عصر ایران؛ مهرداد خدیر - تصویر بچههای معصوم و کمسنوسالی که در مرز به دست افراد مسلح قربانی شدند دستمایه تحلیلها و تجلیلها و حماسهسراییها شده و در عین حال این پرسش را هم برمیانگیزاند که چرا سربازانی که در مرز خدمت میکنند از فرزندان مقامات یا از خانوادههای متمکن نیستند و هر چه خانواده شخص ضعیفتر یا اهل مناطق دورافتادهتر باشد احتمال خدمت او در مرز بیشتر است؟
این که از لحظۀ اعلام خبر کشته شدن این طفلکها فیلمبرداری کنند و سرکار خانم الهام چرخنده برای خانوادههای داغدار سخنرانی کند هم اگرچه به کار تبلیغات و تهییج احساسات میآید اما فرزندانشان را به آغوش خانوادههای عمدتا فقیرشان بازنمیگرداند. ضمن این که خود تصویر بچه گانه احساسات را به قدر کافی تحریک می کند و نیاز به نطق و مرثیه نیست و کیست که با جانیان همدلی و همراهی کند؟
تصاویر پنج مرزبانی که در درگیری مسلحانه سراوان در سیستان و بلوچستان به شهادت رسیدند
مشخص است که مسؤولیت این جنایت با تروریستهایی است که از مرز پاکستان وارد ایران شده بودند وآدم کشتند. محل حادثه هم برجک مرزبانی «مزهسر» در هنگ مرزی سراوان بوده: جایی در مرز ایران و پاکستان.
سه نفر از این بچهها سرباز وظیفه بودند و دو نفر گروهبان یکم. یعنی آن سه نفر کمسنوسال تازه از پشت میز نیمکت مدرسه برخاسته بیهیچ تجربه نظامی و دفترچه سربازی گرفته و یک دوره بسیار کوتاه آموزشی دیده و یکراست اعزام شدهاند به کجا؟ به مرز.
به قیافهها نگاه کنید. بر چهره برخی هنوز مویی نرُسته است. بله، سه نفرشان سرباز وظیفهاند. گروهبانها هم اگرچه جواناند اما باز در محیط ارتش آموزش بیشتر دیدهاند و در کادر نظامی ولو درجات پایین تعریف میشوند ولی از سن و صورت سربازان وظیفه مشخص است که چگونه طعمۀ گرگ شدهاند.
پیکرهای هیچیک هم به شهرهای بزرگ منتقل نشده چون بعید است جوانی از تهران یا تبریز و رشت در خدمت سربازی سر از مرز درآورد دوران خدمت مقدس را آنجا سپری کند. خدمت سربازی هم در این دیار جلوۀ دیگری از عدالتی است که در تریبونها فریاد میشود. از تمکن خانواده می شود حدس زد محل خدمت تا خانه چقدر فاصله دارد!
این که مرثیهسرایی کنیم یا یک تیم طلبه بفرستیم تا تضمین دهند آنها به شهادت رسیدهاند و به خانواده تسلای خاطر بدهند کافی نیست و چه بسا چنان که همکارمان نوشت مصداق تعرض به حریم خصوصی خانوادهها هم باشد.
وقتی خبرنگاران ورزشی از مصاحبه با مربی کنار زمین منع شده اند چون تحت فشار عصبی است و نشست خبری برپا می کنند تا قدری آرام گرفته و لیوان آبی نوشیده و بر اعصاب خود مسلط شده باشد چگونه دوربین به دست میتوان وارد خانه کسی شد که قرار است خبر کشته شدن جگرگوشهاش را بشنود؟ چی را می خواهید فیلم بگیرید؟ آوار شدن دنیا روی سرش را؟ از هر حادثهای میخواهید تفسیر ایدیولوژیک کنید؟
واقعیت عیان و عریان این است که بچه های کم سن وسال را فرستادهایم لب مرز تا مرزبانی کنند و سوداگران مرگ آنها را کشتهاند. جنایتکاری آنان منکر این واقعیت نیست که این عرصه، نیروی ماهرتری میطلبد.
نمیخواهم بگویم سربازان وظیفه شهرهای بزرگ را هم لب مرز بفرستید. نه. تهرانی و رشتی و شیرازی هم لب مرز برود برای این کار ماهر نیست.
بچههای کم سن وسال را لب مرز و به جنگ گرگها نفرستید چون اگر اتفاق بدی بیفتد که افتاد تفاوتی ندارد سخنران مراسم الهام چرخنده باشد یا ابوالقاسم پاینده.
راستی خوب است آماری هم گرفته شود تا بدانیم سربازان وظیفه که درمرز و نقاط خطرناک خدمت میکنند از چه خانوادههایی برخاستهاند.
روزگاری رسم بود که هر گاه از مقامی میپرسیدند اهل موسیقی هست یا نه برای خالی نبودن عریضه میگفت شجریان و البته این مربوط به قبل 88 بود و اگر دوران مسوولیت او رو به پایان بود هم وقتی میپرسیدند بعد از آن به چه کاری مشغول خواهید شد با تواضعی غالبا تظاهری میگفت مهم خدمت است هر جا باشد. حتی در پادگانی مرزی.
عین این جمله را یک بار آقای ناطق نوری هم گفت و دیگران نیز ولی نه خود مسؤولان حاضرند به پادگان مرزی بروند و نه هیچ یک از فرزندان آنان لب مرز خدمت میکنند.
اشتباه نشود، این یک یادداشت درباره خدمت اجباری نیست که مثل حجاب اجباری حیثثیتی شده است.
دربارۀ ممانعت سربازی از تشکیل خانواده هم نیست تا کسانی که به فرزندآوری تشویق میکنند تدبیری بیندیشند. خیلی از دخترها منتظر ازدواج با پسری هستند که خدمت نرفته. خیلی از جوانان که دوست دارند به ایران برگردند به خاطر سربازی برنمیگردند.
یکی از دلایل جدی نارضایتی جوانان همین خدمت سربازی است که احساس اتلاف وقت و تحقیر به جوانانی میدهد که مدرک لیسانس وفوق لیسانس آنها را به هیچ میگیرند و میگوید پا بکوب و اطاعت کن.
هر چند همانهایی که وقتشان در این پادگانها تلف می شود حالا خدا را شکر میکنند که دستکم جانشان در امان است و طعمه گرگهای لبمرز نمیشوند.
این یادداشت تحت تاثیر چهرههای کودکانه و معصوم جوانانی است که لب مرز طعمه گرگ هایی شدند که برای رسیدن به منافع خود به هیچکس رحم نمیکنند.
نیرو بفرستید و آن نابهکاران را تارومار کنید. اما نیروی کارآزموده نه سرباز وظیفهای که پشت لب او هنوز سبز نشده.... به عکسها نگاه کنید. دل آدم کباب می شود...
کی گفته هر کی از روستاست میره لب مرز؟
عقده خودتون رو هر جور هست حتی به کثیف ترین وجه حتی با خون جوانان وطن خالی میکنید
چی بگیم که کلا داریم نفس ها و قلم هامون رو هدر میدیم!
متأسفاه در این مملکت هیچ چیز سرجای خودش نیست
سرباز وظیفه کم سن و سال به درد پاسداری در لب مرز نمی خورد
تکیه روی این موضوع آیا مشکلی رو حل میکنه
الان اگر مثلا اون بچه ها از تهران رفته بودند و یا پولدار بودن ، عیبی نداشت
مشکل رو درست مطرح کنید
خدا شما را حفظ کند.
نوشتن این مطلب واجب کفایی بود.
باید کسی این حرف حق را بلند می زد.
شما باید بهتر از من نوعی تحلیل داشته باشید . بحث این نیست که شما فرمودید و این همه زحمت کشیدید.
با سلاح سنگین زدن پاسگاه پودر شده و بزرگ و کوچک نداریم
پیگیر این موضوع باشید که پاسگاههای مرزی ضد انفجاری درست کنن
مطلب بسیار درست و حرف حساب هست
انشاالله که مجلس محترم برای خدمت سربازی
قانون را تغییر دهدومتناسب با شرایط امروز قانونی جدید
و پیشرفته تدوین کند
بغض گلوم تركيد
چند روزه دام فكر ميكنم چرا هيچكس داين باره مطلب خوبي نميزنه
قلم شريفي داريد
این سلبریتی ها؟ کجان سلبریتی ها!! ؟
در مورد پای مرغ نظر میدن تا زندگی تو سیاره نپتون به خاطر 4 تا لایک. اما دریغ از یه تسلیت برای این نوجوون های پرپرشده!!!
آقا اگه واقعا دلت برای این ها میسوزه، یه مقاله بنویس خطاب به ترانه علیدوستی!
بی دلیل که نبود. در زیر مطلب پیوند خبر سخنرانی مشارالیها گذاشته شده
این غلط مصطلح را تمام کنید که پسران را مترادف با جوانان می گیرند و دختران حذف می شوند.
مهرداد خدیر بنویس بنویس که چه خوب می نویسی...
۲.در مرزها باید تجهیزات نظامی و الکترونیک و سلاحهای قدرتمند به کاررگرفته شود
۳. سیستم پیمایش راداری و پهپادی باید مرزها را رصد کنند
۴. روبوتهای قاتل استاتیک و دینامیک و انتحاری باید در مرزهای خاص نصب شوند
۵. هیچ توجیهی برای به کارگیری چند سرباز جوان بی تجربه در مرزها وجود ندارد مگر اینکه...
حضور با دوربین برای رساندن خبر مرگ (شهادت) این عزیران به خانواده هایش [...] محض است.
خودم سربازی در منطقه جنگی خدمت کرده بودم سالهای خیلی دور. در میان این همه تله ها و ادوات انفجاری سالم ماندیم. نه بختمان بلند نه وابسته پیشانی بسته داشتیم. الابختکی زنده ماندیم. هر چند الان زنده مان با مرده مان فرقی ندارد. شاید آنوقت می مردیم مرده مان به کاری می آمد.
کاش به جای نشستن در موضع قضاوت بخشی را که نمی پسندید مشخص می کردید. دربارۀ یک متن که نمی توان با یک کلمه نظر منفی داد. همه امور جهان را به حق و باطل تقسیم نکنیئ. بین صفر و صد اعداد دیگری هست.
بگوی دوسال از عمرم را درب باز کن بودم در خیابان آزادی ابتدای و انتهای خط بی آرتی از میدان آزادی تا میدان فتح و.....
این نگون بخت های جوان ماچه برسرغرور و عمرشان میگذرد.
حال این پنج جوان ما در بدتریت نقطه مرزی که بیشترین و خطرناکترین تروریست ها و قاچاقچیان که ذره ای از شعور،معرفت،انسانیت برخوردار نیستند آیا با یک قبضه کلاش یا ز-3 قابل کنترلند؟
جایی که نیاز به سلاح های مخصوص و تمهیدات نظامی خاص و آموزش های به روز شده و سنگرهای مجهز و نظامیان باتجربه است این جوان های عزیزمان اینطور پرپر می شوند.
اینها بی تدبیری و ظلم به مام میهن است .
من رو با 28 سال سن و مدرک فوق لیسانس از دانشگاه سراسری فرستادن یه شهر دورافتاده که به پادگانش میگفتن تبعیدگاه سرخ، تازه کارم اداری بود ودر رکن یک گردان بودم و نسبت به سربازهای دیگر آسایش بیشتری داشتم، به قول سرباز ها تومخی نداشتم. خدمت رفته هاش میدونن پرسنل کادر سه سال میرن دانشکده افسری و بعد با درجه ستوان دوم میرن به محل خدمت. برعکس من که هفت سال طول کشید تا فوق لیسانس بگیرم. پول تو جیبی رو با شرمندگی از والدینم میگرفتم، استرس بعد خدمت که با مدرکم چه کاری پیدا کنم. یادم هست که اون موقع به این راضی بودم که مجبور نیستم مثل سربازای دیگه برم زیر آفتاب سوزان تابستان تو کلاسهای عقیدتی و رزمی بشینم( خیلی از دوستام پوستشون از شدت آفتاب تاول زده بود و شبیه سیاه پوستها شده بودن). الان که خدمتم تموم شده با خودم فکر میکنم چرا من با این تخصص و مدرک که داشتم باید برای رییس رکن یک که از نظر سنی از من دو سال هم کوچکتر بود هر روز املت درست میکردم و سرویس میدادم. ...کدوم مسئولی این تحقیر رو برای فرزند تحصیل کردش تحمل میکنه؟
چقدر باید کشته داد تا بدانند این کار خطا است؟
متاثر کننده
کی میخواهد این روش 80 سال ویا 90 سال قبل اصلاح شود ؟
همین بچه های بی زبون براشون میشورن
کاش حالا که خدمت اجباری لغو نمیشه، حداقل بچه هامون رو بندازن تو همون پادگانها حمالی و بیگاری بکشن ازشون. لاقل بعد دو سال زنده دستمون میرسن. شخصیتشون خورد میشه؟ آره. ولی کی به دل من و پسرم نگاه میکنه که شخصیتش خورد میشه یا نه. اشکال نداره. دو ساله دیگه. تموم میشه. مگه من نرفتم سربازی؟ اونم میره دیگه. ولی فقط میسپاریمش به خدا. ما جز خدا هیچ پناهی نداریم. هیچ کیو نداریم التماسش کنیم و گوش بده بهمون جز خودش. فقط خود خدا مگه ما رو نجات بده....
پسر من ۱۰ ساله است و اینها چهره مشابهی با وی دارند. وا اسفا بر ما.
ای کاش کمی از بودجه عریض و طویل این مملکت صرف تربیت نیروهای رزمی داوطلبی میشد، که برای مرز آموزش ببینند و حقوق کافی هم بگیرند تا اینطور همه مات و مبهوت چهره های معصوم این سربازان اجباری نباشد.
ای کاش ...
ای کاش
از هر حادثهای میخواهید تفسیر ایدیولوژیک کنید؟
من تو مرز جکیگور گروهان پیشین خدمت کردم،
و خودم اهل خراسان شمالی از یک روستا هستم،
تو مرز به چشم خودم دیدم یک سرباز تهرانی رو که به اشتباه به مرز فرستاده بودن بعد دو روز برگردوندن به خارج از مرز،
این یک ناعدالتی بزرگ هست.
و هیچکس هم بفکر نیست .
مرگ خوبه اما برا همسایه
سربازانی لب مرز و پاسگاهههای مرز فرستاده می شوند که هیچ آشنایی در سیستم ندارند تا آنها را به محل زندگی خود یا داخل شهر انتقال دهند، بنابراین همیشه فرزندان اقشار ضعیف جامعه در دورترین و در نواحی مرزی خدمت می کنند.
فرزندان مسئولین که اصلا خدمت نمی روند و با پرداخت مبالغی معافیت خدمت می گیرند
ولی مورد دوم بسیار دو از منطق و جسارتا متوهمانه است(اگر نگیم عوامفریبانه)، چون:
1- اگر آموزش بیشتری برای مقابله با اشرار در مرز لازمه، باید به همین افراد ارائه بشه وگرنه هر کسی بره اونجا همین بساطه.
2- یک نیروی زبده در کجا به پختگی میرسه، پشت میز یا تو پادگان
3-اگر به جای یک جوان(البته آموزش دیده) یک با تجربه بره، خسرانش بیشتره یا کمتر؟
4- اگر به جای یک جوان، یک فرد با 3 فرزند شهید بشه، خود شما نمیگی چرا 3 نفر رو یتیم کردید؟
5- اگر به جای سرباز، کادر رسمی جایگزین بشه، چه هزینه ای داره و تامینش از کجاست؟
مشکل کشور اینجاست که شما جریان رقیب رو به متوهم متهم میکنید و بعد خودتون پشت کامپیوتر میشینید و همچین نظراتی رو منتشر میکنید که نه مطالبه درستی رو ایجاد میکنه و نه دردی رو دوا.
میدونم اگه فحش بدم منتشر میکنید(تا رقیب رو به بی ادبی مشهور کنید) ولی اینو برا خودتون نوشتم.
که حداقل نظرات رو باز گذارید
برای همدردی با خانوادههای این عزیزان
و خبری که بقول خودتون، نظر دادن درموردش، حساسیت هیچ کسی رو بر نمی انگیزه
حیف جانشون
خدایشان بیامرزد
آن ها این کشور را نجات دادند و این ملت مدیون آن هاست .
بنده ساکن مناطق مرزی هستم
باوربفرنایید تنها جان سربازان دراین مناطق درخطر نیست.
جان تمامی مرزنشینان درخطرهست.
قاچاق
ادم ربایی
دزدی اموال از قبیل وسیله نقلیه ، وسیله کاری ، حتی چارپایانی که ابزار کار روستانشینان هست ووو
متاسفانه دربرخی متاطق به امان خدا رها شده ایم
همیشه نوشدارو بعداز مرگ سهراب هایمان می رسد،!!!
بدون اینکه دردی درمان کند!!!
پاسگاههای مرزی هیچ کاری ازدیتشون برنمیاد.
با یکی دوتا درجه دار کم تجربه وچند سرباز بقول شما نوجوان و پشت لب سبز نشده،
آخه این چه عدالت اجتماعی وامنیتی هست که هرشب وروز باید نگران جان ومال وناموس مان باشیم!!!
... نکته ای اساسی و تامل برانگیز ...
حالا یعنی سرباز وظیفه ای که ۳۰ سالش هست و تازه یک مدرک
گرفته و نه توان بدنی رزمی دیگه داره و نه آموزش نظامی درست حسابی دیده را می فرستاند بهتر بود آخه این خزعبلات چیه.هر جایی سرباز حرفه ای می گیرند از ۱۸ سالگی می گیرند تا ۳۰ و اندی. خوب اصل مطلب مشکل دار هست که بدنه اصلی نیروی نظامی که سرباز هست باید کارکشته باشه که با سرباز وظیفه جور در نمیاد.
آن هم مایه تاسف است. اتفاقا چه بسا اگر نیروی ورزیده تر اعزام شود جان آنان هم کمتر به خطر افتد. منظور این است که سرباز وظیفه کم سن وسال مناسب این گونه ماموریت نیست. قبل و بعد از این جمله مقادیری هم فحش داده اید البته که حذف شد. عادت کرده اید به فحاشی وگرنه حرف حساب نیاز به فحاشی ندارد. این که بچه کم سن وسال را نباید به مرز فرستاد نیاز به فحاشی دارد؟ خود شما می فرستید؟
کسانیکه در مرز ماندن و شهید شدن تا ما با آرامش زندگی کنیم
از خدای متعال خواهانیم به خانواده و بازماندگان آنها صبر و اجر عظیم عنایت فرماید
شهدای نیرو انتظامی در اردیبهشت همین چندنفر بسیارجوان بودند مابقی آزموده بودند و همان شهدا هم فرزندانی دارند با سن کمتر از این چند جوان که در هاله ای از غم و ناامیدی و احساس و .... روزگارشان باید بگذرانند.
بسیاری از ما مردم و بسیاری از مسئولین برای نیرو انتظامی ارزش قائل نبوده و آنها را .... می بینند
صحبت اینکه چرا فرزندان مسئولان و برخی دگر به مرز نمی روند هم موافقم اما چه فایده؟؟؟
آن گروه خاص که در اقتصاد هم بسیار قوی هستند در همه جا دست برتر دارند و ....
پرسشی که از مسولان دارم این است که چرا همراه این سربازان یک نفر کادر همراه آنان نبوده؟؟؟؟؟؟
یکی از شهروندان ایران دربارۀ 5 شهروند دیگر همین سرزمین وجیزه ای نوشته و به سهم خود هم دردی کرده. اشکالی دارد؟ البته شما هم شهروند ایران اید ولی مشکل تان این است که به جای آن که از جانب 15 درصد جمعیت ایران که همفکر شمایند سخن بگویید از طرف همه مردم ایران اتهام می زنید؟ اوایل انقلاب نسل قبل از شما البته به لیبرال می گفت لیبلال!
تعداد شایدها به شش شهید رسیده است تصویر ؟
- با توجه به تک فرزند بودن بیشتر خانواده ها سربازی به این شکل معنی ندارد ..
- سربازی برای جوان باید عزت نفس به همراه داشته باشد آیا اکنون سربازان ...؟
- چه دلیلی دارد در این شرایط ... ؟! یک جوان از شمال و شمال غرب یا جنوب غرب برای گذراندن سربازی به جنوب شرق یا شمال شرق یا برعکس اعزام شوند. مگر بومی سازی در دستو ر نیست؟
- با توجه به شرایط وحشتناک اقتصادی، ... نسخه اپتیکی و بتنی و .. مرزها به نظر و به یقین نادرست است.
- نیروی نظامی حرفه ایی بیان شده بود آیا نیروی نظامی حرفه ایی دارید که تامین از بابت مالی و ... شده باشد و دغدغه ایی به غیر از جنگیدن نداشته باشد؟ هر چند که تامین هم نیستند اما در شرایط وحشتناک تر و در خیلی جاها هم اکنون حضور دارند فقط چشمان بینا می خواهد که ببیند.
- دیدگاه آن جوان فوق لیسانس برای ... قابل تامل است
مباحث سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و ... هم جای خود دارد
راستش یاد بودجه های هنگفت دولت برای جوانی جمعیت افتادم...
حالا فهمیدم چرا و برای چه...
خدایا مددی
بیست و چند سال پیش برادرانم از شیراز اعزام شدند، هر دو به مرز... یکی از طرف ارتش و یکی از طرف سپاه... خدا به ما و به اونها رحم کرد...
به هر حال برای سربازان هم نوشتند
یادم نمیرود در روزهای پایان دوران آموزشی، فهمیدیم در نزدیکی محل آموزش، ساختمان نیروهای رسمی است و جالب اینست که در تمام دوران آموزش، حتی به پنج نفر از آنها به سمت ما نیامدند!
باور کنید یک روستایی بیشتر هوای گاو و گوسفندهایش را داشت تا اینها که به ظاهر امانتدار خانوادهها بودند.
بعد از گذشت بیست و اندی سال از خدمت سربازی هنوز جگرم میسوزد و از آن همه بیعدالتی و ظلم در حیرتم.
بعد از اتمام آن دوران و انتقال به پادگان میوههای آقایان را سربازان روزهای پنجشنبه در صندوق عقب ماشینهایشان میگذاشتند و حق خوردن آن را نداشتند و تبعیض و پارتیبازی و غوغاسالاری بیداد میکرد.
هنوز آن افراد.... نمیتوانم آنها را ببخشم