عصر ایران- در نگاه اول تصویر نکته قابل مکثی ندارد چون کلیشهایترین و رایجترین نوع اعلامیه ترحیم است که با «با نهایت تأثر و تأسف» آغاز میشود و از درگذشتِ کسی خبر میدهد که ما یا میشناسیم و شگفتزده یا غمگین میشویم یا نمیشناسیم و احساس خاصی در ما ایجاد نمیشود هر چند لحظاتی در گیرودار زندگی به یاد مرگ هم میاندازدمان.
اگر متوفا مرد باشد غالبا عکسی هم میگذارند (و شگفتا که در این فقره با این که درگذشته مرد است اما از عکس خبری نیست) و اگر زن معمولا عکسی نمیگذارند و به یک گل یا کلمه مادر بسنده میشود. در یک مورد خاص دیدم روی سنگ قبر همسر شخصیت مشهوری نوشته بود همسر فلان کس. حال آن که هر آدمی برای خود هویتی دارد و آن مرحومه هم شناسنامه جداگانهای داشته و تنها در صفحه وسط آمده در قلان تاریخ با آن آقا ازدواج کرده و صاحب فرزندانی شده که نام آنان در ذیل آمده است. البته به فرهنگ و نوع نگاه به زنان بستگی دارد و این که زن جدای مادر کسی یا صبیه دیگری بودن خودی هم دارد یا نه چندان که در برخی روستاهای گیلان دیده بودم تصویر خانم درگذشته را نه تنها بر اعلامیه که بر بنر بزرگ مینشانند و زودتر از شهرنشینان به استقبال زن، زندگی،آزادی رفته بودند ولو در قالب خبر مرگ.
در این عکس اما میتوان تنها بر تعبیر بر «سلمان زمان» مکث کرد. هر چند هنوز سریال بسیار پرخرج سلمان فارسی دربارۀ سلمان فارسی نهایی و پخش نشده تا مردم با شخصیت او بیشتر آشنا شوند ولی میتوان بر این تعبیر درنگ کرد.
مرحوم، برادرِ حجتالاسلام محمد جواد حجتی کرمانی است که چندی پیش آیین بزرگ داشت او در مؤسسۀ اطلاعات برگزار شد و به همین بهانه دربارۀ او نکتهای آمد که چون مربوط به پدر و پدربزرگشان است میتواند مکث و درنگی باشد دربارۀ همین تعبیر «سلمان زمان»در این اعلامیه:
«جالبترین وجه برای معرفی او (محمد جواد حجتی کرمانی که طبعا شامل برادر تازه درگذشته -محمدرضا- هم میشود) این است که پدرش با نام «رستم» فرزند یک موبد زرتشتی به نام «مرزبان» بوده ولی رستم در نوجوانی نه تنها مسلمان میشود که به حوزه علمیه قم میرود و درس طلبگی میخواند تا معمم شود و میشود و نام خانوادگی حجتی را هم بنیانگذار حوزه علمیه قم برای طلبه جوان برمیگزیند که حالا با نام شیخ عبدالحسین شناخته میشده است.
بدین ترتیب رستم نه تنها پا در راه پدر نمیگذارد که حجتالاسلام عبدالحسین حجتی کرمانی میشود و داستان او را محمد جواد در کتاب خواندنی «از آتشکده تا مسجد» با قلمی شیرین آورده است و چون نیاکان ما نیز نه در دو سه نسل قبل که بسیار بیش از آن چنین بودهاند برای همه جذاب است.» /م.خ