عصرایران؛ مصطفی داننده- تهران هوا ندارد؛ این تیتری تکراری این سالهاست. وقتی سرما از راه میرسد تهران تبدیل به دیگ آلودگی میشود. گویی نصرت آشپز معروف ترکی با آن حالت خاص دستهایش در موقع نمک ریخن روی غذا، در حال ریختن آلایندههای مختلف در دیگ آلودگی تهران است.
مگر میشود، مگر داریم که هر سال یک قصه تکرار شود و مسئولان شهری و البته کشوری، دست روی دست بگذارند تا بهار و تابستان از راه برسد تا شاید پایتخت کمی نفس بکشد؟
البته این روزها شهردار تهران به جای پیگیری آلودگی در حال اظهار نظر در مورد چین و اعتراضات اخیر است. روزنامه همشهری هم به جای پرداختن به مشکلات شهری به دنبال پولهای گرفته شده توسط حمید فرخنژاد است.
با توجه به رفتار شهرداری تهران خیلی نمیشود به این نهاد برای حل مشکلات پایتخت امید داشت، حداقل مسئولان کشور و سران قوا که در تهران زندگی میکنند، فکری به حال این شهر و هوای سیاهش بکنند.
ما که یادمان نرفته است، در سالهای نه چندان دور، پایتخت به خاطر برف تعطیل میشد. نگارنده که متولد دهه 60 است، تونلهای برفی کوچههای تهران را به یاد دارد و حالا اما تعطیلی به خاطر نفس نداشتن است. به خاطر هوای آلوده که هر آینه ممکن است جان یک هموطن را بگیرد.
در تمام این سالها شهرداران تهران که هفت قرآن به میان، هر کدامشان هم مدعی اداره کشور بودند و سوداهای بزرگ در سر داشتند، هیچ اقدامی برای رفع این مشکل نکردند. شورای شهر که در ایام انتخابات با پوسترهایشان، چهره شهر را زشت میکنند هم به عنوان نهاد نظارتی شهرداری، هیچ اقدامی برای رفع مشکل نمیکنند.
آلودگی، بیماری لاعلاج نیست که نشود آن را درمان کرد. البته این هوای ناپاک زمینه ساز بسیاری از بیماریها میشود و حتی جان میگیرد.
یک مدیریت قوی با برنامهریزی و هدف مشخص، میتواند مشکل تهران را حل کنند. مشکلی که همه میدانند چیست اما اقدامی برای آن نمیکنند.
مردم حق دارند درهوای پاک زندگی کنند. آنها چه گناهی کردهاند هم باید دغدغه زمین را بخورند و هم نگران هوا باشند.
سیاستهای اشتباه در تمام این سالها جمع شدند و این آسمان سیاه و زشت را برای تهران ساختند. پاک کردن این اشتباهات طول میکشد اما اگر از همین امروز شروع نکنیم شاید فردا خیلی دیر باشد.
واقعا چرا به جای حمایتهای گسترده از صنعت خودروسازی فشل که به نظر میرسد نقش مهمی در آلودگی این روزهای ایران به خاطر خودروهای آلاینده دارد از حمل و نقل عمومی حمایت نکردیم؟ چرا مترو را گسترش ندادیم؟ چرا اتوبوسهای جدید نساختیم و یا نخریدیم؟
به طور مثال دولت آلمان تصمیم گرفته است برای کاهش آلودگی هوا علاوه بر رایگان کردن استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، طرح ایجاد منطقه پاک، کاهش استفاده از خودروهای شخصی و ایجاد انگیزه برای استفاده از خودروهای برقی را اجرایی کند.
آلودگی هوا برای جان مردم خطرناک است. در زمان المپیک چین، یک دوره رفت و آمد در شهرها منع شد و در نتیجه آن تعداد سقط جنین کمتر شد و وزن کودکان هم بیشتر شد. اگر نگران مردم هستیم باید هرچه سریعتر فکری به حال آلودگی هوا کنیم. مردم مجبور هستند برای رتق و فتق امور زندگی خود از خانه بیرون بیایند این کار باعث میشود آلودگی به راحتی آنها را بغل کند. پس بهتر است با طرحهای کارآمد از مردم در برابر آلودگی دفاع کنیم.
البته میدانید ما دست به عادت کردنمان خوب است. چندان علاقه نداریم مشکلات را حل کنیم بلکه تلاش میکنیم به آن عادت کنیم. الان هم به آلودگی هوا عادت کردهایم. عادت کردهایم به جای آدم برفی، آدم دودی بسازیم.