عصر ایران؛ مهرداد خدیر- شبکۀ سوم سیما که در ابتدا با هدف سرگرمی و جلب مخاطب جوان در رقابت با تنوع شبکههای ماهوارهای طراحی شده بود و در دوران مدیریت علی اصغر پورمحمدی در این راه به نسبت کامیاب هم بود، در دورۀ علی فروغی از این فضا کاملا فاصله گرفته و به دنبال القائات سیاسی و ایدیولوژیک و میدان دادن به همفکران به هر بهانه است.
جالب اینکه از یک طرف مدیران صدا و سیما ناله میکنند که مخاطب خود را از دست دادهایم و شبکههایی چون «ایران کالا» و «شما» را که قرار بود پول و مخاطب جذب کنند به همین خاطر تعطیل کردهاند ولی از سوی دیگر شبکۀ سه با آن سابقه را به همان مسیر سوق میدهند.
داستان از این قرار است که در برنامۀ «سیاست خارجی» که به حاشیههای اجلاس اخیر سران ایران و روسیه و ترکیه دربارۀ سوریه در تهران اختصاص داشت توییت یک فعال رسانهای (امیر رضا نظری) را نقد کردند چون به حرکت خودروهای روسی به عنوان کاروان مراقبان و محافظان و گارد پوتین در تهران طعنه زده بود که «تهران در شهریور 1320 هم این گونه اشغال نشده بود!»
نویسندۀ این سطور هم البته این تعبیر را نمیپسندد چرا که پس از تجاوز روسیه به اوکراین، ولادیمیر پوتین طبعا هدف اقدامات تروریستی است و مراقبت از جان او بسیار افزایش یافته و تهران به عنوان میزبان هم باید این ملاحظات را در نظر داشته باشد و انتظار میهمان نیز جز این نبوده و پروتکلها یا شرایط خود را دارند اگرچه توی ذوق هم زده و آن یکی - اردوغان- هم کم دشمن ندارد. ضمن این که همزمانی سفر با حضور جو بایدن در منطقه - ولو به خاطر انزوای پوتین پس از حمله به اوکراین باشد- حایز اهمیت و واجد ارزشهای بالای خبری بود.
این که چرا یک توییت، برنامهساز اصولگرا را به واکنش وامیدارد هم در نوع خود جالب است چون اساساً توییتر در ایران فیلتر شده است و صدا و سیمای انحصاری نباید توییت نشان دهد.
فیل مجری - امیر حسین طهماسبی- اما ناگهان یاد هندوستان کرد و گفت: «دوستان آقای ظریف یادشان رفته که او در مقابل امیر کویت زانو زد و آن تحقیر ملی را رقم زد؟»
این حجم از دروغگویی و کینه نسبت به سکاندار پیشین دیپلماسی جمهوری اسلامی در سیمای رسمی جمهوری اسلامی واقعا شگفتآور است. در سریال گاندو اقلا مستقیم نام نمیآوردند و اینجا اسم آوردند و مدعی تحقیر شدند.
اما اولا از کجا متوجه شدند آقای امیررضا نظری از دوستان آقای ظریف است؟ بسیار بعید میدانم آقای ظریف تا به حال یک بار هم این جوان را از نزدیک دیده باشد. مگر این که هر که از صلح و تعامل و برجام حمایت کند "دوست ظریف" تلقی شود که سخن نامربوطی نیست.
نکته دوم و فنی قضیه اما این که در عرف دیپلماتیک وقتی مقام بالاتر (از حیث همتایی) در حالت نشسته باشد، مقام پایینتر جلوی او ناگزیر است هم سطح شود.
مراد از بالا و پایین جایگاه دو کشور نیست و در عرف دیپلماتیک، وزیر خارجۀ یک کشور از امیر یا پادشاه یا رییس جمهوری کشور دیگر پایینتر است. ولو یکی وزیر خارجه آمریکا باشد و آن طرف رییس جمهور ماداگاسکار!
ضمن این که بحث سن و سال و سابقه و مسلمانی هم هست. در عرف مسلمانی احترام و ادب به بزرگتر لازم است. آن قدر علیه کشورهای خلیج فارس گفتهاند و شنیدهایم که یادمان رفته مسلمان هستیم و هستند و خیال کردهاند همۀ دنیا بدَند و ما فقط خوبیم که انتظار دارند دیپلماتها هم این گونه رفتار کنند. در حالی که اعراب غالبا آرام و شمرده صحبت میکنند و با آنان باید در آرامش سخن گفت. خاصه اگر شخص در سن بالا باشد به سبب ثقل سامعه هم میتواند باشد.
در این ویدیو، مجری جوری از امیر کویت سخن میگوید که یادش رفته یا اصلا به خاطر سن و سال نداند دکتر علیرضا مرندی بعد از جنگ و در دولت هاشمی رفسنجانی به عراق رفت تا صدام حسین را که هزار هزار بار آرزوی مرگ و سقوط او را کرده بودیم برای شرکت در اجلاس سران سازمان کنفرانس اسلامی به تهران دعوت کند و در بغداد با صدام دیدار کرد و با او دست هم داد ( همان اجلاس که بعد از آن دولت و پایان وزارت مرندی و در پاییز 76 در دورۀ خاتمی برگزار شد؛ صدام حسین البته نیامد وگرنه عکس خاتمی با صدام هم، داستان میشد).
دکتر مرندی هم البته فداکاری کرده بود که چنین مأموریتی را پذیرفت کما اینکه بعدتر برخی از خانوادههای شهیدان بر او خشم گرفتند و گفتند دیدار و دست دادن را هم توجیه کنیم لبخند، دیگر چرا؟! دربارۀ دیدار و دعوت حضوری اما چه باید میکرد؟ وقتی جنگ تمام شده و وزیران وقت هر یک حامل پیام دعوت از یکی از سران به تهران بود -و عراق هم مستثنا نبود- گریزی جز این نداشت.
منطقشان را تماشا کنیم و لذت ببریم! لبخند دکتر مرندی و دستدادن ناگزیر وزیر بهداری (بهداشت) با جرثومۀ نکبت و فساد ایراد نداشته ولی نشستن همسطح وزیر خارجه با امیر کویت تحقیر ملی است؟!
جدای اینها امیر کویت مانند سعود الفیصل سعودی از وزیران خارجه پرسابقه جهان یود و 28 سال در جایگاه وزیر خارجه کویت فعالیت کرد و بر اساس سابقه هم احترام میگذارند همچنان که سفیران مقیم ایران همواره احترام صلاح زواوی سفیر پرسابقۀ فلسطین را نگاه میداشتند که البته به لحاظ خُلق و خوی شخصی او هم بود.
در پارلمان ایران قبل از ساختمان کنونی بهارستان که وسیع است و تا مجلس ششم هم این گونه نشستن مرسوم بود و گویاترین تصویر مربوط به آقای حداد عادل کنار آقای خاتمی رییس جمهور وقت است. چون حالت دیگری متصور نیست. نه میتوان وقتی رییس جمهور نشسته ایستاد چه بسا سخنان همدیگر را متوجه نشوند و نه میتوان از مقام بالاتر و نشسته خواست او هم برخیزد و بایستد. بنابراین مینشیند تا همسطح شوند. در مورد خاتمی هم البته ملاحظات شخصیتی او در نوع رفتار آقای حداد بیتأثیر نیست. با این حساب لابد آقای حداد هم با این نوع نشستن و گفتوگو کل اصولگرایان را تحقیر کرد. در حالی که شکلی کاملا مرسوم بوده و غیر این شگفتآور بود.
تحقیر ملی، ادب ظریف و رعایت عرف رایج و بدیهی دیپلماتیک نیست. تحقیر ملی رسانۀ انحصاری است که تنها 20 درصد مردم ایران را به لحاظ سیاسی نمایندگی میکند اما از جانب تمام ملت ایران سخن میگوید و با فعالان مستقل رسانه که نظر خود را به صورت مستقل ابراز میکنند سر ناسازگاری دارد. (خبرنگار خوب از نظر آنان همکار خودشان است که در شامگاه دوم مرداد، وسط خبر 21 شبکه یک برای وزیر کشور یک رپرتاژ مفصل پخش کرد!)
«تحقیر ملی ادب ظریف و رعایت عرف رایج و بدیهی دیپلماتیک نیست. تحقیر ملی رسانۀ انحصاری است که تنها 20 درصد مردم ایران را به لحاظ سیاسی نمایندگی می کند اما از جانب تمام ملت ایران سخن میگوید.»
نه تنها این دولت که در کل سیاستمداران ایران من هیچ فردی رو مثل ظریف در کارش خبره ندیدم ،
این دولت که جای خود رو داره،
نرود میخ آهنین در سنگ!!!!!!!