اطلاعات نوشت: با اعلام اسامی مربیان مد نظر فدراسیون فوتبال برای سرمربیگری تیم ملی، این ماجرا وارد چرخه تازهای شد و باید منتظر بود و دید در نهایت بعد از جلسه هیأت رئیسه، چه کسی سرمربی تیم ملی خواهد شد. البته نام چند مربی خارجی هم مطرح است که هنوز فدراسیون واکنش رسمی به صحت این ادعا نشان نداده است.
جذب مربی خارجی به دلیل غیر شفاف بودن پرداختها و اینکه چند درصد از کل قرارداد به مربی خواهد رسید و چند درصد بین دلالان رسمی و غیر رسمی پخش خواهد شد برای کسانی که دنبال منافع مالی هستند جذابتر است ولی با توجه به ناکامی کی روش در جام جهانی، طرفداران مربی داخلی بیشتر است.
فدراسیون فوتبال هم با اشراف به این موضوع اسامی ۵ مربی ایرانی را اعلام کرد تا از بین آنها یکی سرمربی تیم ملی بشود. هرچند با کنارهگیری روز گذشته امیر قلعه نوعی و مهدی تارتار این تعداد به ۳ نفر کاهش یافت.
با نگاهی به اسامی این افراد که همگی از مربیان خوب و با سابقه فوتبال ما هستند میتوان متوجه شد که فدراسیون برای پاک کردن مهر بی تدبیری که پس از شکست پروژه «کیروش» در جام جهانی روی پیشانی اش خورد راهکاری را در پیش گرفته است که در هر صورت برای فدراسیون برد برد خواهد بود.
هر ۵ مربی اسامی شناخته شده و خوشنام فوتبال ما هستند ولی هرکدام شرایطی دارند که در تیم ملی به مشکل خواهند خورد و فدراسیون فوتبال با علم به این موضوع این نفرات را انتخاب کرده است.
حسین فرکی با اینکه مربی با تجربهای است ولی هیچگاه در قامت سرمربی شش دانگ در فوتبال ما حتی در سطح باشگاهی مطرح نبوده است و اوج موفقیت او در یک بازه زمانی کوتاه در سپاهان بود که تداوم نداشت و چند سالی است که از فوتبال دور بوده و با فضای این روزها بیگانه است.
جواد نکونام با اینکه مربی جوان و موفقی است ولی با حواشی متعددی که در چند هفته اخیر داشت و استعفایی که در اوج مسابقات تیم فولاد در لیگ قهرمانان آسیا داد، ناگهان مخالفان زیادی در بین هواداران فوتبال پیدا کرد و محبوبیت گذشته را از دست داد و حتی بعضی کارشناسان انتخاب وی از طرف فدراسیون در بین نامزدهای سرمربیگری تیم ملی را عجیب دانستند.
فرهاد مجیدی هم به دلیل اختلاف سلیقهای که با مدیران فدراسیون فوتبال دارد و مخالفین احتمالی که در بین بازیکنان تأثیر گذار تیم ملی خواهد داشت، امکان موفقیت کمی دارد زیرا احتمالاً بخش زیادی از فکر و انرژی خود را باید صرف مقابله با حواشی کند.
مهدی تارتار با اینکه مربی موفقی در تیمهای لیگ برتری بوده و نشان داده که مربی توانمندی است ولی نه تجربه در سطح ملی را دارد و نه در لیگ نتایج خارق العاده از او دیدهایم که بشود به عنوان یک استعداد مربیگری از وی نام ببریم. تارتار یک مربی خوب است که معمولا نتایج متوسطی گرفته و تاکتیک بازی تیمهای او غیر قابل پیش بینی نیست.
نفر پنجم امیر قلعه نوعی است و برخلاف بقیه نقطه ضعف خاصی برای نشستن روی نیمکت تیم ملی ندارد و بهترین گزینه است ولی با توجه به تجربهای که داشت متوجه نیت فدراسیون شد و در همان ابتدا کنارهگیری کرد.
دلیل اینکه معتقدیم این بازی برای فدراسیون فوتبال برد برد خواهد بود این است که اگر یکی از این مربیهای داخلی نتیجه بگیرد و تیم ملی در مسابقات قهرمانی آسیا موفق عمل کند، اشتباه جام جهانی فراموش میشود و فدراسیون فوتبال اعتبار از دست رفته خود را مجدداً به دست میآورد.
اگر هم سرمربی داخلی موفق عمل نکند و تیم نتیجه نگیرد مدیران فدراسیون فوتبال مدعی میشوند که دلیل نتیجه نگرفتن در جام جهانی اشتباه آنها به خاطر انتخاب کیروش نبوده است و بضاغت فوتبال ما همین است. اگر مدیران فدراسیون واقعاً به فکر پیشرفت فوتبال و موفقیت تیم ملی بودند بعد از جام جهانی فوراً تکلیف کیروش را روشن میکردند ولی حتی بعد از گذشت چند ماه از جام جهانی حاضر نشدند با کیروش قطع همکاری کنند تا اینکه خود کیروش با فدراسیون قطر قرارداد بست و قطع همکاریاش با ایران رسمی شد.
با توجه به قدرت و نفوذ تعدادی از بازیکنان تیم ملی که حتی در انتخاب سرمربی هم اظهار نظر میکنند و اینکه فدراسیون فوتبال هیچ اقدامی برای برطرف کردن این مشکل انجام نداده است، سرمربیگری تیم ملی چالشی بزرگ برای مربی بعدی خواهد بود و فدراسیون فوتبال با همه کسانی که بعد از جام جهانی به این فدراسیون حمله کردند تسویه حساب خواهد کرد.