عصر ایران؛ امید جهانشاهی- هرچند وقت یکبار خبری از افشای فسادی آن هم چندهزار میلیاردی منتشر میشود و مردم را دلگیر و دلها را دور میسازد. مردم رنجور از فشارهای معیشتی، رنجیده خاطر میشوند و چه بسیار مخاطرات که در این رنجش نهفته نیست. فساد که زیاد میشود، مراجع دولتی را از اعتبار میاندازد، اعتماد را از بین میبرد و دیگر سخن به سختی باور میشود.
فساد یا تخلف اخیر 92 هزار میلیاردی که به واسطه اطلاع رسانی ناشیانه یک عده آدم ناشی حالا گاهی در محافل مردمی از آن به اشتباه از دزدی 92 هزار میلیاردی یاد میشود تنها یک نمونه گل درشت است.
تيرماه همین امسال قاضی زاده هاشمی، رییس بنیاد شهید، گفت: «فقط یکی از شرکتها حدود ۵ هزار میلیارد تومان اختلاس انجام داده است ... و این فقط یک نمونه از بانک دی بود، حالا همین مسائل در مجموعۀ کوثر یا در مجموعۀ صندوق ذخیره شاهد و جاهای مختلفی که اخبارش هر از چند گاهی به گوش میرسد، هم تا حدی وجود دارد.»
از مثال های بیشتر پرهیز می کنم چون قصدم برجسته کردن سیاهیها نیست اما اول باید قبول کنیم فساد اداری و اقتصادی یکی از واقعیتهای تلخ امروز ماست.
حتی آنها که میخواهند به نام برای دفاع از نظام با بزرگنمایی آن مقابله کنند هرگز نمیتوانند آنرا کوچک بشمارند. مثل مهدی فضائلی، عضو دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری که اخیرا گفته بود: «فساد در سیستم داریم. فرایند فسادزا در برخی سیستم ها داریم. فساد شبکهای داریم. اما فساد سیستمی نداریم.» اعتراف به فساد در سیستم واقعیتی است که باید آن را پذیرفت و چاره جست.
عجیب آنکه همیشه بیشترین تاکیدات هم برای مبارزه با فساد از سوی عالیترین مقام های کشور مطرح شده است.
به عنوان مثال در آذر 1393 رییس جمهور روحانی در همایش ملی ارتقای سلامت اداری و مبارزه با فساد تاکید کرد: «با مفسد باید در هر جایگاه و مقامی بدون ملاحظه برخورد شود» او تصریح کرد: «برای موفقیت در اصلاح امور و مبارزه با فساد باید همه مسئولان، قوای سهگانه و مردم به صحنه آمده و دست به دست هم دهند تا فساد در جامعه ریشهکن شود ... مقام معظم رهبری در ذیل نامه همین سمینار خواستار تصمیمی قاطع، عملی و بدون ملاحظه برای مبارزه با فساد شدند و این موضوع امروز مطالبه و خواست عمومی مردم است.»
مخبر، معاون اول رییس جمهور رییسی هم در اولین جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی در دی ماه سال گذشته گفت: «شفافیت از مهمترین راهکارهای مبارزه با فساد است.»
شهریورماه سال گذشته، خود رئیس جمهور رییسی اصول 12گانه «نقشه ملی پیشگیری و مقابله با فساد اداری و اقتصادی» در دولت سیزدهم را به اعضای دولت و دستگاههای اداری و اجرایی ابلاغ کرد. در آن جلسه رییس جمهور یکی از اولویتهای دولت سیزدهم را شناسایی بسترهای فسادزا، اصلاح و مبارزه با فساد عنوان کرد.
اولین اصل از این اصول ۱۲ گانه نقشه ملی مقابله با فساد، شفافسازی است که در آن تصریح شده است: « تولید و ارایه اطلاعات؛ صحیح، دقیق، به موقع و مرتبط با مراجع ذی صلاح و مردم».
یکی دیگر از این اصول، «فرهنگسازی و نظارت همگانی» است و ذیل آن آمده است «نهادینه کردن فسادستیزی، رشد فرهنگ پاسخ گویی و مسئولیتپذیری، بهره گیری از ظرفیت رسانهها در مبارزه با فساد و جلوگیری از عملیات روانی مخرب در جامعه و تقویت حساسیت عمومی با به مشارکت طلبیدن مردم و توسعه زیرساختهای حمایتی از افشا کنندگان فساد و فراهم کردن زمینههای نظارت همگانی»
این موارد جدی و اساسی که اگر حقیقتاً عزمی برای مبارزه با فساد باشد توجه و عملی ساختن آنهاست، اگر کار رسانه ها نیست پس کار کدام نهاد است؟ رسانه ها هستند که باید فرهنگ سازی کنند، نظارت کنند بر عملکرد مسئولان و سازمان های دولتی، فسادهای فرصت طلبان را افشا کنند. اصلاً به خاطر همین نقش و رسالت است که ادموند برک، فیلسوف سیاسی، رسانه ها را رکن چهارم دموکراسی خواند.
فرهاد دژپسند، وزیر وقت امور اقتصادی و دارایی، آذرماه 1398 اعلام کرد: «هرکس فسادی را در این وزارتخانه افشا کند که منتهی به صدور حکم علیه فاسد شود، افشا کننده فساد جایزه دریافت میکند.» در حالی که نیاز به دعوت عمومی نیست. کار رسانه ها همین است. سیستم ثبت و سامانه سوتزنی لازم نیست، کار رسانه ها همین است که فساد افشا کنند اگر قوانین حامی روزنامهنگاران برای نظارت و شفاف سازی وجود داشته باشد و اجرا شود.
نمیتوان برای ضرورت مبارزه با فساد شدیدترین تعابیر را بکار برد و شفاف سازی را شعار کرد اما از حقوق روزنامه نگاران برای پرسشگری و زمینه های فعالیت حرفه ای رسانه ها برای افشاگری و شفاف سازی سخن به میان نیاورد. لازمه مبارزه با فساد قدرت پرسشگری روزنامه نگاران است. اگر نهادهای دولتی رسماً و عملاً حق پرسشگری و مطالبه گری روزنامه گاران را به رسمیت نشناسند و به آن تن ندهند، مبارزه با فساد قطعاً سطحی و تصنعی است.
البته رسانه ها هم از خطا بری نیستند اما به تجربه ثابت شده است، وجود یک نهاد صنفی که هم حامی حقوق روزنامه نگاران و هم یکی از ناظران بر عملکرد رسانه ها باشد، می تواند به پویایی رسانه های دارای استقلال حرفه ای کمک کند. نهاد صنفی روزنامه نگاران خود یکی از زمینه های لازم برای مبارزه واقعی با فساد است.
رسانه های حرفهای و روزنامه نگاران قدرتمند و پرسشگر به اندازه مبارزه با فساد اهمیت دارند. در اهمیت مبارزه با فساد هیچکس صریح تر از احمد توکلی سخن نگفت.
او در سال 1395 در برنامۀ تلویزیونی دستخط گفت:
«فساد تهدید نمیکند بلکه در حال خراب کردن اوضاع است، تهدید مربوط به زمانی میشود که اتفاقی رخ نداده باشد، بله من این را عرض میکنم؛ من سال 46 فعالیت سیاسی را شروع کردم و تاکنون که درخدمت شما هستم با این تجربه به آینده مینگرم و عقیده ام بر این است که جمهوری اسلامی تا چشم کار میکند و افق را میبیند کودتا نمیاندازد و با ترکیب سیاسی اجتماعی که دارد معلوم نیست که کودتا شود، تجاوز نظامی هم آن را برنمی اندازد، چون مردم ایران نشان دادهاند وقتی پای بیگانه به میان میآید متحد میشوند، انقلاب مخملی هم نتیجهای نمیدهد، اما اگر با فساد مبارزه نکنیم حتما جمهوری اسلامی را ساقط میسازد».
این سخنان که بازتاب بسیار یافت به روشنی نشان میدهد چقدر روزنامهنگاری حرفهای مهم است.