کیهان نوشت: واقعیت صحنه در روزهای اخیر آن است که دشمن با وجود شبکهسازی سنگین از طیف وسیعی از معارضان، همچنان تلاش و ترجیحش اقدامات مسلحانه و ایذایی است، بهدلیل همسو نبودن طیف وسیعی از جمعیتهایی از مردم با اقدامات ایذایی(خرابکاری، آتشافروزی، انفجار، اعتصابات مصنوعی و ترور) سرویسهای اطلاعاتی غربی مجبور شدند گزینه اقدام مسلحانه را روی میز بگذارند!
به عبارت بهتر، از این پس برای روشن ماندن آتش اغتشاشات اقدامات ایذایی بخش ثابت و قطعی و اقدامات تروریستی مسلحانه بخش مکمل آن خواهد بود. اگر این فرمول تا به امروز به درستی اجرایی نشده است بهدلیل ترس از منفک شدن بخشی از بدنه همراه با آشوبگران بوده است.
مؤسسه واشنگتن در گزارشی نوشته است که مقامات ایران توانستند موج آشوب را خنثی کرده و حجم و قدرت آن را کم کنند؛ حتی آمریکا نیز نتوانست کمک شایانی به حلقههای داخل ایران بکند! این دست گزارشها راهبردی باعث شد رینگ حفاظتی آشوب تغییر کند.
در حال حاضر هدف سرویسهای دشمن با گرای جان بولتون در خلق خشونت افسارگسیخته (که ماهیت و هدفی جز جنایت و ضریبدهی گسترده رسانهای ندارد) هراسان کردن مردم است. همچنان که ارعاب و پیشروی راهبرد کلیدی داعش در شام و عراق بود. اوباش مسلح و وحشی در شهر ایذه دست به جنایتی حقیرانه زدن تا به خیال خود جناغ کانونی محل تنازع با نظام سلطه را شکسته و اقتدار نظام را تضعیف کنند؛ بهطور حتم اگر در شرایط فعلی اغتشاش احساس غلبه پیدا کند؛ محرک جریان آشوب خواهد بود!
در نگاه راهبردی دشمن این حوادث چون باعث خودمشغولی داخلی شده و قدرت راهبردی جمهوری اسلامی ایران را کاهش خواهد داد. اگر در سوریه پروژه بیش از ۲۵ سرویس اطلاعاتی حذف بشار اسد از صحنه سیاسی بود؛ در حوادث تروریستی مسلحانه اخیر دشمن نه روی تغییر کانون قدرت بلکه روی تضعیف آن سرمایهگذاری سنگین کرده است؛ هدف از سوریهسازی اینبار مهار ایران است.
همچنین در حادثه خونین خوزستان دشمن از مدل عملیات داعش و منافقین بهصورت ترکیبی استفاده کرد. داعشیها روی جمعیت غیرنظامی بیشتر عملیات تروریستی انجام داده تا رعب اجتماعی ایجاد کنند، در سال ۶۰ نیز منافقین علاوهبر ترور اجتماعی نیروهای محافظ امنیت را نشانه میرفتند تا به تعبیر سرکرده این گروهک تروریستی سرپنجه نظام را قطع کند.
صبر مردم حدی دارد، با آشوبگران برخورد کنید
در شرایط موجود که آتش این اغتشاشات در حال افتادن به دامان مردم کوچه و بازار است تساهل در مقابله جدی و تسریع در مجازات عوامل اصلی بازداشتشده توجیه قابل قبولی ندارد.
پرسش افکار عمومی مردم از مسئولان آن است که چرا و براساس چه تحلیل، الگو و مدل رایج در جهان و یا حتی کدام باور دینی و داشتههای ملی و تجربی به مشتی اراذل اجارهای اجازه آشوب و تعرض به جان و مال و ناموس مردم را میدهند؟!
اکنون دستگاههای انتظامی و امنیتی وظیفه دارند مطابق خواست ملت با اعلام پایان مماشات و به صحنه آمدن همهجانبه از دامنهدار شدن فعالیتهای تروریستی گروهکهای معاند و تجزیهطلب جلوگیری کنند.
برای دفاع از امنیت کشور و مردم باید مماشات را کنار گذاشته و در فصل شکار کفتارها هستههای آشوب را تارومار کرد. تفاوت بارز غائله کنونی با فتنههایی چون حوادث سال ۹۶ یا فتنه بنزینی سال ۹۸ آن است که دشمن با اقدامات ضربتی کارت آخر را همین ابتدا رو کرده است، هدف آن است که با تلفاتگیری سرمایه اجتماعی کشور را تبدیل به سپر انسانی کند.