روزنامه آفتاب یزد در گفتگو با عبدالرضافرجی راد، استاد ژئوپلیتیک دانشگاه، آخرین تحولات برجام و آثار و تبعات عبور از آن را بررسی کرده است.
فرجی راد گفته است:
*اگر تمام قطعنامههای فصل هفت را نگاه کنیم آخرین جملهاش نوشته در مواد ۴۰، ۴۱ و ۴۲ اکتینگ است. یعنی سه مرحله است قطعنامه ۱۹۶۹، ۱۶۶۶ تحت ماده ۴۰ یعنی اقدامات موقتی ۳۹ هم یعنی قطعنامه مورد نظر نیز در فصل هفت قرار دارد. یعنی تهدید صلح امنیت جهانی. وقتی گفته میشود ۴۰ یعنی تهدید صلح جهانی محرز میشود. بنابراین با توجه به قطعنامههایی که داشتیم و صحبتهایی که وزیر خارجه سابق مان کرد نظرش همین بود که بنده گفتم. ما ذیل فصل هفت قرار گرفتیم که بعد از اینکه برجام امضا شد از این فصل خارج شدیم و خطر رفع شد. برای همین ما میگوییم برجام اقدام مهمی بوده که در کشور انجام شده و نه تنها اقتصاد ایران از رکود خارج شد بلکه خطر امنیتی هم از سر کشور خارج شد.
*اکنون در وضعیت کاملا خاکستری قرار داریم وقتی این اعتراضات در ایران انجام شد و مقداری ادامه دار شد نظام و دستگاه دیپلماسی به این نتیجه رسیدند که اصل این اعتراض ها اقتصادی است یک دفعه هم موج بالا رفتن قیمت دلار و اثر گذاشتن روی همه اجناس و قیمتهای نجومی اتومبیل عصبیتی در کشور ایجاد کرد که مسئولین گفتند دنبال برجام برویم تا اقتصاد را باز کنیم تا دلار و قیمتهای نجومی را بشود کنترل کرد لذا پیامهایی رد و بدل شد با عمانیها، سفر آقای امیرعبداللهیان به اردن، بحث با آقای جوزف بُرل، صحبت جوزف بُرل با بلینکن، چراغ سبز نسبی بلینکن همه اینها در یک مقطع چند روزه انجام گرفت.
*اما وقتی جوزف بُرل به اروپا برگشت و آقای بلینکن هم تا حدودی با عمانیها فعال شد دیدند در بین خودشان اختلاف نظر زیاد است؛ وزیر خارجه آلمان موضع بسیار تندی گرفت انگلیسیها و فرانسویها سکوت کردند این نشان میداد که با آمریکاییها همراه هستند. آقای جوزف بُرل هم بعد این اختلاف سکوت کرد ضمن اینکه ایشان در صحبتی که با آقای امیرعبداللهیان در عمان داشت در خبری که منتشر شد اشاره کرد که شما با اوکراینیها صحبت کنید. یعنی اینکه آقای بُرل میدانست که مسئله اوکراین یک مسئله جدی برای غرب و به ویژه اروپا است یعنی همکاری که آنها مدعیاند ایران با روسیه میکند برای ارائه پهپاد و استفاده پهپادها در جنگ اوکراین که آقای زلنسکی هم در این قضایا آن را حساستر میکرد غربیها را در یک وضعیتی قرار داد که نتیجهگیری کنند که این نتیجهگیری را در چند روز گذشته در بیانیههایی که سخنگوی وزارت خارجه آمریکا مطرح میکند میتوان دید.
* یک روی مسئله اوکراین دست میگذارند که تمرکزمان روی روابط ایران و روسیه در رابطه با اوکراین است دوم تمرکزمان روی مسائل داخلی ایران است یعنی شروط شان این است البته نمیخواهند شروط را هم به روشنی بیان کنند چون هنوز افکار عمومی دارد روی شان فشار میآورد که اولی باید قطع شود دوم اینکه مسائل داخلی ایران و مسائل حقوق بشری که مطرح میکنند هم باید به نحوی حل شود. پس ما الان به اینجا رسیدیم که غربیها خودشان را هماهنگ کردند لذا به نظر من اکنون اینها دو شرط دارند که این دو شرط را هنوز پاسخی نگرفتند به ویژه در مورد اوکراین. لذا فکر میکنم این توافق و گفتگوها با توجه به این هماهنگی که در بین اروپا و آمریکا به وجود آمده میخواهند این شروط را برآورده سازند بعد توافقی صورت گیرد.
*آقای گروسی قرار بود بر اساس گفتههای قبلی این هفته یا هفته بعد به ایران بیاید اما الان دیگر صحبتی از سفر آقای گروسی هم به ایران نمیشود که این هم نشان میدهد که غربیها به آژانس گفتند فعلا عجلهای نیست. مجموع این موارد همراه با زمان را که در نظر بگیریم احساس میشود با توجه به اینکه دو خواسته آنها برای طرف ایرانی خیلی قابل اجابت نیست یا طرف ایرانی نمیتواند آنها را قانع کند یعنی اوکراینیها باید اعلام کنند که دیگر پهپادی نیست تا طرف غربی به ویژه آلمانیها راضی شوند. لذا ما ممکن است دیگر از مسئله برجام عبور کنیم حالا عبور کنیم به پلن B میرسیم یا نمیرسیم. البته آقای بلینکن بعد این قضایا برای اینکه سوءتفاهمی ایجاد نشود در مصاحبهای اعلام میکند که ما هنور روی برجام و توافق تاکید داریم اما بایست مقدماتی فراهم شود. بنابراین فکر میکنم امکانش بالا رفته که از برجام عبور کنیم و به پلن B احتمالی که مفادش مشخص نیست میرسیم. یعنی اگر طولانی شود ممکن است ما به قطعنامه بعدی آژانس برسیم و چون در قطعنامه قبلی و خط انتهایی اشارهای به فصل هفتم کرده بودند حتما قطعنامه بعدیشان گزارشی میفرستند. بنابراین با توجه به اینکه با اروپا روابطمان تند و تیزتر شده روزهای آینده هم ممکن است سردی بیشتری در روابط با اروپا داشته باشیم چشم انداز مثبتی فعلا دیده نمیشود.
*با توجه به این نکات در داخل هم که این مانعها مقداری بیشتر شده افرادی که از اول مخالف برجام بودند و سنگاندازی کردند و در مصاحبهها هم علنا اعلام میکردند دارند نظرات و اقداماتی را اعلام میکنند که بر اساس آن ایران دیگر از این قضیه دل بکند و دل کندن یک طرف نتیجه دل کندن هم باید به آن توجه شود که در این شرایطی که کشور با بحرانهای متعدد اقلیمی و کم آبی آلودگی و گرانی و تورم و هم چنین فشار به بخشهایی از شرکتهای عراق که دارند از سوی آمریکا کمکهایی به ما میکنند و همین طور تغییر راهبرد چین که بسیار مهم است و میتواند ادامه پیدا کند و چراغ سبزی هم ندیدیم که چین میخواهد جبران کند و برعکس بیانیههایی میدهند که میخواهیم همکاریهای نظامی هم با رقبای جنوبی ایران انجام دهیم ممکن است به کاهش خرید نفت هم منجر شود که درآمدها بیشتر و بیشتر کم شود. اعتقادم بر این است نظام باید تصمیم جدی و یک گفتگوی جدی را با اروپا و حتی آمریکا مطرح کند که اگر نشود فکر میکنم در آینده شرایط نامطلوبتری برای کشور از لحاظ اقتصادی پیش آید.
*آقای دکتر جلیلی نظرات خودش را دارد میگوید، ممکن است نظرات یک طیف هم باشد. ایشان از ابتدا مخالف بود و به نظر اعتقاد هم ندارند که وضعیت اقتصادی اسفناک است اما قبول ندارم که آقای دکتر باقری همان دیدگاه را دارد دنبال میکند. آقای باقری اکنون در جایگاه مذاکرهکننده اصلی و معاون سیاسی وزارت خارجه به نظرم دیدگاه جمعبندی نظام و دستوری که میگیرد را پیگیری میکند و اخیرا هم مصاحبهای درباره پیگیری شهادت سردار سلیمانی داشتند که این دیدگاه بیحساب و کتاب مطرح نشده لذا بعضی از دوستان در این چند روز مصاحبه کردند و بیشتر بحث عملیات نظامی را مطرح کردند. ایشان اگر نظرات خاصی داشته باشد در عمل آنچه را که انجام میدهد نظرات نظام است.