قرائیمقدم، استاد جامعهشناسی در آرمان ملی نوشت: نسل جدید، حاصل آموزش و پرورش ماست. نسل فعلی نه اصلاحطلب و افکارش را دوست دارد و نه به اصولی معتقد است که اصولگرایان را بفهمد. نسل امروز فریاد میزند که به نظر گذشتگان گوش نمیدهد و معتقد است که آینده را با دستان خود خواهد ساخت و بهشدت خود باور است.
«نسل z، نسل اعتراض، نسلی که درکی از شرایط ندارد، نسلی که نمیداند که چه میخواهد.» کلمات و جملات فوق گوشهای از ادبیات اصولگرایان در ارتباط با دهههشتادیهاست اما در مقابل اصلاحطلبان سعی دارند نوعی مفاهمه با خواستههای این نسل برقرار کنند و در نهایت این نسل را ناامید و بعضا بدون هدف سیاسی میدانند. «آرمانملی» از دیدگاههای متخصصین علوم اجتماعی به علت فقدان رابطه نسلدهه ۸۰ با دو نگاه رایج سیاسی ایران یعنی اصلاحطلبی و اصولگرایی پرداخته است که در ادامه میخوانید.
محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز در ارتباط با نوع نگاه نسل جدید به مسائل سیاسی و اجتماعی گفت: اساسا مساله دهه هشتادیها از سیاستگذاریهای معمول جدا شده است و ادبیات سیاسی و اصلاحطلب و اصولگرا و این حرفها دیگر جزء ادبیاتشان نیست. پاسخی هم که از اعتراضات میگیرند پاسخ خودشان نیست. وی افزود: پاسخ این نسل ضمانت برای داشتن یک زندگی بهتر و اختیار عمل است. چون پشتوانه این نسل جدیتر است و آن پشتوانه فضای مجازیست که توسط مدیران کشور دیده نمیشود.
نسلی که روش زندگیدهههای قبل را پوسیده میدانند
امان ا... قرائیمقدم، استاد جامعهشناسی در ارتباط با دیدگاههای نسل جدید در عرصه سیاسی به «آرمان ملی» گفت: نسل جدید را نمیتوان نسل دهههای ۷۰، ۸۰، ۹۰ نامگذاری کرد. نسل فعلی با فرهنگملی آشنا نیست. و برای درک آنها باید در افکار نسلهای قبل خانهتکانیکرد. یک دهه قبل بنده به عنوان یک جامعهشناس در مواجهه با این نسل اعلام کردم که زنگها برای ما به صدا درآمده است. این نسل حاصل آموزش و پرورش ماست.
نسل فعلی نه اصلاحطلب و افکارش را دوست دارد و نه به اصولی معتقد است که اصولگرایان را بفهمد. نسل امروز فریاد میزند که به نظر گذشتگان گوش نمیدهد و معتقد است که آینده را با دستان خود خواهد ساخت و بهشدت خود باور است. جوان امروز میداند که اصلاحطلب محافظهکار همان اصولگراست و با افکار اصولگرایی فرسنگها فاصله دارد. جوان امروز خودمختار، خودباور و خودیاب است .
نسلی که با فضای کنشی سیاسی بیگانه است
الهه شعبانی، مددکار اجتماعی و مدیرعامل موسسه احیای ارزشها نیز در این ارتباط به «آرمان ملی»گفت: بچههای دهه ۸۰ تجربه فضای سیاسی رقابتی را ندارند و هیچگاه کنشگری سیاسی واقعی را تجربه نکردند. این درحالی است که یکی دو نسل قبل فضای کنش ۸۴ و ۸۸ را درک کردند.
همچنین این نسل فرصت حضور در سازمانهای مردم نهاد و ان جی اوها را هم نداشتند. نسل دهه ۶۰ ضمن اینکه فضای سیاسی دوران اصلاحات و فضای پرتنش دوران احمدینژاد را درک کرد وارد فضای رسمی کنش سیاسی شد و احساسات خود را در مورد جامعه و وقایع کشور و اتفاقات مثبت و منفی که در آن سالها برای کشور به وجود میآمد، اعلام میکرد.
این درحالی است که فضای مناسبی برای جوان دهه ۸۰ وجود ندارد انجیاوهای زیادی یا تعطیل شدهاند و احزاب نیز از رمق دهه ۷۰ برخوردار نیستند. از این منظر طبیعی است که دهه هشتادیها با اصلاحطلبی و حتی اصولگرایی بیگانه باشند. زیرا هیچگونه گفتمان سیاسی را تجربه نکردند.
این نسل به نسل قبل میگوید: شما که اهل اصلاحات و گفتوگو بودید وضع مناسبی ندارید. از این رو طبیعی است که دهه هشتادیها مسیر خود را انتخاب کنند. با توجه به شرایطی که در آن زیستند نیز نباید جز این از آنها توقع داشت.
این نسل نگاه کوتاه مدت به مسائل دارند و نگاه طولانی مدت به مسائل ندارند. چون با مدل زندگی خواصی بزرگ شدهاند. این نسل البته به زودی وارد تصمیمگیری در خانواده شده و بعضا در برابر تصمیم پدر و مادر تصمیم میگیرند. برای فهم بیشتر از این نسل باید آنها را شنید تا با مطالباتشان آشنا شد و لزوما نباید دیدگاه منفی به آنها داشت. به عبارت بهتر دهه هشتادیها مانند اسلاف خود در فضای سیاسی اجتماعی رشد نیافتند.
دهههشتادیها ناامیدی نسل قبل از اصلاحطلبی را فریاد میزند
محمدرضا نیک نژاد معلم و فعال صنفی معلمان نیز در اتباط با نوع نگاه این نسل به «آرمانملی»گفت: دهه هشتادیها پرورش یافته شرایطی هستند که شکستهای پی در پی اصولگرایی و اصلاحطلبی را احساس کردند و رسانههای مجازی و برنامههای ماهوارهای هم بر نوع نگاه آنها تاثیرگذاشته است، اما از همه تاثیرگذارتر پدر و مادرهای این نسل هستند که عموما اصلاحطلب بودهاند و به اصلاحات دل بستند و رأی دادند و دیدند که به هر علت اصلاحطلب موفق نشد و بعد از دوران محمود احمدینژاد وارد میدان شدند و به روحانی رای دادند و در ادامه درست در لحظهای که جامعه به ادامه نگاه اصلاحطلبی و اعتدالی نیاز داشت، چندان تفاوتی برای نگاههای سیاسی قائل نشد.
این فعال صنفی معلمان ادامه داد: اگر این نسل نمیتوانند با اصلاحطلبی یا اصولگرایی رابطه بگیرند به ادبیات آنها باز نمیگردد بلکه به تجربه زیسته پدر و مادرهای آنها و تجربه زیسته خود آنهاست که از نمادهای گذشته سیاسی در ایران یعنی اصولگرایی و اصلاحطلبی قطع ارتباط کرده و تا اندازهای نمیخواهند با این دو گفتمان ارتباط برقرار کنند.
گفتمان سیاسی این نسل حتی اصلاحطلبی را هم برنمیتابد. این نوع نگاه میتواند آسیبزا باشد اما اگر درست کنترل شود شاید هم پیامدهای مثبتی با خود همراه داشته باشد. این نسل آنگونه که فکر میکنیم در خلأ بزرگ نشدهاند و حق مدار رشد کرده و حریم خصوصی آنها در خانواده به رسمیت شناخته شده است. عدم ارتباط این نسل با گفتمانهای رایج سیاسی نه تنها ناخواسته نیست بلکه برآمده از رفتارهایی است که پدر و مادر آنها آن را تجربه کردهاند.