۰۳ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۳ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۷۴۴۱۲
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۳ - ۲۶-۱۰-۱۴۰۱
کد ۸۷۴۴۱۲
انتشار: ۱۷:۴۳ - ۲۶-۱۰-۱۴۰۱

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

يكي از موارد مهم مشاهده اشيای پرندۀ ناشناخته، در شهریور 1355 در آسمان تهران روی داده است. اين گزارش از آنجا كه صرفا توسط مردم عادی ارائه نشده و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران و خلبانان نيروي هوايی آن را تایید كرده‌اند از احتمال صحت بالايی برخوردار است.

   عصر ایران؛ شیرو بیدرانی - در خبرها آمده بود که نهادهای اطلاعاتی ایالات متحدۀ آمریکا در حال مطالعۀ صدها گزارش جدید از رؤیت اشیاء ناشناس پرنده هستند و شورای امنیت ملی ایالات متحده تا کنون بیش از 510 گزارش دربارۀ مشاهدۀ چنین اشیائی دریافت کرده است.  شیء ناشناس پرنده (یوفو) همان چیزی است که قبلا در ایران به آن بشقاب‌پرنده می‌گفتند.

   اگرچه برخی از داشنمندان و متخصصان هوانوردی معتقدند بيشتر حوادث مربوط به مشاهدۀ بشقاب‌پرنده‌ها، حاصل خطاي ديد يا نا آگاهي افراد بوده، با اين حال هنوز هم مواردي وجود دارد كه به راحتی نمی‌توان آن‌ها را محصول جهل و خطا دانست.

   یکی از دلایل جدیت نهادهای علمی و حکومتی آمریکا برای بررسی دقیق‌تر یوفوها این است که در دهه‌های اخیر بسیاری از گزارش‌های مربوط به مشاهدۀ این اشیاء، از سوی خلبانان نظامی ارائه شده است. یعنی افرادی که در هوانوردی تخصص دارند و حرفشان در این زمینه در قیاس با شهروندان نامتخصص قابل اعتناتر است.

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

   دلیل دیگر البته پرواز یوفوها در آسمان مناطق نظامی آمریکا است که حساسیت‌های امنیتی را نزد مقامات این کشور برانگیخته است.

  در ایران هم گاهی چنین اشیائی در آسمان دیده شده و معمولا نیز شب‌هنگام؛ اما کسی این پدیده را چندان جدی نگرفته است و شاید هم حق داشته‌ایم. جدی گرفته شدن این پدیده احتمالا ربطی هم به سطح پیشرفت علمی یک کشور دارد.

   يكي از موارد بسیار مهم مشاهده اشياي پرندۀ ناشناخته در آسمان تهران، در سال 1355 روی داده است. صحت اين گزارش از آنجا كه صرفا توسط مردم عادي ارائه نشده و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران و خلبانان نيروي هوايي آن را تایید كرده‌اند از احتمال بالايي برخوردار است.

   حدود ساعت ده‌ونيم شب ۳۰ شهريور ۱۳۵۵، تماس‌هاي مردم با برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و نيروي هوايي ارتش از رؤيت شئ پرندۀ مرموزی در افق شمالي تهران و منطقۀ شميرانات خبر داد.

   ساعاتي بعد، چند نفر از مردم خیابان‌های آزادي و شادمهر هم گزارش‌هایی مبني بر رؤيت شئ ناشناس و نوراني به برج مراقبت فرودگاه مهرآباد مخابره كردند.

  پس از تاييد اين گزارش‌ها توسط برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تهران، از پايگاه هوايي شاهرخي (شهيد نوژه) دوفروند F-4 Phantom عازم تهران مي‌شوند.

  پرويز جعفري، خلبان هواپيماي دوم، كه در زمان حادثه با درجۀ سرگردي فرماندهي دو فانتوم اعزامي از پايگاه شاهرخي را بر عهده داشت، گفته است پس از تماس مسئول برج مراقبت مهرآباد با تيمسار يوسفي، فرماندۀ كشيك نيروي هوايي، دو فانتوم اين نيرو از همدان روانۀ تهران مي‌شوند.

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

  سرنشينان جنگندۀ اول پس از نزديك شدن به شيء پرندۀ ناشناس برفراز تهران، متوجه از كار افتادن وسايل ارتباط راديويي خود مي‌شوند و مجبور به برگشت به پايگاه شاهرخي مي‌شوند.

  سرگرد جعفري كه به همراه سروان دميريان، خلبان دوم خود، به فاصلۀ ده دقيقه پس از هواپيماي اول پايگاه را ترك كرده بود، سعي مي‌كند با نزديك شدن به شيء ناشناس، با چشم و همچنین به وسيلۀ رادار آن را ارزيابي كند.

  او مشاهداتش از اين شيء را اين طور کرده است: «حركت‌هاي خيلي سريعی مي‌كرد و با سرعت بالا جابه‌جا مي‌شد. از خود چهار نور ساطع مي‌كرد. از قسمت بالاي آن نوري قرمز و چشمك‌زن، در پايين نوري نارنجي‌رنگ و در طرفين نوري آبي‌رنگ ساطع مي‌شد. اين نورها به قدري شديد بودند كه امكان ديدن بدنۀ اين شيء وجود نداشت.»

  با نزديك شدن جنگندۀ اف-۴ به فاصلۀ ۴۰ كيلومتري شيء پرندۀ ناشناس، كه به سمت بيابان‌هاي جنوب تهران در حال حركت بود، جسم نوراني گوی‌مانند كوچكي از آن جدا مي‌شود و به سمت هواپيماي ايراني حركت مي‌كند.

  خلبان‌جعفري دربارۀ احساس و واکنش خود در آن لحظه گفته است: «هم حس كنجكاوي داشتم و هم اينكه با گذشت زمان وحشت برم داشت. فکر کردم موشکی به سمت من شلیک شده و سعی کردم با موشک حرارتی آن را هدف قرار دهم؛ ولی وقتی موشکم را انتخاب کردم، متوجهٔ از کار افتادن وسایل دقیق و خاموش شدن همهٔ چراغ‌ها بر روی صفحهٔ مقابلم شدم. در آن لحظه وسایل دقیق شروع به نوسان کردند و ارتباط رادیویی هم از کار افتاد.»

خلبان پرویز جعفری

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

  با ادامۀ حركت جسم نوراني به طرف جنگندۀ اف-۴، خلبان ايراني تصميم مي‌گيرد در صورت نزديك‌تر شدن آن، به بيرون بپرد ولي با فاصله‌گرفتن هواپيما از شيء پرندۀ ناشناس اصلي، جسم نوراني به سوي بشقاب‌پرنده یا سفينۀ اصلي بر‌مي‌گردد.

  اما سپهبد شاپور آذربرزین، که در هنگام وقوع این حادثه از فرماندهان ارشد نیروی هوایی بود و پس از انقلاب نیز به مدت کوتاهی، از 24 بهمن تا 6 اسفند 1357، فرماندۀ نیروی هوایی ایران بود، روایتش از حادثه اندکی متفاوت است.

  مطابق روایت سپهبد آذربرزین، علت بازگشت دو جنگندهٔ اول به پایگاه تمام‌شدن سوخت و عدم رؤیت شیء نورانی بوده و پرندهٔ ناشناس توسط هواپیمایی که در نوبت دوم به پرواز درآمده رؤیت شده ‌است. همچنین جنگندهٔ نیروی هوایی فقط رادار را روی شیء ناشناس قفل کرده و اقدام به شلیک موشک نکرده‌ است؛ چرا که بر اساس رویهٔ جاری نیروی هوایی اجازهٔ چنین کاری نداشته.

  دربارۀ موشکی که خلبان‌جعفری خواسته به سمت شی‌ء ناشناس پرنده شلیک کند نیز بین سپهبد آذربرزین و گزارش تیم تحقیق این حادثه و البته گزارش خود خلبان‌جعفری اختلاف نظری وجود دارد.

  مطابق نظر سپهبد آذربرزین، موشک نام برده شده در گزارش تیم تحقیق، از نوع حرارتی است و باید از پشت به هواپیما شلیک شود و طبق اطلاع سپهبد، جنگندهٔ نیروی هوایی در پشت شیء پرنده قرار نداشته.

  اما دربارۀ اینکه از بشقاب‌پرنده، شیئی خارج شده و به سمت هواپیمای ایرانی آمده و خلبان‌جعفری به تصور اینکه آن شیء موشک است، اقدام به فرار کرده و از بشقاب‌پرنده دور شده، اختلافی بین روایت سپهبد آذربرزین و خلبان‌جعفری وجود ندارد.

  اختلاف دیگر در گزارش روایت سپهبد آذربرزین و خلبان‌جعفری این است که خلبان‌جعفری گفته آن گوی نورانی خارج‌شده از بشقاب‌پرنده، مجددا به سمت بشقاب‌پرنده بازگشت ولی سپهبد آذربرزین گفته است که گوی نورانی پس از طی مسافتی در حوالی دریاچۀ قم به زمین اصابت کرد و بعد از برخوردش به زمین، دستگاه‌های الکترونیکی هواپیما دوباره به کار افتاد.

  سپهبد آذربرزین افزوده است: «در بازدیدی که روز بعد از محل برخورد شیء نورانی انجام شد مشخص شد دستگاه‌های الکترونیکی در این محل دچار اختلال می‌شوند و این مسئله تا سه روز پس از برخورد باقی بود. همچنین دو نفر که در نزدیکی محل برخورد زندگی می‌کردند، تصور کرده بودند رعد و برقی در محل رخ داده‌ است.»

سپهبد شاپور آذربرزین، نفر اول سمت راست

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

  به هر حال پس از اینکه دستگاه‌های الکترونیکی هواپیما دوباره به کار می‌افتند، به خلبان‌جعفری دستور داده می‌شود که در فرودگاه مهرآباد فرود آید.

  او نیز مي‌گويد هنگام پرواز به سمت مهرآباد، متوجه حركت يك شيء ناشناس ديگر از شمال تهران به سوي هواپیمایش شده است: «يك چيزي در ارتفاع خيلي پايين از بالاي سر من رد شد. اين يكي خط‌كش‌مانند بود و مانند شيء ناشناس اول گرد نبود.»

   مطابق روایت خلبان‌جعفری، پس از گزارش اين موضوع، او بار ديگر ماموريت پيدا مي‌كند به سمت آن حركت كند اما با نزديك شدن مجدد جت اف-۴ به شيء پرندۀ ناشناس، آلات دقيق و رادار آن بار ديگر از كار مي‌افتد و در نهايت مجبور به بازگشت به فرودگاه مهرآباد مي‌شود.

  خلبان‌جعفري با اشاره به وقايع آن شب مي‌گويد: «علاوه بر مسئولان ايراني، آمريكايي‌ها هم به اين موضوع كنجكاوي نشان دادند و اسناد خود دربارۀ آن را تا سال‌ها به حالت طبقه‌بندي‌شده نگهداري مي‌كردند.»

  به گفتۀ او، اسناد منتشرۀ آمریکایی‌ها نشان مي‌دهد که يكي از ماهواره‌هاي نظامي آمريكا پرواز شيء پرندۀ ناشناس برفراز تهران را ردگيري كرده بود.

  در گزارش سازمان اطلاعات دفاعی امریکا (DIA) دربارۀ این واقعه آمده است:

  1) این مورد شامل گزارشهای مختلفی در زمینۀ یک مورد واحد است که توسط شاهدان مختلف در شمیران و فرودگاه مهرآباد و ... که از آسمان و هم از روی سطح زمین در مکان‌های مختلف دیده شده است.

  2) جدا از وجود تعداد زیادی شاهد عام، تعدادی از پرسنل نیروی هوایی که دارای علم و تجربۀ کافی بودند نیز بر وجود چنین شی ناشناسی گواهی دادند.

  3) تمام این مورد توسط رادار مشاهده و تایید شده است.

  4) تاثیرات الکترومغناطیسی ناشناخته همانند EME توسط دو هواپیما و برج مراقبت فرودگاه مهرآباد تایید شده است.

  5) تاثیرات فیزیولوژیک قابل مشاهده‏ای مانند تاثیر در عضو بینایی پرسنل نیروی هوایی گذاشته است

  6) مقدار مانورپذیری بسیار بالایی برای شی ناشناس گزارش شده است.

 با توجه به مدارک موجود، این مورد قابلیت بررسی به عنوان یک شی ناشناس پرنده (UFO) را دارد.»

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

  پس از فرود هواپيماي خلبان‌جعفري در تهران، او به همراه سروان دميريان و دو خلبان اف-۴ ديگر مورد آزمايش پزشكي قرار گرفتند و هواپيماهاي آن‌ها نیز از نظر آلودگي راديواكتيوي بررسي شد.

  آزمايش‌هاي پزشكي چند ماه ادامه داشت و هيچ مورد غيرطبيعي در بدن او و ساير خلبانان مشاهده نشد.

  دو اختلاف دیگر که در روایت سپهبد آذربرزین و روایت‌های مشهورتر این واقعه وجود دارد. اول اینکه، طبق روایت سپهبد، شیء گوی‌مانندِ خارج‌شده از بشقاب‌پرنده (یا یوفو)، به زمین اصابت کرده ولی روایت‌های دیگر، دلالت بر فرود این شیء دارند نه اصابت‌کردنی شبیه سقوط.

  دوم اینکه، سپهبد آذربرزین گفته است شیء مذکور در حوالی دریاچۀ قم به زمین اصابت کرد ولی روایت مشهورتر، محل فرود شیء مذکور را جایی به مراتب نزدیک‌تر به تهران می‌داند. احتمالا در حوالی کهریزک.

  به هر حال فردای حادثه، خلبانان دومین هواپیمای فانتوم (یعنی خلبان‌جعفری و خلبان دمیریان) با استفاده از هلی‌کوپتر با پرواز بر فراز منطقه سعی در پیدا کردن محل فرود شیء ناشناس پرنده داشتند، اما هیچ رد و اثری نیافتند.

بشقاب‌پرنده‌ای در آسمان تهران

  بنابراین تصمیم گرفته شد محل تقریبی فرود شیء ناشناس پرنده، در یک دایره با استفاده از دستگاهای ردیاب امواج رادیویی و بررسی تششعات مختلف (رادیو اکتیو و .... ) بررسی شود که در هنگام این جستجو، امواج رادیویی گوش‌خراشی در همان اطراف از یک خانۀ کوچک که در همان نزدیکی بود دریافت گردید.

   وقتی از ساکنین خانه در مورد اینکه شب گذشته موردی غیر عادی ندیده‏اند سوال شد آن‌ها پاسخ دادند که دیشب صداهای عجیب به همراه نورهای خیره‏كننده‏‏ای مانند صاعقه شنیده و دیده‌اند.

  در آن زمان گزارشی از بازجویی اعضای این خانواده و یا منبع آن امواج گوش‌خراش و حتی گزارشی از نتایج تحقیقات بررسی تششعات، منتشر نشد و بعد از سقوط رژیم شاه نیز مدرک یا گزارشی در خصوص این واقعه منتشر نشده است.

  یدالله ناظری، یکی از خلبانان اولین هواپیمای جت فانتوم، گفته است که اشیاء ناشناس پرنده (UFO) می‏‌توانند با سرعت چندین هزار مایل در ساعت مسافرت کنند. او دربارۀ واقعۀ تهران نیز گفته است: «این اشیاء فراتر از سرعت و قدرت ما بودند و اف-4 مطمئناً نمی‏‌توانست به این اشیاء ناشناس پرنده برسد، هنوز هیچ کشوری نتوانسته به چنین وسایل پرنده‏‌ای با چنین قدرت و سرعتی دست یابد.»

  سپهبد آذربرزین نیز در گزارش خودش نوشته است: «تمامی شاهدان بر این باور هستند که هیچ کشوری به چنین تکنولوژی پیشرفته‏ای دسترسی ندارد و این اشیا ناشناس ساخت دست بشر نبودند

  خلبانان هواپیمای فانتومی که به بشقاب‌پرندۀ آسمان تهران نزدیک شد، پرویز جعفری و جلال دمیریان بودند. خلبان‌‌جعفري پس از آن حادثه تا پایان جنگ به خدمت در نيروي هوايي ايران ادامه داد و در سال ۱۳۶۸ با درجۀ سرتيپ‌دومي بازنشسته شد، خلبان‌دميريان نیز در بهمن ماه 1359، در حالی که به درجۀ سرگردی رسیده بود، در جريان جنگ ايران و عراق  به شهادت رسيد.

ارسال به دوستان