حسین عبده تبریزی- صاحب نظر اقتصادی و استاد مدیریت مالی
خبر درگذشت دکتر عباس هشی، استاد حسابداری دانشگاه و حسابرس فهیم و تأثیرگذار برای همهی آنانی که با نام او آشنا بودند، خبری بس نامنتظر، شگفت و ناگهانی بود. به نظر میرسد چندان مایل نبود خبر بیماریش شایع شود، نه اینکه به بهبودی امید چندانی داشت که کاملاً از بیماری خود آگاه بود، بلکه شاید نفعی در آزردن خاطر دوستان نمییافت. هشی در نبردی شجاعانه با بیماری خود، صبح امروز ۲۳ خردادماه ۱۴۰۲ در محاصرهی عزیزانش و پس از رنج بسیار از سرطان و دیالیز کلیه در ۷۵ سالگی ما را ترک گفت.
عباس هشی در اصفهان و تهران حسابداری خوانده بود، و پس از کسب تجربهی کار با حسابرسان خارجی فعال در ایران، موفق به مشارکت با آنها شده بود. عمدتاً به دلیل تجربهی کار با مؤسسات حسابرسی خارجی، در فضای حرفهای دههی ۶۰ به سرعت شهرت یافت. با تضعیف سطح روابط خارجی ایران، تحریمها و خروج حسابرسان خارجی از ایران، بناچار مؤسسات حسابرسی خود را تأسیس کرد و غیر از مشارکت با مرحوم اصغر هشی تا اوایل دههی هشتاد، تا روزهای پایانی عمر با حسابرسان دیگری در مؤسسهی خود مشارکت و همکاری داشت.
تدریس را از مدرسهی عالی بازرگانی شروع کرد، جایی که در اوایل دههی ۵۰ آنجا با وی آشنا شدم؛ اما بعد از انقلاب، بیشتر در دانشگاه بهشتی تدریس میکرد.
زندگی هشی وقف رشتهی حسابداری بود، و با ساختن مؤسسات حسابرسی حرفه ای کوشا و موفق در این حوزه، جدیت خود را نشان داد؛ او حسابرسی حرفهای بود که به جزئیات کار خود مسلط بود، و در مسیر توسعهی آن همواره با حرکت بیزیگزاگ و مقاوم حرکت میکرد. در عرصهی اقتصاد، فعالان بازیچهی نیروهای عظیم بی تشخص نیستند، بلکه تکتک آدمیان هر یک توان گزینش اخلاقی دارند، و عباس هشی نیز مدعی رویکرد اخلاقی به مسائل حرفهی خود بود.
اشتیاق او به پیشبرد فعالیت حسابرسی در ایران و تعهدش به کار حسابرسی، هم در امر راهنمایی حسابداران جوان و هم از طریق کلاسهای خود در طی بیش از پنج دهه تجربه، فرد حرفه ای متعهدی از او ساخت که تأثیر قابل توجهی بر زندگی اطرافیانش میگذاشت. رغبت عباس هشی به اعداد و رویکرد دقیق به کارش، او را به فردی طرف توجه عامهی حسابداران تبدیل کرد. مانند آهنگسازی دقیق، سمفونی اعداد را با دقتی شایسته اجرا میکرد، و طی سالیان سفری مادام العمر برای کشف ملودی های پیچیدهی صورتهای مالی طی کرد. نه تنها بر صورتهای مالی، بلکه تسلط قابلملاحظه بر قوانین و مقررات مالیاتی داشت.
هر جا نَقل حسابرسی در میان بود، هشی بسیار جدی و مؤثر یک پای بحث بود. همیشه آمادهی ورود به هر بحثی درباره وضعیت حسابرسی و حسابداری در ایران بود؛ دست به مقاله و سخنرانی، سرسخت و مصّر، در هر موضوعی مرتبط با تشکلهای حسابداری و حسابرسی، آمادهی مناظره و مجادله بود.
در طول عمر حسابرسی خود، هشی ترکیبی نادر از جدیتی تزلزلناپذیر و اثربخشی قابل توجه در حوزهی حسابداری را به نمایش گذاشت. به عنوان مدافع سرسختِ طرح مباحث و رویههای جدید حسابداری و حسابرسی در ایران، بدون ترس با چالشهایی مواجه میشد که دانش حسابرسی و حسابداری کشور ایران را آزار میداد، و هرگز از گفتگوهای دشوار با دیگران کنار نمیماند.
با روحیه ای تسلیم ناپذیر، ساعتهای بیشمار به بحث در مورد کاستیهای حرفهی حسابداری و حسابرسی میپرداخت و مشتاقانه به روش خود برای ارتقای استانداردهای حسابداری و حسابرسی تلاش میکرد. هر موضوعی که سیاست گذار مسلم می پنداشت و از کنار آن میگذشت را رها نمیکرد، بلکه اگر آن موضوع را نیازمند وارسی بیشتر میدانست، بدآن میپرداخت.
در دههی ۷۰ و در جریان تشکیل جامعهی حسابداران رسمی ایران، با استدلالهای سختگیرانه و عزم بیوقفه در بحثها شرکت میکرد و عضو مؤسس جامعهی حسابداران رسمی بود. از زمان تأسیس جامعه تا پایان عمر هم دائماً وضعیت موجود را به چالش میکشید و بحثهایی را برمیانگیخت که در مواردی به اصلاحات در جامعهی حسابداران انجامید.
عباس هشی توانایی بینظیری در طرح موضوعات و پیچیدگیهای حسابرسی داشت، و البته همواره استدلالهای وی منطقی و قانعکننده نبود، اما بسیار تأثیرگذار بود. از فرصت همایشها و کنفرانس ها برای نشاندادن عزم راسخش جهت بهبود چشم اندازهای حسابرسی استفاده میکرد، و با سخنرانی های شیوا و در عین حال استوار به مخالفان میتاخت.
وقتی به جمعبندی میرسید، بیملاحظهی دوستیها، بیپروا نظر حرفهای خود را، آن هم بیشتر در مجامع عمومی سهامداران، ابراز میکرد؛ یعنی محافظهکاری معمول حسابرسان را نداشت.
در جریان مباحثهها و جدلهای بیپایانش در حوزهی حرفهای خود، بسیاری و حتی دوستان خود را آزرده خاطر میکرد. در مواردی قضاوتهایی میکرد و بر آنها پامیفشرد که دقیق و عادلانه نبود، و گاه به موضوعات از دریچهی ویژهای میپرداخت که جامعیت نداشت؛ با این همه، عباس هشی طنز و طیبتی داشت که هر چقدر هم که با او مخالف بودی، حرفهایش را تحمل میکردی، و سعی میکردی که به دوستی خود ادامه دهی.
شرکتهای طرف قراردادش هر چند ممکن بود از اظهار نظر حسابرس خود کاملاً ناراضی باشند، اما نمیتوانستند تخصص، دقت و تعهد او به اصول را نادیده بگیرند. تعهد تسلیم ناپذیر عباس هشی به اعتقاداتش نهایتاً مورد احترام و قبول آنان قرار میگرفت، هر چند بهزعم آنان، زیان کوتاهمدت بنگاههایشان را در پی داشت. علاقهی پابرجای او به حرفهاش را هیچ کس نمیتوانست کتمان کند.
گرچه هشی به خاطر فعالیتهای حرفهایش معروف و در آنها غوطهور بود، اما لذتهای سادهی زندگی را هم گرامی میداشت. خندههایش در میان جمع طنینانداز میشد، و روحیهی کسانی را که به اندازهی کافی خوش شانس بودند تا در معرض نقدهای مستقیم هشی قرار نگیرند، بالا میبرد. به شوخ طبعی معروف بود، و این زندگی اطرافیانش را در محیط کاری اندکی سبک میکرد.
بهرغم سختگیریهای حرفهای، در عین حال طبیعتی صمیمی و دلسوز داشت، و برای کمکدادن، دست یاری درازکردن، و حتی نصیحتکردن با سخاوتمندی و ابتکار پیش میرفت.
چند هفته قبل، به اتفاق دو تن از دوستانش به ملاقات ایشان در بیمارستان مهراد رفتم. همسر مهربانش آنجا بود، و همه گونه با او همراهی میکرد. چهار نفری سعی کردیم ذهنش را از بیماری دور کرده و به بحثهای روز بکشانیم. بهسرعت گفت که در پی نوشتن نامهای به مقامات ارشد کشور است تا از وضعیت چند ماه اخیر گلایه کند. مثل همیشه چند رویداد جاری از حرفة حسابداری را بازگو کرده و شکایتها کرد.
وقتی بحث گرم شد، همان عباس هشی همیشگی بود: جنگنده، کمملاحظه، شوخطبع و مصّر به دفاع از نظریات خود، اما روی تخت بیمارستان و ناتوان از جروبحثهای پرحرارت و چالشی مداوم.
درگذشت دکتر عباس هشی را به همسر، دختران، دکتر ایرج هشی (برادر ایشان و استاد بازنشستهی اقتصاد در دانشگاه کیل انگلستان) و دیگر اعضای محترم خانوادهی ایشان تسلیت عرض میکنم. بیشک یاد و خاطرهی ایشان برای سالهای طولانی نزد دوستان، آشنایان، دانشجویان، اعضای حرفهی حسابداری و حسابرسی، مدیران شرکتهای طرف قرارداد، و علاقهمندان عمومی مباحث حسابداری و مالیات زنده خواهد ماند.