عصرایران؛ مازیار آقازاده - انتخابات ریاست جمهوری ترکیه 5 روز دیگر برگزار خواهد شد و در این انتخابات دو نامزد به عنوان رقبای اصلی و شانس نخست پیروزی مطرح هستند: "رجب طیب اردوغان" رهبر بلامنازع ترکیه در بیش از 2 دهه گذشته و "کمال قلیچدار اوغلو" رهبر حزب مخالف "جمهوریخواه خلق" و نامزد مورد توافق ائتلاف سیاسی مخالفان اردوغان موسوم به "میز شش تایی".
نظرسنجی های انتخاباتی حاکی است که هیچ یک از 4 نامزد انتخابات ریاست جمهوری شانس پیروزی در مرحله نخست انتخابات را ندارند و به احتمال زیاد اردوغان به همراه قلیچدار اوغلو به مرحله دوم انتخابات که 2 هفته پس از انتخابات 24 اردیبهشت 1402 برگزار خواهد شد، خواهند رفت، مگر اینکه رای دهندگان مردد و تصمیم نگرفته در 5 روز آینده با تصمیمات شان نتیجه انتخابات را در همان مرحله نخست رقم بزنند و نامزدی را با کسب چند ده یا چند صد هزار رای بالاتر از 50 درصد آرا، به کاخ ریاست جمهوری بفرستند.
وضعیت قطبی شده جامعه ترکیه به گونه ای است که آرای بین دو اردوگاه اصلی رقیب به قدری به یکدیگر نزدیک شده که امکان و احتمال تنش های داخلی پس از اعلام نتایج انتخابات دور از انتظار نیست.
در این میان یکی از مهم ترین سوال هایی که مطرح است این است که پیروزی کدام یک از دو نامزد اصلی رقیب بیشتر به نفع ایران خواهد بود؟
پرواضح است که پیروزی هر یک از دو نامزد اصلی با توجه به سیاست ها و شعارها و وعده های انتخاباتی و نیز عقبه تشکیلاتی و مرام سیاسی شان، برای کشور ما واجد فرصت ها و چالش های خاص خود خواهد بود:
پیروزی اردوغان
رییس جمهوری فعلی ترکیه بیش از 20 سال است که در مسند نخست وزیری و ریاست جمهوری ترکیه تکیه زده است و در طی این مدت 20 ساله روابط کشورش با ایران را هدایت و رهبری کرده است.
اردوغان در طی بیش از 2 دهه سابقه کار با سید محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد ، حسن روحانی و سید ابراهیم رییسی را داشته است.
رابطه ایران و ترکیه در این دو دهه را می توان به 4 دوره تقسیم بندی کرد:
دوره نخست که تقریبا دهه اول به قدرت رسیدن حزب حاکم عدالت و توسعه در ترکیه است و اوج روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی دو کشور را شامل می شود.
اردوغان با محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسبق رابطه بسیار خوبی داشت و همکاری های ایران و ترکیه در آن دوره که در فاصله سال های بین 1384 تا 1392 را شامل می شود رو به رشد بود.
در این دوره که "احمد داوود اوغلو" معمار سیاست "تنش صفر با همسایگان" در مسند وزارت خارجه ترکیه بود، روابط دو کشور از هر منظر رو به توسعه بود و مشکل خاصی بین دو کشور وجود نداشت.
ترکیه در آن دوره مخالف تحریم های یکجانبه آمریکا روی برنامه هسته ای ایران بود و برای دور زدن تحریم ها حاضر به هر نوع همکاری با ایران بود و حتی در این زمینه برخی بانک ها (هالک بانک) و موسسات ترکیه هم اینک نیز پرونده هایی در جریان در نظام قضایی آمریکا دارند. پدیده "رضا ضراب" نیز در همین دوره از روابط دو کشور بروز پیدا کرد.
دوره دوم و آغاز جنگ داخلی سوریه: روابط دو کشور در سال پایانی دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و با آغاز جنگ داخلی در سوریه دچار یک چالش بزرگ شد.
در این دوره ایران و ترکیه در دو جبهه مخالف هم قرار گرفتند و در حالی که رجب طیب اردوغان در این دوره با سودای سقوط بشار اسد به هر قیمتی و "خواندن نماز در مسجد اموی دمشق" بدون حضور بشار اسد، سیاست های کشورش نسبت به سوریه را تنظیم می کرد اما در ایران سیاست تلاش برای بقای بشار اسد حکمفرما بود.
پرواضح است که در این نبرد منطقه ای ایران پیروز شد و ترکیه در کنار بسیاری از کشورهای غربی و عربی منطقه شکست سختی متحمل شدند.
همزمان در همین دوره از منظر داخلی نیز پایگاه اقتدار اردوغان و محبوبیت او در افکار عمومی شروع به ریزش کرد و جدایی بسیاری از یاران حلقه نزدیک او در حزب عدالت و توسعه (مانند احمد داوود اوغلو، عبدالله گل و علی باباجان و..) و ماجرای اعتراضات به تخریب پارک "گزی" استانبول پایگاه اجتماعی او را فرسایش داد.
دوره سوم و کودتای نافرجام: پس از چند سال سعی و تلاش جبهه غربی- عبری و عربی برای تغییر رژیم در سوریه و در نهایت با ورود جدی روسیه به حمایت از محور مقاومت در جنگ داخلی سوریه و برگشتن ورق این جنگ به نفع نیروهای حامی بشار اسد، کودتایی در تابستان سال 2016 (1395) در ترکیه به وقوع پیوست و این کودتا که در ظاهر برای به زیر کشیدن اردوغان طراحی شده بود، نافرجام ماند و پس از آن اردوغان شروع به پاکسازی دستگاه های دولتی ترکیه از وجود طرفداران "فتح الله گولن" روحانی تبعیدی ساکن آمریکا و متحد سابق خود کرد.
همزمان کمتر از یک سال پس از این کودتا بود که اردوغان سودای خود را برای تغییر ساختار نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی عملی کرد و با برگزاری یک همه پرسی در سال 2017 به این مهم نایل شد و با رایی 51 درصدی موفق شد ساختار نظام سیاسی ترکیه را از پارلمانی به ریاستی تغییر دهد و خود به عنوان نخستین رییس جمهوری در ساختار جدید ترکیه زمام امور را به دست گرفت.
در این دوره همچنین ترکیه تجدیدنظری در سیاست های منطقه ای خود به ویژه در زمینه جنگ داخلی سوریه انجام داد و به سیاست های ایران و روسیه نزدیک شد و محور " ایران، روسیه و ترکیه" بر اساس توافق و گفتگوهای روند " آستانه" برای بازگرداندن صلح و ثبات به سوریه شکل گرفت.
در مرحله سوم روابط و پس از کودتای نافرجام ترکیه و شکل گیری روند آستانه، روابط ترکیه با ایران بهبود یافت و اردوغان تلاش کرد از محور غربی و عربی حامی مخالفان بشار اسد فاصله بگیرد و خود را به محور پیروز جنگ داخلی سوریه نزدیک کند.
دوره چهارم پس از جنگ سال 2020 قره باغ: حمایت همه جانبه ترکیه در کنار اسراییل از دولت جمهوری آذربایجان در جنگ پاییز سال 2020 برای آزادسازی مناطق اشغالی قره باغ از ارمنستان، روابط ایران و ترکیه را وارد دوره ای جدید از تنش زیرپوستی کرد و این در حالی بود که روابط دو کشور پس از کودتای نافرجام و شکل گیری روند آستانه رو به بهبود قرار گرفته بود.
پس از پیروزی دولت "الهام علی اف" در جنگ اخیر قره باغ، ترکیه توجه بیشتری به منطقه قفقاز جنوبی نشان داد و با مطرح کردن دالان و کریدور "زنگزور" و حمایت جدی از این ایده، سعی در تغییر جغرافیایی سیاسی منطقه قفقاز جنوبی و اتصال مستقیم زمینی خود به این منطقه دارد.
نتیجه عملی محقق شدن دالان زنگزور که هدف آن اتصال زمینی مستقیم باکو به نخجوان و از آنجا به ترکیه است، قطع کردن مرز زمینی 44 کیلومتری بین ایران و ارمنستان است و دولتمردان ایران به صراحت و یا به طور ضمنی اعلام کرده اند که در صورت ورود نیروهای دولت باکو به استان "سیونیک" در جنوب ارمنستان، نیروهای نظامی خود را وارد منطقه کرده و جلوی تغییر ژئوپلتیک و مرزهای سیاسی منطقه را خواهند گرفت.
هنوز دولت باکو آن قدر جرات و جسارت نیافته که نیروهای خود را برای اشغال استان سیونیک ارمنستان وارد این منطقه کند اما نیروهای نظامی ایران نیز در منطقه حضور دارند و با انجام رزمایش ها به باکو و آنکارا هشدارهای لازم را داده اند.
مطرح شدن دالان زنگزور باعث تیرگی بی سابقه رابطه دولت باکو با ایران شده و تنش هایی زیرپوستی را نیز بین ایران و ترکیه به وجود آورده است؛ هر چند که مقامات تهران و آنکارا بر اساس یک سنت دیرین در روابط دوجانبه همیشه حفظ ظاهر کرده و تلاش دارند از تنش های کلامی بپرهزیند اما حمایت همه جانبه و تمام قد اردوغان از جاه طلبی های الهام علی اف و سیاست های خصمانه او علیه تهران، بر هیچ کسی پوشیده نیست؛ اما در عین حال دولت اردوغان به واسطه حضور دیوان سالاران در وزارت خارجه این کشور و توصیه ها و مشورت هایی که از آنها می گیرد، تلاش دارد رابطه با ایران را تخریب نکند.
به هر جهت رابطه ایران با اردوغان در طی 2-3 سال گذشته به واسطه مطرح شدن پروژه های بلندپروازانه اتصال جمهوری های ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز به ترکیه (دالان تورانی) دچار تلاطم شده و ایران مطرح شدن این ایده را در نهایت به دلیل قطع دسترسی زمینی خود به اروپا از طریق مرز زمینی ارمنستان و گرجستان به نفع منافع ملی خود نمی بیند و اعلام کرده اجازه تغییر مرزهای سیاسی در منطقه قفقاز جنوبی را نخواهد داد.
نکته پایانی در این بخش اینکه اردوغان به واسطه ائتلاف با حزب ملی گرای " حرکت ملی " (MHP) به دنبال ایجاد اتحادی بین کشورهای ترک زبان آسیای مرکزی و قفقاز با دولت ترکیه و رهبری خود بر این حوزه جغرافیایی است؛ حوزه ای که ایران هم بر اساس پیوندهای تاریخی و تمدنی روی آن حرف دارد و بعید است به سادگی حاضر به کنار رفتن و از دست دادن پیوندهای جغرافیایی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی خود با این منطقه باشد، به ویژه اینکه این دو منطقه در واقع حائل بین ایران و روسیه هستند و از منظر حفظ و توسعه رابطه راهبردی تهران و مسکو اهمیت بسزایی دارند.
چالش های تحریمی: با وجودی که در صورت پیروزی اردوغان در انتخابات آتی پیش بینی می شود چالش های دالان تورانی برای ایران ادامه یافته و حتی بیشتر شود اما در سوی دیگر قضیه اردوغان و حلقه یاران و دولتمردان متصل به او در طی بیش از یک دهه اخیر نشان داده اند با ایستادگی در برابر تحریم های یکجانبه غرب و با تلاش برای شرق گرایی، گزینه ای مطلوب از منظر دور زدن تحریم های آمریکا و غرب برای ایران هستند.
ترکیه در دوره تحریم های پیش از توافق برجام (1389 تا 1392) یکی از مهم ترین شرکای تجاری ایران در زمینه دور زدن تحریم ها و همکاری با ایران در این زمینه بود و لجاجت شخصیتی اردوغان با کشورهای غربی در زمینه اعمال تحریم های یکجانبه از سویی و نیز منتفع شدن تکنوکرات های نزدیک به اردوغان از مزایای اقتصادی دور زدن تحریم های ایران، یک منفذ جدی و مهم دور زدن تحریم ها برای ایران بوده است و از این منظر ادامه ریاست اردوغان بر ترکیه، به نفع منافع ایران خواهد بود.
پیروزی قلیچدار اوغلو
در صورت پیروزی رقیب اصلی اردوغان در انتخابات، احتمال می رود چالش دالان تورانی و تاکید گسترده دولتمردان آنکارا به اجرای این دالان از اولویت سیاست های آنکارا خارج شود و همان طور که این شخصیت سیاسی اخیرا در ویدئویی تشریح کرده اتفاقا برنامه قلیچدار اوغلو احیای جاده زمینی و ریلی ابریشم و اتصال ترکیه به چین از طریق مسیر ایران خواهد بود و دولت باکو و دالان تورانی جایی در برنامه های این نامزد انتخاباتی ندارد و از این منظر پیروزی قلیچدار اوغلو می تواند به نفع منافع راهبردی ایران در قفقاز باشد.
اما سوی دیگر ماجرا این است که قلیچدار اوغلو بر خلاف اردوغان خواهان ایجاد و گسترش پیوندهای نزدیک تر با غرب است و همین مساله احتمالا باعث خواهد شد دولت او در برابر فشارهای کشورهای غربی ( آمریکا و برخی دولت های اروپایی) در زمینه رعایت چارچوب های تحریمی علیه ایران به منظور تشدید فشار اقتصادی بر تهران، مانند اردوغان مقاومت و لجاجت به خرج ندهد و تسلیم خواست های غرب شود.
بنابراین از این منظر پیروزی قلیچدار اوغلو می تواند به ضرر منافع ایران باشد.
به هر روی در جمع بندی موضوع می توان روی این مساله تاکید داشت که پیروزی اردوغان و یا قلیچدار اوغلو در انتخابات آتی واجد فرصت ها و چالش های خاص خود برای ایران خواهد بود و از این منظر دولتمردان و تصمیم سازان و تصمیم گیران سیاست خارجی کشورمان باید با لحاظ کردن این تفاوت ها، سیاست خارجی کشورمان را در برابر تغییرات احتمالی در کشور همسایه آماده کنند.