چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
سرم به دنیی و عقبی فرو نمیآید
تبارک الله از این فتنهها که در سر ماست
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
دلم ز پرده برون شد کجایی ای مطرب
بنال هان که از این پرده کار ما به نواست
مرا به کار جهان هرگز التفات نبود
رخ تو در نظر من چنین خوشش آراست
نخفتهام ز خیالی که میپزد دل من
خمار صدشبه دارم شرابخانه کجاست
چنین که صومعه آلوده شد ز خون دلم
گرم به باده بشویید حق به دست شماست
از آن به دیر مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد همیشه در دل ماست
چه ساز بود که در پرده میزد آن مطرب
که رفت عمر و هنوزم دماغ پر ز هواست
ندای عشق تو دیشب در اندرون دادند
فضای سینه حافظ هنوز پر ز صداست
از غرور که خصلتی ناپسند است دوری کنید و تردیدها را کنار بگذارید. برای پیروزی در کارها و دور ماندن از خطا با بزرگان و افراد متخصص مشورت کنید تا احتمال شکست را کاهش دهید.
خستگی را از خود دور کرده و دلبسته مال دنیا نباشید. برای رسیدن به مقصود تمام تلاش خود را به کار بگیرید و همواره به یاد خدا باشید تا به مراد دل خود دست پیدا کنید.
نام اصلی حافظ، خواجه شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی است و لسان الغیب، ترجمان الاسرار، لسان العرفا و ناظم الاولیا از القاب مشهور او به شمار میرود. حافظ علاقهمند به موضوعاتی از قبیل ادبیات فارسی، شعر، فلسفه و عرفان بود، به همین خاطر مسیر کاری خود را در این راستا پیش برد. شعر حافظ دارای سه فضای عاشقانه، عارفانه و مدحی است که هرکدام در جایگاه خود، خاص و شنیدنی هستند.
اشعار این شاعر بزرگ فارسی زبان قرن هشتم، در قرنهای ۱۸ و ۱۹ به زبانهای اروپایی ترجمه شد. جالب است بدانید که گوته؛ دانشمند بزرگ و شاعر و سخنور مشهور آلمانی، دیوان شرقی خود را به نام حافظ و با الهام از افکار وی تدوین کرد که بسیار قابلتوجه است. سخن پردازی این شاعر بزرگ به شیوه خواجوی کرمانی گرایش داشته و شهرت اصلی او به سراییدن غزلهای بسیار زیبایش منوط میشود.
آرامگاه حافظ یا حافظیه در بخش مرکزی شهر شیراز و در استان فارس واقع شده است. حافظیه در جنوب دروازه قرآن در حاشیه شمالی شیراز و در ابتدای خیابان گلستان قرار دارد. حافظ در سال ۷۹۲ هجری قمری در شهر شیراز از دنیا رفت.
حافظیه بارها به دستور حاکمان تیموری، صفوی، افشار و زند مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت؛ اما سرانجام در سال ۱۳۱۴ هجری قمری، به دستور وزرات آموزشوپرورش، ساخت یک بنای جدید ترتیب داده شد. در این طرح، حافظیه همانند طرح قدیم خود، به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم شد و اجرای کامل آن تا سال ۱۳۱۷ هجری قمری به طول انجامید.
آرامگاه حافظ را میتوان یکی از محبوبترین و مشهورترین جاهای دیدنی شیراز به حساب آورد که دارای معماری منحصربهفرد است. آرامش حافظیه بسیار دلانگیز بوده و بهترین مکان برای دیدار عاشقان به شمار میرود. این فضا حسی ناب و بینظیری را به شما هدیه میدهد که آن را در هیچ جای دیگر تجربه نخواهید کرد. زوجهای عاشق دست به دست نیز در این فضا قدم زده و فال میگیرند. زمزمه اشعار حافظ از قسمتهای مختلف حافظیه به گوش میخورد و بوی بهار نارنج شما را مدهوش میسازد. حافظیه، مکانی پر از حال خوب در شهر عاشقانه شیراز است.
حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و بههمراه مادرش زندگی سختی را سپری میکرد. گفته میشود او در اوقات فراغت خود به مکتبخانهای که نزدیک نانوایی بود میرفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت میکرد و نیززمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا میپرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.
این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را بهطور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی شرکت میکرد و به همین خاطر به اکثر دانشهای زمان خود مسلط بود.
حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش میکرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردمفریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار بهویژه غزلیات بسیار زیبا و معنیداری سروده است که نیزاکنون پس از گذشت قرنها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامشبخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات میشود.
حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیدهاند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را بهدلیل شیرین زبانی معشوقهاش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقهاش، ۴۰ شبانه روز را بهطور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زندهداری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو میکنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمهکاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.
در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار میشود.
دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی بهطور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود میپرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابلتوجه و تاملبرانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبانهای دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزلسرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیتهای او بسیار درخشان و تماشایی است.
شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهمترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن میخواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن میکند؛ بهگونهای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شدهاند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفتهها به کمک زبان طنز بیان شود.