هفته گذشته خبری از سوی سازمان امور دانشجویان منتشر شد مبنی بر اینکه قرار است در راستای گسترش ارتباطات میان دو کشور ایران و کره شمالی، تبادلات علمی صورت گیرد. طبق اخبار منتشرشده، چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۱، معاون وزیر علوم تحقیقات و فناوری و رئیس سازمان مور دانشجویان با «هانگ سونگ او» سفیر کشور کره شمالی در محل این سازمان دیدار و گفتگو کردند و این ملاقات منتج به چنین گزارهای شد.
بنا به گفتههای هاشم داداشپور، تبادل استاد و دانشجو میان دو کشور میتواند در تحکیم روابط ایران و کره شمالی مورد توجه قرار گیرد. داداشپور در سخنان خود به ایجاد فرصتهای مطالعاتی کوتاهمدت برای دانشجویان و اساتید اشاره کرد و تبادل استاد و دانشجو میان این دو کشور را راهی برای ارتقای علمی دانست.
در همین خصوص محمد مهاجری، روزنامهنگار، که در سال ۹۲ سفری به کشور کره شمالی داشته است، در گفتوگو با خبرآنلاین از موانع و محدودیتهایی گفته است که ممکن است در اجرای این تصمیم وجود داشته باشد.
متن این گفتگو را در ادامه می خوانید:
«نظام آموزشی در کره شمالی، یک نظام کاملاً تعریفشده است و افراد در طبقات مختلف فقط قادرند تا مقاطع مشخصی به تحصیل بپردازند. مثلاً در روستاها حق تحصیل برای بعضی تا پایان مقطع ابتدایی و برای گروهی تا سیکل است، عده کمی هم اجازه اخذ دیپلم و تحصیل تا این سطح را دارند.
در واقع مقامات، کسب سواد را بیش از یک حد مشخصی صلاح نمیدانند. همچنین در کره شمالی، رسیدن به دانشگاه کار آسانی نیست؛ این در حالی است که ممکن است طبقات محروم و کمتر برخوردار از حقوق اجتماعی حتی اجازه تحصیل تا مقطع دیپلم را هم نداشته باشند.»
تنها سه دانشگاه برای ۲۵ میلیون نفر جمعیت
گفتنی است که کره شمالی با جمعیت بیش از ۲۵٫۷ میلیون، به طور کل سه دانشگاه پیشرفته دارد که دانشجویان بینالمللی میتوانند درخواست تحصیل در این مراکز را بدهند. این دانشگاهها مدارک بینالمللی و معتبری را ارائه میدهند.
یکی از این سه دانشگاه، دانشگاه کیم ایل سونگ است که به افتخار کیم ایل سونگ، بنیانگذار و اولین رهبر کره شمالی، نامگذاری شده و تنها نهاد جامع آموزش عالی کشور است. دانشگاه کیم ایل سونگ، اولین دانشگاه ساختهشده در پیونگ یانگ (پایتخت کشور کره شمالی) است که در ۱ اکتبر ۱۹۴۶ تأسیس شد. تا کنون ۱۶۰۰۰ دانشجو در این دانشگاه تحصیل کردهاند. در این دانشگاه بخشی مجزا برای کار با کامپیوتر اختصاص داده شده، اما لازم به ذکر است که در این زمینه دسترسی محدودی به اینترنت وجود دارد.
شرایط ورود به این دانشگاه به قدری دشوار است که گفته شده از هر شش متقاضی، فقط یک دانشجو پذیرفته میشود. در این دانشگاه امکان تحصیل در رشتههای علوم اجتماعی، حقوق، هنر و علوم فراهم است.
مهاجری در این زمینه میگوید: «شرایط ورود به دانشگاه در این کشور بسیار دشوار است؛ فردی که تصمیم ورود به دانشگاه را دارد، هم میبایست جزو خانوادههای برتر یا خواص جامعه باشد و هم از یکسری حقوق اجتماعی بخصوصی برخوردار باشد؛ به بیان دیگر تفاوتی میان او و باقی اعضای جامعه باشد.»
دانشگاه علم و صنعت پیونگ یانگ، اولین دانشگاه کره شمالی است که با بودجه خصوصی اداره و تأمین مالی میشود. این دانشگاه در اکتبر ۲۰۱۰ شروع به کار کرد و حدود ۶۳۸ دانشجو دارد که از این تعداد ۵۴۳ دانشجو در مقطع کارشناسی و ۹۵ دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد هستند. دانشجویان و اساتید فارغالتحصیل در این دانشگاه به اینترنت دسترسی دارند، اما فیلترینگ و نظارت شدید در این زمینه همچنان پابرجاست.
دانشگاه مطالعات خارجی پیونگ یانگ نیز یک موسسه آموزش عالی در کره شمالی است که از سوی وزارت آموزش کره شمالی به رسمیت شناخته شده و به صورت اختصاصی در زمینه آموزش زبان فعالیت دارد. این دانشگاه در سال ۱۹۶۱ تأسیس شده و در مجموع، ۲۲ زبان در این دانشگاه تدریس میشود.
تحصیل در کره شمالی، یک رویای محال
سؤالی که مطرح میشود، این است که چنین کشوری با این میزان محدودیت و یک سیستم آموزشی بسته، آیا واقعاً نخبگانی را دارد که برآمده از کف جامعه باشند یا حق نخبهشدن هم فقط از آن خواص کشور است؟
مهاجری در مقایسه نظام آموزشی حاکم بر ایران و کره شمالی، به برتری سیستم آموزشی ایران اشاره میکند و میگوید: «در کشور ما امکان تحصیل بالقوه وجود دارد و افراد تا هر زمان و هر مقطعی که مایل باشند و شرایط زندگیشان اجازه دهد، میتوانند به تحصیل بپردازند. ممکن است موانعی بر سر این راه وجود داشته باشد (اعم از عدم موفقیت در آزمون کنکور، کسب نتیجه نامطلوب و یا سایر محرومیتها)؛ اما مسئله مهم این است که امکان و اجازه ثبتنام در آزمون ورودی دانشگاه در ایران به طور پیشفرض مهیاست و مانعی بر سر این راه نیست. اما در رابطه با کره شمالی اگر فرض بر این باشد که در چنین جامعهای فقط خواص حق تحصیل در دانشگاه را داشته باشند، نمیتوان خیلی شاهد و امیدوار به یک وضعیت مناسب تحصیلی و دانشگاهی بود.»
سایه محدودیت بر سر اینترنت
کره شمالی در رابطه با دسترسی شهروندانش به اینترنت به قدری بدبین است که حتی داشتن یک کامپیوتر معمولی در این کشور، نیاز به کسب جواز دولتی دارد و همه رایانههای شخصی موجود در کشور کره شمالی، در اداره پلیس به ثبت رسیدهاند. محدودیت به قدری در کره شمالی حاکم است که حتی مالکیت شخصی دستگاههای فکس نیز در این کشور کاملاً ممنوع است و ارسال یک فکس معمولی، نیازمند مجوز رسمی است.
با این حال، کره شمالی اینترنت دارد؛ اما نه معنای گسترده. اکثریت مردم این کشور که در فقر و محرومیت زندگی میکنند، از وجود فضای مجازی بیخبرند. در پیونگ یانگ (پایتخت این کشور) و نهایتاً در یک یا دو شهر دیگر، فقط عدهای از شهروندان که مشاغل اداری دارند یا در مؤسسات آموزشی مشغول به کارند، به اینترانت مصوب دولتی کره شمالی دسترسی دارند.
اینترانت هست، اما کم است
اینترانت نوعی شبکه محدود است که در ظاهر به اینترنت واقعی و رایج شباهت دارد اما در باطن چنین نیست. این شبکه به دلیل اتصال همزمان تمام سیستمهای کره شمالی به آن، سرعت بسیار پایینی دارد و پهنای باند آن بین دستگاههای متصل تقسیم میشود. در واقع استفاده از آن به دردسرش نمیارزد؛ حجم کم، سرعت پایین، دشواری در اتصال و ... .
اینترنت کره شمالی صرفاً اجازه دسترسی به مرورگرهای ساده و سرویسهای ایمیلی اولیه را میدهد و تعداد معدودی از سایتها را میتوان با آن رصد کرد؛ که البته سانسورهای لازم از پیش روی این سایتها اعمال شده است.
این شبکه در سطح محدود در ادارات مهم دولتی، دانشگاهها و برخی کافینتها در شهرهای مهم مثل پایتخت قابل دسترسی است؛ اما از آنجا که در کره شمالی، سفر داخلی نیز بدون کسب مجوز ممنوعیت دارد، اغلب شهروندان این کشور هرگز پیونگ یانگ را ندیدهاند که بدانند نشانی این کافینتها کجاست.
از طرف دیگر، دسترسی به اینترنت مستلزم وجود یک کامپیوتر است و متأسفانه حق داشتن رایانه شخصی برای مردم عادی مشروط به اخذ مجوز از سوی دولت است.
ممنوعیت ارتباط؛ هم در سطح بینالملل و هم در سطح جامعه
محمد مهاجری، افزون بر مشکلات ساختاری موجود در کره شمالی و ممنوعیت در ارتباطگیری با جهان پیرامون، به دشواری در برقراری ارتباط اجتماعی در این کشور میپردازد: «ورود افراد خارجی به کشور کره شمالی به آسانی میسر نیست؛ نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که حتی اگر فردی موفق شد وارد این کشور شود، نمیتواند به راحتی با افراد مختلف ارتباط بگیرد. نه اینکه خود شخص قادر به برقراری ارتباط نباشد، بلکه این اجازه به او داده نمیشود. خود من که به عنوان یک روزنامهنگار به این کشور سفر کرده بودم، اجازه نداشتم با افراد مختلفِ دارای موقعیت اجتماعی و حتی مردم عادی ارتباطی برقرار کنم.»
او در پایان میگوید: «نمیدانم در کشوری که سرشار از محدودیتهای مختلف است و یک فضای کنترلگر و نظارتی بر آن حکمفرماست، تا چه حد ممکن است آزادی در تحصیل وجود داشته باشد که استعدادهای دانشگاهی در آن شکوفا شود. اتفاقاً من امیدوارم هرچه زودتر این اتفاق بیافتد و ما ببینیم این تبادل علمی که بنا به صلاحدید مسئولان ذیربط قرار است با چنین کشوری صورت بگیرد، چه نتیجهای در بر دارد.»