عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تکذیبیۀ علی لاریجانی رییس پیشین مجلس شوای اسلامی و کاندیدای تأیید صلاحیت نشدۀ انتخابات ریاست جمهوری 1400 دربارۀ خبر اختصاصی خبرگزاری تسنیم (ارایۀ لیست در انتخابات) اگرچه کوتاه است اما هم از حیث الفاظ و ادبیات آن و هم گزارۀ پایانی قابلتأمل است:
«خبر اختصاصی خبرگزاری وسیع تسنیم درباره ارایه لیست در انتخابات مصداق این گزاره است: "خسن و خسین هر سه خواهران مغاویهاند". نه بحثی درباره حرکت انتخاباتی در میان است و نه ارایه لیست سراسری و نه رایزنی با دیگران صورت پذیرفته. لذا بدین وسیله از جریان خالصسازی رفع نگرانی میشود و بعید است به این روش برادران بتوان رقابت تصنعی ایجاد کرد. ملک را چارهای دیگر نیاز است». درباره این متن کوتاه چند نکته را میتوان یادآور شد:
1. این نخستین بار است که از یک رسانه اعم از نشریه یا خبرگزاری با صفت «وسیع» یاد میشود. مرسوم است که در خطابها از کلمه «وزین» استفاده میکنند. تا جایی که صادق زیباکلام در واکنش به تندترین مطالب کیهان هم از این «وزین» غافل نمیشود!
در ادبیات رسانهای ایران از خبرگزاری تسنیم به عنوان «خبرگزاری اصولگرا» نام برده میشود و رسانههای فارسیزبان خارج از کشور هم بر انتساب آن به یک نهاد مهم تاکید دارند. دفتر آقای لاریجانی اما نه میتوانسته اولی را به کار برد (چون لاریجانی هم خود را اصولگرا میداند) و نه دومی را هم به خاطر سوابق او در آن نهاد و هم پرهیز از واژگان مشترک.
اشتغالات ذهنی فلسفی به اضافه بالیدن در محیط های مذهبی نجف و قم و خانوادههای روحانی سبب شده او از برخی کلمات عربی بیشتر استفاده کند که گاه از فرط به کارگیری او وارد ادبیات سیاسی شدهاند. کلمات یا اصطلاحات «موقف» و «رصد» در این زمرهاند و شاید «وسیع» هم چنین شود. البته بعید است بار مثبت را مدنظر داشته باشد چرا که متن طعنهآمیز است و طی ۱۰ سال ریاست بر رسانه رسمی با آن وسعت و تعداد پرسنل و دایره مخاطبان در آن زمان (و نه حالا که به شدت ریزش کرده) هم صفت وسیع را به کار نمیبرد.
۲ . تعبیر خالصسازی مهم است خاصه این که نزدیکترین چهره رسانهای به او که در دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی معاونت رسانهای لاریجانی را بر عهده داشت این خالصسازی را توضیح داده است.
حسین انتظامی نوشته است: «خالصسازی، کشف تندروهای امروز نیست. فتنه خوارج، مک کارتیسم، برآمدن هیتلر، تصفیه های خونین استالین و نمونه های متعدد در اروپای شرقی.بعد از بهار پراگ نیمی از اعضای حزب کمونیست چکسلواکی پاکسازی شدند چون اصطلاحا نامطمئن بودند.»
۳. علی لاریجانی به صراحت اعلام میکند در «رقابت تصنعی» شرکت نخواهد کرد و تلاش برای القای اخباری از این دست را «شیوه برادران» برای رقابت تصنعی دانسته است.
۴. جمله پایانی اما مهم است: این که ملک را چاره دیگری نیاز است. این را کسی میگوید که ۱۲ سال بر کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی و ۱۰ سال بر ریاست صدا و سیما نشسته بود.
۵. علی لاریجانی یا دفتر او البته آن چاره دیگر را بازنگفتهاند. چرا که نه از جنس همهپرسیخواهان برانداز است، نه میتواند همهپرسییی از نوع آنچه میر حسین موسوی خواسته را تکرار کند و نه حتی رفراندوم مد نظر حسن روحانی که در اصل ۵۹ قانون اساسی آمده را. نگفته چاره چیست اما گفته رقابت تصنعی چاره نیست.
۶. علی لاریجانی در مقطع لیسانس در دانشگاه شریف ریاضی خوانده و اگرچه تحصیلات بعدی او با فلسفه مرتبط است اما نگاه او به سیاست از منظر ریاضیات (حل مساله) است. او سالها پیش گفته بود: «سیاست مثل ریاضی است. به آن باید حمله کرد و حل کرد. نه این که دور آن بچرخید و بالبال بزنید». با این حساب ترجیح میدهد حمله و حل کند نه آن که دور آن بچرخد و بالبال بزند؛ نقشی که خالصسازان برای او تعریف کردهاند.
* بعدالتحریر: مخاطبی در نظری که انتشار یافته از نویسنده خواسته در این باره تحلیل صریحتری ارایه دهد. گمان نویسنده بر این بود که همین کار را در سطور بالا انجام داده ولی به احترام آن مخاطب و تأییدکنندگان میتوان به زبان روشن گفت: تفسیر نامه این است که من بازیکنام نه توپجمعکن! میدان بازی آماده باشد بسمالله و اگر نباشد (رقابت تصنعی) ما را به خیر و شما را به سلامت. با این تلقی حتی شاید بتوان مراد از کلمۀ «وسیع» را هم یافت. به این معنی که یک طرف دستی گشاده دارد و سوی دیگر نه. شاید هم وسعت در گمانهزنی مد نظر باشد...
باید بهش گفت: اون موقع که خیلیها را غیرعادلانه توسط نظارت استصوابی گذاشتن کنار و شما رئیس مجلس بودی، چرا ساکت بودی؟؟!!
خود کرده را تدبیر نیست... .
هم خوب نوشتید و هم خوب تفسیر کردید.
علی لاریجانی شخصیت باسواد و فرهیخته ای که نیاز امروز ایران است ولی انجمن وسیع! اجازه حضور اینگونه اشخاص را نمی دهد
فعلا که اربابان شما با همین انتخابات تصنعی بیشتر از رقیب بر این کشور حکومت کرند.
درود بر شما. کاش به جای مخاطب قرار دادن نویسنده دربارۀ متن گفتوگو کنیم. هم متن تکذیبیه هم روایت یا تفسیر و تحلیل ما.
دادهها یا نتیجهها یا گزارههای آن را نقد کنیم تا مجال گفتوگو درگیرد. تعابیری چون «اربابان» یک نویسنده چه مفهومی دارد؟ منظور شما از اربابان البته مشخص نیست اما اگر منظورتان کسانی است که با آرای مردم مدت مشخصی دولت یا مجلس را در اختیار داشتند و در دولت با نهادهای خارج از دولت و در مجلس با شوراهای عالی موازی در رقابت یا اصطکاک و چالش بودند میتوان گفت داوری درباره آنان باید بر اساس میزانی باشد که به وکالت خود عمل کردند یا نه.
یک توصیه: این ادبیات انگزنی و همه را نوکر این و آن دانستن و از زمین و زمان طلبکار بودن و همه را در قالب مورد نظر و در خدمت یک ایده خواستن را هم کنار بگذارید.
وقتی از نظر "نوکر دانستن سعودیها" هم عدول شده دیگران را متهم به ارباب داشتن نکنید! هر چند ناخرسندی از تحقق نیافتن رویاها و توهمها و برخورد با صخرۀ سخت واقعیت ها قابلدرک است ولی راه غلبه بر آن پرخاش به این و آن نیست. جالب این که تعرض شما به نویسنده است نه متن تکذیبیه.