عصرایران؛ مصطفی داننده- عزتالله ضرغامی وزیر میراث فرهنگی و گردشگری گفتوگویی با روزنامه شرق داشت که کمی در حاشیه اخبار برجام وحواشی آن ماند. رئیس سابق صداوسیما حرفهایی زد که میشود روی بعضی جملات آن ساعتها حرف زد.
اجازه بدهید برخی از جملات وزیر دولت رئیسی را با هم مرور و بعد موشکافی کنیم.
ضرغامی: «بعد از یکسری اتفاقات در انتخابات و رفتار ناصوابی که شورای نگهبان در مورد برخی از نامزدها که واقعا صلاحیت داشتند، اعمال کرد، واقعا تمایلی به امور اجرائی نداشتم.»
وزیر میراث فرهنگی که داعیه ریاست جمهوری داشت و با تابلوی ایست شورای نگهبان روبرو شد، خیلی ملایم از ناامیدی از رفتار آن شورا سخن میگوید.
شاید خیلیها تصور نمیکردند که علی لاریجانی و ضرغامی از جمله نامزدهایی باشند که با جواب منفی شورای نگهبان برای ورود به انتخابات روبرو میشود اما شدند و تقریبا همه به غیر از خود آقایان انگشت به دهان ماندند که مگر میشود لاریجانی که معیار یک سیاستمدار در جمهوری اسلامی است هم رد صلاحیت شود؟
بله، ناامید شدن شاخ و دم ندارد. خیلی از جوانانی که عزم مهاجرت میکنند هم شاید به خاطر یک تصمیم دچاز یاس و ناامیدی میشوند و ترک وطن میکنند. همین تصمیمهای ستاد امر به معروف و دبیر پر حاشیهاش از همین جنس است. از جنس ناامیدی و عدم درک درست از شرایط امروز ایران.
وقتی امثال ضرغامی و لاریجانی از رفتار سیاسی برخی نهادها ناامید میشوند، از دیگران چه انتظاری میشود داشت؟
ضرغامی: «کل مراکز اقامتی ما ششهزار مورد، کل هتلها هزارو 300 مورد و کل اتاقهای اقامتی زیر 60 هزار مورد است. این در حالی است که همین چند روز قبل در امارات در یک روز 35 هتل پنجستاره افتتاح شد. باید اعتراف کرد که سرمایهگذاری رقبا و همسایگان ما نجومی است و قابل مقایسه با ما نیستند.»
بله، ما از همسایگان خود عقب ماندهایم. تقریبا از ورزش تا اقتصاد، بازی را به آنها واگذار کردهایم. ما شعار میدهیم و آنها سرمایه جهان را مثل یک آهن ربا قوی به سمت خود جلب میکنند.
درست در روزهایی که جنگ روسیه، جهان را تشنه نفت و گاز کرده است، ما فقط از سرمای اروپا حرف میزنیم و امارات، عربستان و قطر در حال گرفتن بازار نفت اروپا هستند تا از فرصت نبود گاز روسیه استفاده کنند.
شاید این روزها بهترین زمان بود تا ما پای اروپاییها را به کشور باز میکردیم تا آنها با یک سرمایهگذاری عظیم مسیر صادرات گاز ایران به اروپا را تسهیل میکردند. به راحتی میتوانستیم از زمستان اروپای برای خود بهاری سر سبز درست کنیم اما مثل همیشه دست روی دست گذاشتیم و شعار دادیم.
الان هم در حوزه گردشگری به واسطه داشتن چهار فصل زیبا، میتوانیم حرف اول را در جهان بزنیم اما چشم خود را به روی این صنعت بزرگ جهان بستیم و همچنان به دنبال روشهای سنتی برای چرخاندن چرخ اقتصاد کشور هستیم.
اگر صنعت گردشگری در کشور رونق داشت، تحریمها این چنین کمر اقتصاد ایران را نمیشکست.
ضرغامی: «متأسفانه از بعد از انقلاب با افرادی مواجه هستیم که با شادی و زیبایی و اصلا حتی با معماری مشکل دارند و میگویند این کارها طاغوتی است.»
خوب آقای ضرغامی شما به عنوان وزیر باید جلوی اینها بایستید . باید با مردم در این باره حرف بزنید. باید شرایط فراهم کنید تا راه بر روی چنین افرادی بسته شود.
وزیر بودن فقط برای سخنرانی کردن و حرف زدن نیست. باید با تمام قوا به صحنه آمد و مسیر را برای پیش برد اهداف وزارتخانه هموار کرد. همانگونه که وزارت خارجه به دنبال احیای برجام است، شما هم باید برجامی داخلی را در دستور کار خود قرار دهید تا گردشگری کشور از رخوت خارج شود.
باور کنید شما با همین یک مسئولیت میتوانید نام خود را در تاریخ ایران جاودانه کنید. این کار با صبحانه خوردن با افراد مشهور درست نمیشود. لباس رزم میخواهد، شمشیر و سپر!
ضرغامی:« در حال حاضر برنامهای برای صحبت کردن با آقای علم الهدی ندارم و فعلا مسئله من نیست.اما تفریح و شادی حق مردم است و من با هر مانعی برخورد می کنم.»
چه بخواهید وچه نخواهید، باید با آقای علمالهدی صحبت کنید. نظرات ایشان در چند ساله اخیر، باعث بروز مشکلات بسیاری در حوزه گردشگری شده است. مشهد هم جزئی از این کشور است که اتفاقا سهم بسزایی در حوزه گردشگری دارد و باید به آن رسیدگی کنید و اجازه ندهید بیش از این ساز خود را بزند.
البته صحبت نکردن با آیتالله علمالهدی را میشود اینگونه هم تفسیر کرد که جناب ضرغامی باید ملاحظه پدر همسر رییس خود را طبعا داشته باشد.