۰۷ تير ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۰۴:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۶۲۳۸۵
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۱ - ۲۶-۰۷-۱۴۰۱
کد ۸۶۲۳۸۵
انتشار: ۰۰:۱۱ - ۲۶-۰۷-۱۴۰۱

امروز با مولانا : بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این...

ای که به هنگام ِ دَرد، راحت ِ جانی مرا
و ای که به تلخی‌ِ فقر گنج ِ روانی مرا

آن‌چه نَبُرده ست وَهم، عقل ندیده ست و فهم
از تو به جان‌ام رسید؛ قبله از آنی مرا

از کَرَم‌ات، من به ناز می‌نگرم در بقا
کی بفریبَد شَها دولت ِ فانی مرا؟

نَغمَت ِ آن‌کس که او مژده‌یِ تو آوَرَد
گر چه به خوابی بوَد، بِه زِ اَغانی مرا

در رکَعات ِ نماز، هست خیال ِ تو، شه!
واجب و لازم چُنانک سَبع ِ مَثانی مرا

در گُنَه ِ کافران رحم و شفاعت تو را ست
مهتری و سروری! سنگ‌دلانی مرا

گر کَرَم ِ لایزال عَرضه کُنَد مُلک‌ها
پیش نهَد جمله‌ئی کَنز ِ نهانی مرا

سُجده کُنَم من ز جان؛ روی نهَم من به خاک
گویم: از این‌ها همه، عشق ِ فلانی مرا

عُمر ِ ابَد، پیش ِ من هست زمان ِ وصال
زآن‌ک نگنجد در او هیچ زمانی مرا

عمر، اَوانی‌ست و وصل، شربت ِ صافی در آن
بی تو چه کار آید م رنج ِ اَوانی مرا

بیست هزار آرزو بود مرا پیش از این
در هوس‌اش خود نماند هیچ اَمانی مرا

از مدد ِ لطف ِ او ایمِن گشتم؛ از آنک
گوید سلطان ِ غیب: «لَستَ تَرانی» مرا

گوهر ِ معنی ِ او ست پر شده جان و دل‌ام
او ست اگر گفت نیست ثالث و ثانی مرا

رفت وصال‌اش به روح؛ جسم نکرد التفات
گر چه مجرّد زِ تَن گشت عیانی مرا

پیر شدم از غم‌اش؛ لیک چو تبریز را
نام بَری، بازگشت جمله جوانی مرا

ارسال به دوستان