سيد غلامرضا فلسفي . كارشناس سواد رسانهای و سواد خبري
بر اساس نتايج چندين نظرسنجي معتبر، اعتماد مردم آمريكا به رسانهها در خصوص ارائه گزارشهای خبري «كامل، دقيق و منصفانه» به پایینترین ميزان خود طي دهههای اخير رسيده است.
در سال 2022 بهطور تقريبي یکسوم از افراد بزرگسال در آمريكا اظهار داشتند اخبار منتشره از سوي رسانهها غیرقابلاعتماد يا جانبدارانه است و تنها %26 درصد از پرسششوندگان گفتهاند كه بيشتر اوقات به اكثر اخبار اعتماد دارند. در سالهای 1972 تا 1975 و مقارن با انتشار گزارش روزنامه واشنگتنپست از رسوايي واترگيت در دوران رياست جمهوري نيكسون ميزان اعتماد مردم به اخبار رسانهها به بالاترين ميزان خود يعني %72 رسيد. مقایسه این آمار با سال 2022 از سقوط شديد اعتماد افكار عمومي ایالاتمتحده به رسانههای خبري حكايت میکند.
از نتايج چنين نظرسنجیهایی میتوان دريافت که مخاطبان شبکهای در يك فضاي محدود خبري در حال حركت تدريجي و پیوستهاند؛ مستغرق در اطلاعات نادرست عمدي[1] و در نهايت بدبين به همه گونه اطلاعات هنگامیکه نتوانند به اطلاعات و اخبار درست و واقعي دستیابند و بهتبع بر روي آنها اجماع كنند بهطورقطع نمیتوانند درباره مسائل اساسي و مهم زندگي خود گفتوشنودی سازنده دراندازند. لازم به تصريح است كه ادامه حيات حكمراني مردمسالارانه نيازمند پذيرش مجموعهای از حقايق مشترك توسط افكار عمومي است.
البته پايبندي به اصل شفافيت در حوزه اطلاعات و اخبار مسئوليت و مأموریت رسانههای خبري است كه بدين واسطه نشان میدهند چرا مخاطبان شبکهای میتوانند و بايد به آنها اعتماد كنند؛ ليك مخاطبان شبکهای نيز در مقام مصرفکنندگان اطلاعات و اخبار بايد كنشگرانه عمل كرده نسبت به افزايش توانمندي خود در حوزه سواد خبري حساستر و كوشاتر از پيش عمل كنند. امروزه همه از خرد و كلان بايد بدانند:
- نکته اصلی که خبر يا گزارش میخواهد بگويد، چیست؟
- آیا بهتمامی عناصر خبری در خبر يا گزارش پاسخدادهشده است؟
- آیا خبرنگار برای یافتن اصل واقعیت، نهایت تلاش خود را کرده است؟
- منابعی که خبرنگار در خبر يا گزارش خود نامبرده، از اعتبار کافی برخوردارند؟
- آیا خبرنگار خبر يا گزارش را، شفاف ارائه کرده است؟
- آیا مدارک و شواهدی مبني بر درستی آنچه خبر يا گزارش میخواهد بگوید، وجود دارد؟
- آیا در خبر يا گزارش اصل بیطرفی رعایت شده است؟
تا بتوانند ویژگیهای روزنامهنگاری باكيفيت را درك كرده اطلاعات نادرست غيرعمدي[2] و عمدي را تشخيص دهند.
بهطورمعمول حاكميتها زماني كه نمیخواهند براي موضوع اطلاعات نادرست و اخبار جعلي[3] چارهاندیشی كنند، يا انگشت اتهام را بهسوی رسانههای مستقل گرفته با داغ و درفش ممنوعیت و محدودیتهای حداكثري خبري اعمال كرده، از گردش آزاد اطلاعات و اخبار جلوگيري میکنند يا در خوشبینانهترین حالت، مخاطب شبکهای را به حال خود وامینهند تا به هر شكل و سياق با اطلاعات نادرست و اخبار جعلي مواجه شود.
در چنين هنگامهای فرد نبايد مسئولیتهای فردي و اجتماعي خود را در اين رابطه ناديده بگيرد. توانايي يافتن واقعيت و تفكيك آن از جعليات است كه از افراد عادي، شهروند قرن بيست و يكمي میسازد. كاربري كه تحقيق و پرسوجو میکند فردي است كه هم از جايگاه مصرفکننده، هم تولیدکننده و هم منتشركننده، آگاهانه با اطلاعات و اخبار مواجه میشود.
سوگمندانه امروزه كاربران به سبب زمان زياد حضور در فضاي سايبري و دسترسي آسان به اطلاعات و اخبار بیشمار، احساس دانا و متفاوت بودن میکنند. اين احساس كاذب آنها را نسبت بهدرستی اخبار و اطلاعات بیتفاوت و در مارپيچ بازنشر گرفتار كرده است. ازآنجاکه در عصر پساديجيتال تکتک مخاطبان شبکهای، ناشر (به معني آنکه هرکس میتواند مطلبي را توليد و منتشر كند) محسوب میشوند بايد مسئوليت صحت اطلاعات و اخباري را كه توليد يا بازنشر میکنند بر عهده بگيرند و شكاف اعتبار به وجود آمده را كمتر كنند.
در همين رابطه كارشناسان و صاحبنظران در هفته ملي سواد خبري آمريكا كه از 23 تا 27 ژانويه 2023 برگزار میشود، بر روشن شدن ابعاد گوناگون مشكل بیاعتمادی عمومي به رسانههای خبري متمرکزشدهاند؛ رسانهها در كجاها مرتكب اشتباه شدهاند، چرخشهای سياسي و اطلاعات نادرست عمدي در اين رابطه چه ميزان از تقصيرها را بر عهده داشته و مخاطبان شبکهای در مقام مصرفکننده اخبار چه وظايفي بر دوش دارند.