۱۵ آبان ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۲۸۹۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۶ - ۲۹-۱۲-۱۴۰۱
کد ۸۸۲۸۹۸
انتشار: ۱۲:۱۶ - ۲۹-۱۲-۱۴۰۱
افشار سلیمانی کارشناس بین الملل در گفت‌وگو با عصر ایران

رابطۀ ایران و عربستان، به سود غرب است / هزینۀ سیاست خارجی ایران بسیار بالا است و سودش بسیار کم است / مسائل داخلی هم باید حل شود

دلار 3700 تومان بود، از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و کار به جایی رسیده که باید رابطه با عربستان را احیا کنیم تا نرخ دلار پایین بیاید.

رابطۀ ایران و عربستان، به سود غرب است /  هزینۀ سیاست خارجی ایران بسیار بالا است و سودش بسیار کم است / مسائل داخلی هم باید حل شودعصر ایران؛ هومان دوراندیش - توافق ایران و عربستان برای از سرگیری رابطۀ سیاسی‌شان، بمب خبری روزهای اخیر دست کم در منطقۀ خاورمیانه بود. اینکه چرا دو کشور چنین توافقی کردند و چرا این توافق زودتر حاصل نشد و تبعات این توافق چه خواهد بود، موضوع گفت‌وگوی عصر ایران با افشار سلیمانی کارشناس روابط بین‌الملل و سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان است.

*****

مهم‌ترین دلایل ایران و بویژه عربستان برای برقراری مجدد رابطه، چه بوده از نظر شما؟ عربستان به غیر از مشکلات ناشی از جنگ یمن، آیا دلیل دیگری هم برای احیاء رابطه داشت؟

دو کشور دلایل مشابهی برای احیاء رابطه‌شان دارند ولی دلایلی مختص خودشان را هم دارند. دربارۀ دلایل مشترک باید گفت که دو طرف به این نتیجه رسیده‌اند که ادامۀ این تنش‌ها به نفع هیچ کدامشان نیست. هزینه می‌پردازند و نفعی نمی‌برند. اصل قضیه این است. البته نوع روابط آمریکا و عربستان هم در تنش‌زدایی عربستان با ایران دخیل است. عربستان با آمریکا زاویه پیدا کرده و به همین دلیل با میانجی‌گری پکن تن به مصالحه با ایران داد. البته دو ماه وقت تعیین شده و طی این دو ماه باید گام‌های عملی برای احیاء رابطۀ دو کشور برداشته شود. فارغ از اینکه ایران در حمله به آرامکو، از طریق عوامل نیابتی‌اش نقش داشت یا نه، آن حمله تهدیدی برای ثبات اقتصادی عربستان بود و به همین دلیل عربستان در پی حل مشکلاتش با ایران برآمده.

مسئلۀ دیگر، جهان اسلام است. اگرچه ایدئولوژی دو کشور متفاوت است ولی هر دو کشور، اسلامی‌اند. بنابراین ادامۀ تنش بین ایران و عربستان به نفع جهان اسلام نبود. حل مشکلات ایران و عربستان همچنین به سود سایر کشورهای جهان اسلام است. حدود 57 کشور در سازمان همکاری‌های اسلامی عضو هستند و مشکلات ایران و عربستان، کار مشترک در این سازمان را نیز دچار مشکل کرده بود.

 تنش‌های موجود در روابط ایران و سایر کشورها باید حل شود چراکه این تنش‌ها به زیان منافع ملی ما است. ایران در دو سال گذشته در مجموع سعی کرده به سمت تنش‌زدایی از رابطه‌اش با عربستان پیش برود تا منافع ملی تامین شود. چین هم میانجی‌گری در این زمینه را، با توجه به مشکلاتش با آمریکا، به سود خودش می‌دانست.

اگرچه تنش‌زدایی با عربستان دیر آغاز شده و رابطۀ مثبت یا منفی بین ایران و عربستان تبعات منطقه‌ای و حتی جهانی دارد، ولی به هر حال ایران به این نتیجه رسیده که مشکلاتش با عربستان را حل و فصل کند.

رابطۀ ایران و عربستان، به سود جهان اسلام و غرب است 

از ابتدا هم بسیاری از ناظران سیاسی می‌گفتند ایران و عربستان دو کشور مهم جهان اسلام‌اند و نمی‌توانند برای مدتی طولانی فاقد رابطۀ دیپلماتیک باشند. به نظرتان چرا تلاش دو کشور برای آغاز رابطۀ مجدد، این قدر طول کشید و زودتر از این به سمت احیاء رابطه‌شان نرفتند و توافقی نکردند؟

اینکه با تاخیر مواجه شد، دلیلش این بود که طرفین چندان این مسئله را جدی نگرفتند مگر در دو سال اخیر که مشغول مذاکره بودند. ولی با توجه به اینکه ایران و عربستان در مورد مسائل مختلف، یعنی یمن و عراق و سوریه و لبنان، اختلاف دارند، به نظرم برقراری رابطه بین این دو کشور، عملا زمان‌بر خواهد بود. الان مکانیسم حل تدریجی این اختلافات را در بازگشایی سفارت‌ها دیده‌اند. به نظر من وسعت اختلافات و شاید دخالت‌های خارجی، مانع برقراری مجدد روابط ایران و عربستان در این هفت سال بود. الان دو کشور به این نتیجه رسیده‌اند که باید از توقعاتشان کم کنند بلکه تدریجا به سمت حل اختلافات بروند.

در افکار عمومی جامعۀ ایران این انتقاد هم متوجه اصولگرایان است که اساسا چرا به سفارت عربستان حمله کردید که حالا بخواهید توافق بر سر برقراری رابطه با عربستان، به زمین و زمان فخر بروشید. شما دربارۀ رویکرد اصولگرایان به رابطۀ ایران و عربستان چه نظری دارید؟

به نظر من سیاست خارجی ایران دچار یک سری مشکلات است و فقط هم بحث عربستان مطرح نیست. در کل هزینۀ سیاست خارجی ایران بسیار بالا است و سودش بسیار کم است. موارد متعددی را می‌توان مثال زد و نشان داد که سیاست خارجی ایران در راستای منافع ملی نبوده و بیشتر به نفع سایر کشورها بوده است. هر کسی به سهم خودش از سیاست خارجی ایران بهره برده و ایران فقط هزینه کرده است.

بخشی از این مشکل برمی‌گردد به سیاست داخلی. چنانکه برمی‌آید، نگاه بیشتر اصولگرایان به سیاست داخلی و خارجی، نگاهی ابزاری است. یعنی معتقدند هدف وسیله را توجیه می‌کند. بنابراین در مقاطع گوناگون مواضع متناقض اتخاذ می‌کنند در حالی که راستای سیاست خارجی باید مشخص و برآمده از علم باشد. علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، در واقع دو علم هستند و این علوم باید در تعیین سیاست خارجی نقش مهمی داشته باشند.

مشکل ما در ایران این است که این رشته‌های دانشگاهی را اصلا علم نمی‌دانیم و به سیاست داخلی و خارجی از منظر این علوم نگاه نمی‌کنیم. هر کسی اجازه پیدا کرده که وارد این حوزه‌ها شود. در حوزه‌هایی که علم را بیشتر پذیرفته‌ایم، موفقیت‌هایی داشته‌ایم. مثلا در حوزۀ هسته‌ای یا نظامی یا نانوتکنولوژی و علوم پزشکی و صنعت هوا-فضا. چون در این حوزه‌ها متخصص لازم است و نگاه کارشناسانه حاکم بوده. یعنی کسی نمی‌توانسته جور دیگری عمل کند. اما باید به سیاست داخلی و خارجی هم، که مسائل کلان‌تری محسوب می‌شوند، نگاه علمی داشته باشیم نه نگاه ابزاری.

نگاه ابزاری به سیاست خارجی موجب شد دولت روحانی در احیای برجام با چالش مواجه شود تا اصولگرایان بتوانند در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شوند. این استفادۀ ابزاری از سیاست خارجی است و هزینۀ زیادی بر ملت تحمیل کرده و سودهای زیادی را از کشور دریغ کرده است. سودهایی که در شرایط عادی قابل تحصیل بودند و مانع از مشکلات جدی مردم در حوزۀ رفاه می‌شدند.

دلار 3700 تومان بود، از دیوار سفارت عربستان بالا رفتند و کار به جایی رسیده که باید رابطه با عربستان را احیا کنیم تا نرخ دلار پایین بیاید. وقتی هم که غیراصولگرایان می‌گفتند آن رویکرد به عربستان نادرست است، اصولگرایان ناراحت می‌شدند. البته تحول فعلی خوب است و باید از آن استقبال کرد ولی دلیلی نداشت اصولگرایان چنین شرایطی را ایجاد کنند. در سایر حوزه‌های سیاست خارجی هم، نگاه باید تغییر کند و اوضاع برگردد به مسیر درستش.

رابطۀ ایران و عربستان، به سود جهان اسلام و غرب است

این نکته هم مطرح شده که ایران پذیرفته که به حوثی‌های یمن کمک نکند و در عوض شبکۀ تلویزیونی ایران اینترنشنال رویکرد خودش را به جمهوری اسلامی تعدیل کند. به نظرتان چنین معامله‌ای در کار بوده؟ یعنی این توافق تاثیری بر عملکرد تلویزیون ایران اینترنشنال می‌گذارد یا نه؟

البته خودشان می‌گویند شبکۀ ایران اینترنشنال مستقل است و عملکردش ربطی به رابطۀ ایران و عربستان ندارد. دربارۀ یمن اخباری وجود دارد دال بر مذاکره و آتش‌بس. تنش‌زدایی بین ایران و عربستان قطعا بر مسئلۀ یمن تاثیراتی خواهد داشت. موضع ایران اینترنشنال هم ممکن است تعدیل شود ولی بعید است به کلی تغییر کند. بویژه اینکه بعید به نظر می‌رسد همۀ مشکلات میان ایران و عربستان سریعا حل شود. این تحول، اگر رخ دهد، زمان‌بر است. اختلافات ایران و عربستان متعدد است. حادترین موضوع مورد اختلاف، یمن است چون یمن همسایۀ عربستان است ولی مسائل مهم دیگری هم وجود دارند.

اگر رابطۀ ایران و عربستان مجددا برقرار شود و به سمت بهبود هم برود، به نظرتان این تحول چقدر به زیان اسرائیل می‌تواند باشد؟

طبیعتا یکی از موارد هم بحث اسرائیل است ولی به نظر نمی‌رسد موضع اصلی عربستان نسبت به اسرائیل تغییر ویژه‌ای کند. اما احیاء رابطۀ ایران و عربستان می‌تواند سرعت برقراری رابطه بین عربستان و اسرائیل را کندتر کند. در مجموع فکر نمی‌کنم اسرائیل بتواند تاثیر چندانی بر رابطۀ ایران و عربستان بگذارد. اگر رابطۀ ایران و کشورهای عربی منطقه بهبود ببخشد، دست اسرائیل بسته‌تر می‌شود. پیشروی اخیر اسرائیل ناشی از کیفیت رابطۀ ایران و کشورهای عربی است. به نظرم تحول اخیر ناشی از وقوف به این نکته است که اختلاف بین ایران و کشورهای عربی به سود اسرائیل است و ایران باید فکری به حال این مشکل بکند. دربارۀ حمایت از فلسطین، اختلافی اساسی بین رویکرد ایران و عربستان وجود دارد ولی تعامل دو کشور می‌تواند موجب کاهش این اختلاف شود.

یکی از مقامات روسیه گفته است که ما هم در توافق ایران و عربستان نقش داشتیم. آیا این ادعا را درست می‌دانید؟

من حرف دقیقی در این زمینه نمی‌توانم بزنم. یک مقام روسی چنین گفته ولی مقامات ایران و عربستان باید دربارۀ صحت و سقم ادعای او اظهار نظر کنند. به هر حال روابط روسیه با ایران و عربستان خوب است. نقش اصلی را پکن داشته ولی شاید روسیه هم لابی‌گری کرده یا توصیه‌هایی به طرفین داشته است. اما اگر روسیه نقش مهمی در این ماجرا داشت، نشست اخیر مقامات ایران و عربستان در روسیه برگزار می‌شد. حتی به نظر من آمریکا هم در این زمینه نقش داشت. این تحول بدون چراغ سبز آمریکا نبوده. یعنی عربستانی‌ها آمریکا را در جریان گذاشته‌اند و  آمریکا هم مخالفت ویژه‌ای نکرده است. آمریکا نفوذ خودش را در کشورهای خاورمیانه دارد و این طور نیست که میانجی‌گری چین بین ایران و عربستان به معنای پایان نفوذ و تاثیر آمریکا در خاورمیانه باشد. بعدا خواهیم دید که این طور نیست.

بعد از انتشار خبر توافق ایران و عربستان، یکی از مقامات جمهوری آذربایجان گفت ما اجازه نمی‌دهیم اسرائیل از آسمان ما برای حمله به ایران استفاده کند؟ آیا این حرف ارتباطی با توافق ایران و عربستان داشت؟

به نظر من موضع جمهوری آذربایجان ربطی به این قضیه ندارد چون اولا اسرائیل مدعی شده بود که آذربایجان می‌خواهد اجازه دهد که آذربایجان از خاکش علیه ایران استفاده کند. البته ممکن است بهبود روابط ایران و عربستان تاثیری هم بر مواضع آذربایجان بگذارد ولی فکر نمی‌کنم سخنان اخیر مقام آذربایجانی، ربطی به این ماجرا داشته باشد چراکه مقامات آذربایجانی قبلا هم چنین موضعی اتخاذ کرده بودند.

در آبان 1374 سند جامع روابط ایران و آذربایجان از سوی آقای هاشمی رفسنجانی و رئیس جمهور وقت آذربایجان امضا شد. متن این سند را من به عنوان سفیر ایران در آذربایجان تهیه کرده بودم و در یکی از بندهایش صراحتا آمده است که ایران و آذربایجان به هیچ کشور ثالثی اجازه نخواهند که از خاکشان علیه کشور مقابل استفاده کند. اخیرا که گزارش یکی از رسانه‌های اسرائیل دربارۀ استفادۀ احتمالی اسرائیل از خاک آذربایجان علیه ایران را دیدم، برایم روشن بود که این یک بلوف تبلیغاتی است.

آمریکا با احتیاط از توافق ایران و عربستان استقبال کرد. صدراعظم آلمان اما کاملا از این توافق استقبال کرد. در کل فکر می‌کنید جهان غرب چه موضعی نسبت به این توافق دارد؟

تنش‌زدایی ایران با عربستان و سایر کشورهای منطقۀ خاورمیانه در مجموع با استقبال غرب مواجه می‌شود چون غربی‌ها خواهان آرامش در این منطقه و استفادۀ اقتصادی از بازارهای کشورهای خاور میانه‌اند. این توافق همچنین در احیای برجام هم می‌تواند موثر باشد بویژه اینکه عربستان هم خواهان حضور در مذاکرات احیای برجام بود.

البته من بعید می‌دانم که در شرایط فعلی برجام احیا شود اما به صورت موردی و گام به گام اتفاقاتی خواهد افتاد. به نظرم مسائل ایران و غرب باید مرحله به مرحله حل شود و دیگر جا ندارد که برجام احیا شود. ایران هم اخیرا قدم‌هایی در این زمینه برداشت و رضایت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را جلب کرد. اگر آژانس در آینده اعلام کند نظارت مطلوبش را بر فعالیت هسته‌ای ایران دوباره بدست آورده، آمریکا هم اجازه می‌دهد کرۀ جنوبی 7 میلیارد دلار ایران را آزاد کند. طرفین گام به گام در این زمینه پیش می‌روند.

توافق ایران و عربستان در خصوص تلاش برای احیاء روابطشان، با توجه به نگاه عربستان به فعالیت هسته‌ای ایران، می‌تواند در کاهش فشارهای جهانی به ایران بابت فعالیت هسته‌ای ایران، تا حدی موثر باشد. اما این تاثیر گام به گام و مرحله به مرحله خواهد بود.

در کل هر گامی که برای تنش‌زدایی با هر کشوری برداریم، به سود خودمان است. ولی سرازیر شدن پول بیشتر به ایران در اثر کاهش فشارهای خارجی، رافع مشکلات کشور ما نیست زیرا مشکلات این کشور را شایستگان می‌توانند حل کنند. پول بیشتر لزوما به معنای حل مشکلات نیست. ضمنا داخل هم جدا از خارج نیست. مسائل داخلی هم باید حل شود. نمی‌شود فقط مسائل سیاست خارجی را حل کنیم.

 

ارسال به دوستان