۰۵ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۶
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۷۲۰۳
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۹ - ۱۷-۰۶-۱۴۰۱
کد ۸۵۷۲۰۳
انتشار: ۱۳:۱۹ - ۱۷-۰۶-۱۴۰۱
دو پرسش و یک نکتۀ آماری دربارۀ واقعۀ 17 شهریور 1357

ژاله خون شد؛ خون، جنون شد/ رؤیای نخست‌وزیری اویسی کابوس شاه شد

ژاله خون شد؛ خون، جنون شد/ رؤیای نخست‌وزیری اویسی کابوس شاه شد
در غیاب اسدالله علم که عقل منفصل شاه بود قادر به تصمیم‌گیری سریع نبود... شیرازۀ امور از دست شاه خارج شده بود و درون حکومت هم دو جناح در تقابل بودند.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در سال‌روز کشتار میدان ژاله در تهران همچنان و در پی 44 سال دو پرسش جدی دربارۀ آن وجود دارد و یک نکتۀ آماری.

    اولین پرسش این است که مگر تنها 12 روز قبل از آن جعفر شریف امامی با شعار " دولت آشتی ملی" نخست‌وزیر نشده بود؟ آن آشتی ملی چه بود و این کشتار چه؟

    ضمن این که در تظاهرات چند روز قبل که شخصیت‌های درجه اول انقلابی هم شرکت داشتند هیچ خشونتی به کار گرفته نشد و اساسا چرا باید در دولت آشتی ملی حکومت نظامی اعلام می‌کردند؟ آیا کشتار 17 شهریور به فرماندهی ارتشبد اویسی برای آن بود که دولت شریف امامی را ساقط کند و دولت نظامی تشکیل شود تا انقلاب بیش از آن شعله ور نشود؟ پس چرا این اتفاق نیفتاد؟ چون نتیجۀ معکوس داد و رژیم را از اعتبار انداخت؟ 

کشتار میدان ژاله در 17 شهریور 57؛ دو پرسش و یک نکتۀ آماری

   هوشنگ نهاوندی در کتاب «آخرین شاهنشاه» آورده است که بعد‌تر قرار بوده ارتشبد اویسی نخست‌وزیر دولت نظامی شود و منتظر دریافت حکم بوده منتها در دقیقۀ 90 برنامه تغییر می‌کند و کار را به ارتشبد ازهاری می‌سپارند. بنا بر‌این رؤیای اویسی برای نخست‌وزیری و سرکوب نظامی با دولت نظامی واقعیت دارد اما آنچه مایۀ تعجب است ادامۀ کار جعفر شریف‌امامی پس از کشتار 17 شهریور 1357 است که هیچ توجیه منطقی و عقلانی ندارد جز این که شاه گمان می‌کرده او می‌تواند همان نقش محمد علی فروغی در سال 1320 را به سبب نزدیکی به انگلیسی‌ها ایفا کند.

   تاریخ اما به گفتۀ هگل در مرتبۀ دوم به صورت کمدی تکرار می‌شود و شریف‌امامی هم مضحکه شد و کنار رفت و چنانچه اشاره شد قرار بوده اویسی بیاید اما ازهاری می‌آید که او هم با نطق مضحک خود در مجلس مضحکه شد و مردم در راه‌پیمایی های بزرگ تاسوعا و عاشورا به تمسخر نخست‌وزیر دولت نظامی پرداختند با شعار: ازهاری بیچاره، این ملت هم نواره؟ نوار که پا نداره! چرا که گفته بود صدای الله‌اکبر شبانه در بام‌ها از نوارهای ضبط صوت است و واقعی  نیست!

   این تناقض جدی است که اگر قرار بر دولت آشتی ملی بوده حکومت نظامی دیگر چه صیغه‌ای بود و اگر بنا بر حکومت نظامی بود چرا اویسی را نخست‌وزیر نکرد و اگر می‌خواست بعدتر این کار را انجام دهد چرا ازهاری مأمور تشکیل دولت نظامی شد و روی کار آمدن دولت نظامی چه نسبتی با پیام مشهور شاه داشت که "صدای انقلاب شما را شنیدم".

   در غیاب اسدالله علم که عقل منفصل شاه بود قادر به تصمیم‌گیری سریع نبود. کما این که اگر می‌خواست دولت را به نظامیان بسپارد باید به جای شریف‌امامی یک ژنرال منصوب می‌کرد و اگر بنا بر گشایش سیاسی بود و صدای انقلاب را شنیده بود چرا دولت نظامی و چرا همان زمان شاپور بختیار نخست وزیر نشد؟

   اینها نشان می دهد شیرازۀ امور از دست شاه خارج شده بود و درون حکومت هم دو جناح در تقابل بودند. یکی خط سرکوب و دیگری مدارا و شاه قادر به انتخاب نیود و هم دولت آشتی‌ملی روی کار آورد هم حکومت نظامی اعلام کرد. هم پیامی را که رضا قطبی رییس رادیو وتلویزیون و مجری خواست های فرح نوشته بود خواند که چند بار لفظ انقلاب در آن آمده بود و هم دولت نظامی روی کار آورد و تازه نه اویسی که ازهاری را!  لفظ "انقلاب" در پیامی که شاه خواند نشان می‌داد متن، نگارش متن کار تحصیل‌کردگان فرانسه است چون خود آیت‌الله خمینی هم تا قبل از آن لفظ نهضت و جنبش را به کار می‌برد. ( قابل توجه سلطنت‌طلبان رسانه‌های فارسی زبان برانداز که منکر انقلاب 57 اند. در حالی ستایش‌گر شاه و بختیارند که آن دو انقلاب را به رسمیت شناختند ولی این ها انکار می‌کنند!)

   پرسش دوم این است که چرا اعلامیۀ حکومت نظامی ساعت 6 صبح جمعه از رادیو خوانده شد در حالی که قرار بود شب قبل اطلاع رسانی شود؟ هوشنگ نهاوندی در کتاب خود آورده که قرار بوده پنج‌شنبه شب از رادیو و تلویزیون اطلاع‌رسانی شود ولی اعلامیه را صبح جمعه 17 شهریور 1357 از رادیو می خوانند که تظاهر کنندگان در مسیر میدان ژاله بودند و در آن روزگار هم که از موبایل خبری نبود و روزنامه‌ها هم جمعه‌ها منتشر نمی‌شوند و یگانه وسیلۀ اطلاع‌رسانی دربارۀ چنین خبری تنها رادیو بود. 

  مشخص نیست تأخیر عمدی در اعلام خبر برقراری حکومت نظامی در تهران کار رضا قطبی رادیو و تلویزیون بود که تشدید سرکوب را قبول نداشت و امید داشت با وساطت فرح قضیه منتفی شود یا خود اویسی که می‌خواست کار را تمام کند و رشتۀ امور را در دست بگیرد؟ پاسخ این پرسش روشن نیست و همچنان این ابهام باقی است که چرا صبح جمعه اطلاع دادند در تهران هم مانند اصفهان حکومت نظامی برقرار شده و به موجب آن با اجتماعات برخورد خواهد شد؟  

 

     کشتار 17 شهریور برای آن بود که خط سرکوب دست بالا را پیدا کند ولی قضیه به عکس می‌شود و گویا زور جناح دیگر درون حاکمیت و خط فرح- نراقی- قطبی- نصر می‌چربد که معتقد به پذیرش اعتراض و انقلاب بودند و نه سرکوب آن هم به سبک اویسی و به شیوۀ 17 شهریور و خواستار بازداشت هویدا، همایون و نصیری به عنوان سه چهرۀ اصلی مسبب اعتراضات می شوند. (اولی به خاطر فساد، دومی مقالۀ روزنامۀ اطلاعات در توهین به امام خمینی و سومی هم رفتار ساواک) و شاه نیز آن پیام را می‌خوانَد: من صدای انقلاب شما راشنیدم و می‌پذیرد که اشتباهاتی مرتکب شده و با این حال دولت نظامی را روی کار می‌آورد!

  

    بزرگ‌ترین زیان 17 شهریور برای حکومت این بود که احساسات عمومی را چنان تحریک و تهییج کرد که شماری از محبوب‌ترین و مشهورترین چهره‌های موسیقی و ادبیات را به صحنه آورد. چندان‌که جمعی از چهره‌های برجستۀ موسیقی رادیو همراه حسین علیزاده به صورت دسته‌جمعی از رادیو استعفا دادند و خارج شدند و به همین نیز بسنده نکردند و با شعر و ترانه و آواز مردم را همراهی کردند.
 

 نکتۀ آماری هم این است که  آمار رسمی و آنچه در اطلاعیۀ فرمانداری نظامی تهران دربارۀ تعداد کشته ها ذکر شد «درست» بود و تعداد شهدا با احتساب مجروحانی که بعدتر به شهادت رسیدند نزدیک به 100 نفر است نه چند هزار نفر که مردم می‌گفتند. چنانچه در صفحات اول روزنامه های 18 شهریور 1357 ثبت شده آمار کشته ها (شهیدان) تا ساعت 17:30 و مطابق اطلاعیه شماره چهار، 58 نفر است و البته تا شب بالاتر رفت.

کشتار میدان ژاله در 17 شهریور 57؛ دو پرسش و یک نکتۀ آماری

   منتها چون 100 کشته در تظاهرات شهری عدد بالایی است و بی سابفه بود از حیث تأثیر گذاری جنایت در افکار عمومی در اندازۀ چند هزار نفر در نظر آمد. خصوصا این که تنها سه روز قبل و پس از نماز عید فطر در راه پیمایی از تپه‌های قیطریه هیچ برخوردی صورت نگرفته بود.

   مهم‌تر این که مردم در طول سال‌ها به رسانه‌های حکومتی بی‌اعتماد شده و از این مجموع آمار 100 نفر را باور نکردند. (با احتساب درگیری‌های پراکنده در آن روز تا 120 نفر هم ذکر شده)

   یکی از دلایل دیگر این بود که میشل فوکو متفکر پرآوازۀ فرانسوی که در همان ماه و از طرف یک روزنامۀ ایتالیایی شهریور به ایران آمد و انقلاب ایران را «انقلابی در جست‌و‌جوی معنی و نه مطابق آموزه‌های مارکسیستی» توصیف کرد بارها از چهار هزار کشته در 17 شهریور سخن به میان آورد. این در حالی است که او یک هفته بعد از 17 شهریور به تهران آمده بود. فوکو تا دوم مهر ماند و بار دیگر در 18 آبان هم به ایران سفر کرد و این بار هم یک هفته ماند. رفت اما عدد 4000 که واقعی نبود روایت رسمی شد در حالی شمار کل شهیدان انقلاب از 15 خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357 و حتی با احتساب قربانیان سینما رکس کمتر از چهار هزار نفر بلکه کمتر از سه هزار نفر است اگر چه در مقدمۀ قانون اساسی هم عدد 60 هزار ثبت شده حال آن که امام خمینی در مهر 58 یکی از ویژگی‌های انقلاب ایران را کم تلفات بودن آن ذکر کرد و  نام‌های شهیدان که بعدها بر معابر و مکان ها نشست غالبا مربوط به جنگ هشت ساله است نه انقلاب 57.

-------------------------------------

  • تیتر برگرفته از این شعر/ ترانه که بعد از 17 شهریور بر سر زبان‌ها افتاد:

    ژاله بر سنگ افتاد، چون شد‌؟ / ژاله، خون شد

    خون، چه شد ؟ خون چه شد‌؟ / خون، جنون شد

    ژاله خون کن! /خون، جنون کن!

    سلطنت، زین جنون، واژگون کن / ژاله بر گُل نشان، گل‌پران کن

    بر شهیدانِ زمین، گلستان کن / نام گمنام‌ها جاودان کن

    تا به صبح آید این شام تیره / در شبِ تیره آتش‌فشان کن

    دست در کن/ شو خطر کن/ خانۀ ظلم زیر و زبر کن

    جانِ خواهر، روستایی! برادر/ پیشه‌ور! ای جوان، ای دلاور

    ما همه یک صف و در برابر/ آن ستم‌کار، آن تاج بر سر

    خواهر من، گرامی برادر / چون به هر حال تنهاست مادر

    من به خاک افتادم، تو بگذر/ بهرِ ایجاد دنیای بهتر

    ای شما ای صف بی‌شماران / اشک من در نثار شمایان

    بر سر هر گذرگاه و میدان/ ژاله شد، ژاله شد، ژاله چون شد؟

    ژاله خون شد، ژاله دریای خون شد/ خون جنون، خون، جنون

    سلطنت، واژگون، واژگون شد...

 

 

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۳۹
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
2
8
نکته دیگر این که تجمع در میدان ژاله اصلا به دعوت رهبران نبود و آقای علامه یحیی نوری که به خاطر اینکه خونه شد اونجا بود مطرح شد بعنوان چهره سیاسی مطرح نبود و بیشتر اسمش برای آگهی های اعلام برائت از بهایی ها تو روزنامه ها مطرح بود بعد هم به بازی نگرفتنش
ناشناس
United States of America
۱۵:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
2
6
سالیکه انقلاب شد من پنج یا شش سالم بود و چون تلویزیون آمریکایی داشتیم(نمایندگی آن توی خیابون آیزنهاور بود-بعدتراسمش شد خیابون آزادی) از تلویزیون دیدم که یکنفر با زیرپوش روی تلویزیون آمد و حرفهایی در مورد انقلاب زد .بااینکه بچه بودم ولی فهمیدم یک چیزمهمی اتفاق افتاده.و از ترس رفته بودم توی کمد !! مادرم خدابیامرز که منو صدا زد و منو پیدانکرد همهجا رو گشت و منو توی کمد دید!!اینهم خاطره من بود از دوره ابتدای انقلاب!
ناشناس
China
۱۵:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
9
2
یه قسمتی از نوشته کپی برداری اظهارات اخیر جناب دهباشیی در مورد خانم فرح دیبا ، هست روی یوتیوب هست صحبتهای ایشون ،
عصر ایران

صحبت های آقای حسین دهباشی را نشنیده‌ام. نویسنده آن قدر اطلاعات تاریخی و مشاهدات نزدیک دارد که نیاز به کپی نداشته باشد. اگر از جایی نقل کنم حتما منبع را می‌آورم. متاسفانه نسل جدید با کتاب فاصله گرفته و همه چیز را در اینترنت جست و جو می‌کند و گاه خرده می گیرند که فلان مطلب در ویکی پدیا نبود و توضیح می دهم اشکالی ندارد بعد از این نوشته دیگران اضافه می‌کنند!


دقت آقای حسین دهباشی در نقل نکات تاریخی زیاد نیست و گاه ناچار از عذرخواهی هم می‌شود. وقتی کتاب 900 صفحه‌ای «محمد رضا پهلوی آخرین شاهنشاه» نوشتۀ هوشنگ نهاوندی و ایوبوماتی را خوانده‌ام که چاپ خارج از کشور هم هست و البته اغلاط تاریخی و نسبت‌های دروغ هم به انقلابیون هم دارد و از درک ابعاد و زوایا بازمانده چون خود هوشنگ نهاوندی گروه بررسی مسایل درست کرده بود و پیش بینی نمی‌کرد چرا از آقای حسین دهباشی کپی کنم؟!


این که یک موضوع واحد به ذهن چند نفر برسد البته بعید نیست. نویسنده داعیه تاریخ پژوهی و سیاست دانی ندارد اما در تاریخ و ادبیات و سیاست سرک می کشد و نکاتی را با مخاطبان در میان می گذارد. همین نوشته چند نکته مشخص دارد که با کمی دقت درمی یابید. موفق باشید.

هادی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
2
6
سلطان، چی بر تو گذشته که اسمی از سیاوش کسرایی نیاوردی؟
عصر ایران بحث سرود و ترانه در این نوشته فرعی است و هدف دو پرسش است و نکتۀ آماری دربارۀ تعداد کشته ها.

در نوشته ای که خاص خود سیاوش کسرایی باشد چرا که نه؟ کیست که از اشعار او لذت نبرد:
آری آری زندگی زیباست
زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست
گر بیفروزیش
رقص شعله اش در هر کران پیداست....
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
5
3
شعر و سرود ساخته شده برای حادثه ی ۱۷ شهریور بی نظیر بود کاش سرودش را گذاشته بودید دانلود کنیم
لام میم
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
1
4
آفرین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
3
15
هر بار که مطلبی از آقای خدیر می خونم یه چیز تازه یاد می گیرم. انصافا خیلی خوب و زیبا می نویسید و خوشم میاد تعصب آن چنانی هم نداره. همین امار شهیدان انقلاب خیلی مهمه که زیر سه هزار نفر بوده.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
7
5
نمی خوای بیخیال اون بندگان خدا شید ؟! چهل پنجاه مردن دیگه همشون تموم شده رفته ول کن نیستید چرا اون دوران ؟!
عصر ایران

بحث افراد نیست. اتفاقات تاریخی که سرنوشت نسل ها را تغییر می دهد قابل فراموشی نیست. اگر تاریخ اهمیت نداشت این همه بر حفظ برخی اسناد اصرار نداشتند. 70 سال از کودتای 28 مرداد می گذرد اما هنوز اسناد اصلی را آزاد نکرده اند. یا همین حالا که بحث زمستان سخت در اروپا مطرح است ماجرای شکست ناپلئون و هیتلر در سرمای روسیه و شوروی مطرح است. ضمن این که کار و زندگی‌مان را که رها نکرده‌ایم. با این منطق چون همه بازیگران سیاسی هفتاد هشتاد سال عمر می‌کنند و می‌میرند و نباید به آنها پرداخت. این نوشته اتفاقا به آدم‌ها زیاد کار ندارد. دو پرسش و یک نکته. پرسش این که چرا اویسی نخست‌وزیر نشد با این که قرار بود بشود و چرا اعلامیه حکومت نظامی را صبح خواندند نه شب قبل تا مردم مطلع شوند و چرا مردم رقم هزاران کشته را باور کردند نه رقم درست رسمی را؟

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
0
7
مهرماه امسال سیصدمین سال سقوط اصفهان و سرنگونی حکومت صفوی هست. لطفاً مطالبی رو کار کنید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
2
3
شعر این سرود زیبا رو چه کسی سروده؟ کسی میدونه بگه لطفا.
عصر ایران شعر از سیاوش کسرایی است.
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
2
15
برای من هم واقعا سواله اگر شاه انقلاب را قبول کرد چرا فوری انتخابات آزاد برگزار نکرد؟ چرا دولت نظامی رو کار آورد؟ اصلا چرا بختیار رو زودتر نیاورد؟ اگر توطپه می دونست چرا اعتراف کرد به فساد و دستور داد نصیری و هویدا رو بگیرن؟ خوب می گفت قبول ندارم. اصلا چرا کشور رو ترک کرد؟ چرا وقتی رفت جانشین نذاشت؟ کی تو تاریخ ایران شاه و خانواده همه با هم رفتن؟ چطور انتظار داشت برن و ارتش مقاومت کنه؟ اشتباهات شاه در سال ۵۷ واقعا مهلک ه و باعث و بانی خودش بود. اون قدر کشور رو از رجال سیاسی خالی کرده بود که یکی حاضر نمیشد نخست وزیر شه. خزعبلات من و تو رو ول کنید. باعث انقلاب خود شاه بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۶/۱۷
0
13
اگر ناراحت نمیشید چیزی که برای من جالبه آزادی روزنامه ها در زمان طاغوت هست !!! با فونت درشت وضعیت تظاهرات رو مینوشتن ولی الان .........
عصر ایران چرا ناراحت بشویم؟ اما این آزادی مربوط به بعد از اعتصاب چند روزه و بعد دو ماهه است. قبل از آن نبود. در دوره شریف امامی البته گشایشی حاصل شد