سپهر قاضی نوری*
این روزها با مشاهدۀ جسارت مسئولان عراقی و بهویژه نخستوزیر عراق (که از قضا به قدرت رسیدنش کاملاً مرهون حمایتهای ایران است) در مورد نام جعلی خلیج فارس، بیش از قبل به این فکر میکنم که تا حال چه فرصت خوبی را برای حمایت از کردهای عراق از دست دادهایم.
کردستانی نیرومند در عراق به ویژه اگر شامل شهر نفتی کرکوک باشد -که در زمان صدام ساختار جمعیتی آن به زیان کردها تغییر داده شد- نقش یک متحد راهبردی و تاریخی را برای ایران ایفا خواهد کرد و میتواند بهترین اهرم برای فشار بر بغداد و آنکارا و حتی دمشق باشد. چراکه کردستان عراق بین دشمنان قومی خود محصور است و جدای علایق تاریخی و فرهنگی گزینهای جز اتحاد با ایران ندارد.
در میان اقوام ایرانی که به زور قدرتهای سلطهگر از ایران جدا شدند، نظیر ترکمنها (که در معاهدۀ آخال توسط روسیه از ایران دور ماندند) و افغانها (که در معاهدۀ پاریس توسط انگلستان از ایران تجزیه شدند) و آذریها و ارمنیها و گرجیها (که در جریان جنگهای قفقاز، روسیه آن ها را اشغال کرد) و عراقیها (که عثمانی طی عهدنامۀ ذهاب از ایران جدا ساخت )، هیچ یک به اندازۀ کردها ایرانی نماندهاند و لذاست که هنوز پس از پانصد سال، خون دل ملت ایران از زخم جنگ چالدران میچکد.
برخلاف نظر بعضی ها که کردها را از نزدیک نمیشناسند، شخصا بر این اعتقادم که حمایت ایران از کردهای عراق، نه تنها خطری برای تمامیت ارضی ایران نیست و باعث علاقه مندی صدچندان ایرانیان کُرد به هویت و ملیت ایرانی خویش میشود، ای بسا بر عکس آن هم اتفاق بیفتد و زخم مزبور را تا حدی درمان کند.
این جملۀ مقرون به حقیقت از ملا مصطفی بارزانی که "کُردها هر جا باشند، آنجا ایران است"، مسؤولیت ما را نسبت به آیندۀ کردستان عراق سنگینتر میکند و کاش مرتکب اشتباه راهبردی تقویت یکجانبه بغداد در برابر کردها نشده بودیم تا امروز در برابر موجودیتی به نام عراق این گونه منفعل نمیماندیم.
-----------------------
* استاد دانشگاه تربیت مدرس