رمز بی‌عدالتی و تنش‌نژادی خواهند بود. نمی‌توان از آن‌ها حرفی زد ولی به جرقه‌ای افروخته خواهند شد. احتمالاً تنها برندۀ انفجار خشم‌ عمومی در حومۀ فرانسه -اتفاقی که در این هفته رخ داد- جناح راست افراطی است که فرصت را غنیمت می‌شمارد تا از تفرقۀ نژادی و بیگانه‌ستیزی برای منافع انتخاباتی‌اش استفاده کند.  

شعار جمهوری فرانسه "آزادی، برابری و برادری" است و الهام‌بخشِ کشورهای دموکراتیکِ سراسر جهان ازجمله وطن من یعنی ایالات ‌متحده است. تضعیف این ارزش‌ها که برآمده از ناتوانی در بررسی و رسیدگی به نژادپرستی سیستماتیک است سبب می‌شود که بسیاری از شهروندان فرانسوی ناامنی، بیگانگی و نادیده‌گرفتن‌شدن از جانب دولت را احساس کنند و در وضعیتی غم‌انگیز و غیرقابل‌توجیه قرار بگیرند. 

بیایید امیدوار باشیم که تراژدی کشته‌شدنِ ناهلِ جوان دست‌کم سرآغاز بحثی معنادار درخصوص نژادپرستی و تبعیض سیستماتیک در فرانسه و نحوۀ غلبه بر آن به‌خاطر ارزش یکایک شهروندان فرانسوی باشد.  شاید هرگز به‌طورقطع ندانیم که آیا نژاد ناهل در کشتن او دخالت داشته است یا خیر؛ اما اگر حتی طرح چنین پرسشی تابو قلمداد شود، راه را اشتباه رفته‌ایم.

 

برچسب ها: فرانسه ، نژادپرستی
ارسال به دوستان