عصر ایران؛ مهرداد خدیر- معاون نخستوزیر چین دیروز به تهران آمد. سفر او اندک زمانی پس از مواضع اخیر چین درقبال سه جزیره و همآوایی با شورای همکاری خلیج فارس - که بد جور توی ذوق نواصولگرایان دلبسته به چین و پیمان شانگهای و نظم جدید جهانی پی از حملۀ روسیه به اوکراین زده بود- صورت پذیرفت.
در این یادداشت کوتاه قصد تحلیل ندارم تا این نکته را بررسم که نزدیک شدن عربستان سعودی و چین به سود ایران است یا به زیان ما. بلکه غرض طرح یک پرسش است: این که توافق یا تفاهم 25 سالۀ ایران با چین، "قرارداد" است یا "سند جامع راهبردی" یا "برنامۀ همکاری دراز مدت"؟
اهمیت این پرسش هنگامی بیشتر دریافته میشود که یادآوری کنیم در خبر ساعت 14 دیروز شبکه اول سیما (سه شنبه 22 آذر 1401) در گزارش اظهارات قبلی آقای امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه لفظ «قرارداد» آمد. آقای مهدی صفری معاون دیپلماسی وزارت امور خارجه هم از واژۀ «قرارداد» استفاده کرد.
این در حالی است که از زبان مقامات دیگر تعابیری چون سند جامع همکاری یا سند جامع راهبردی یا توافق یا تفاهم را شنیدیم.
تفاوت و اهمیت موضوع در این است که اگر قرارداد باشد نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی دارد و طبعا مفاد آن در روزنامۀ رسمی جمهوری اسلامی ایران منتشر و همه از آن آگاه میشوند. توضیح یا توجیه البته این است که این سند است و به قراردادهای جداگانه نیاز دارد و طبعا هر یک علیحده ارایه خواهد میشود. اما اگر چنین است که چرا آقایان امیر عبداللهیان و صفری میگویند قرارداد؟ هر واژهای بار حقوقی و معنی دیپلماتیک خود را دارد و به جای هم قابل استفاده نیست.
سند یا قرارداد یا توافق یا تفاهم اما هر یک باشد صریحترین توضیح دربارۀ آن را همان آقای صفری معاون دیپلماسی وزارت خارجه قبلتر گفته بود: "این سند به دنبال تضمین فروش نفت ایران است."
دو دستاورد مورد انتظار دیگر از این قرارداد یا سند همکاری 25 ساله هم جذب بخشی از 250 میلیون توریست چینی است و البته احیای کانال های عبور کالا در ایران و شاید رؤیای جادۀ ابریشم.
اگر دیدید آموزش زبان چینی رونق گرفته و در جاهای مختلف شهر رستوران غذای چینی دایر شده به معنی آن است که اجرای سند یا قرارداد، شروع و جدی شده وگرنه میتوان در حد تعارفات دیپلماتیک دانست کما اینکه عجالتا معجزی از پیوستن به پیمان شانگهای دیده نشده است!