همشهری آنلاین نوشت: فوبیا یا هراس نوعی واکنش ترس غیرمنطقی است که برخلاف اضطراب ممکن است بیدلیل باشد. یعنی فرد از مکان، موقعیت یا چیز خاصی به طور غیر منطقی میترسد و این ترس بعضی جنبههای زندگی او را دچار مشکل میکند و به روند زندگیاش لطمه میزند.
همه ما دوست داریم شجاع باشیم و هیچ چیز نتواند ما را آزار دهد، اما ترس هم حسی طبیعی است که همه افراد بارها و به گونههای مختلف آن را در زندگیخود تجربه کردهاند. اما گاهی این ترسها آنقدر شدید و مداوم میشوند و ما را مضطرب میکنند که از حالت طبیعی خارج میشوند و در دسته فوبیاها قرار میگیرند.
فوبیا یا ترس مرضی با اضطراب متفاوت است. اضطراب مربوط به زمانی است که نسبت به موضوع ناشناخته ای نگرانی داریم. در صورتی که فوبیا هنگامی است که نسبت به موضوع یا موقعیت شناخته شده بیرونی، احساس ترس و نگرانی داریم.
البته این ترس در حدی است که باعث اضطراب شدید هم خواهد شد و حتی میتواند با تپش قلب، ریزش عرق و گاهی نیز سرگیجه، بیحالی و همچنین ناراحتیهای گوارشی همراه باشد.
دکتر غزاله زرگری نژاد، دکترای تخصصی روانشناسی بالینی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد این ترسها میگوید: «فوبیا ترس شدید و دائمی از یک یا چندین موقعیت مختلف است. موقعیت میتواند فضای بسته، آسانسور، پرواز یا ارتفاع باشد. گاهی هم یک حیوان میتواند عامل بروز ترسی در حد فوبیا باشد؛ ترس از سگ، گربه یا حشرات.»
تفاوت ترس و فوبیا
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید شدت ترس فرد در فوبیا با خطر واقعی و انتظاراتی که از آن موقعیت وجود دارد هماهنگ نیست و تناسب منطقی ندارد. تفاوت آن نیز با ترس آن است که ترس نوعی هیجان مانند خشم، غم، اندوه، خجالت یاخوشحالی است. در صورتی که فوبیا با احساس خطر همراه است؛ چه خطر واقعی یا در حد ادراک خود او باشد.
در واقع ترس در بسیاری مواقع باعث برحذر ماندن ما از خطر می شود و ضروری است و از ما در برابر خطرات محافظت میکند؛ در صورتی که فوبیا این گونه نیست و فقط نوعی واکنش همراه با ترس است که نامتناسب با احتمال خطر پیش روست.
اختلال در زندگی روزمره
به گفته زرگری نژاد، مشکلات فوبیا زمانی بیشتر می شود که فرد دچار مشکلات جسمانی میشود. مثلا ضربان قلبش افزایش پیدا میکند دچار انقباض عضلانی میشود یا فشار خونش بالا میرود.
نکته مهم در مورد فوبیا این است که به صورت اختلال درمیآید و مشکلات جدی را برای فرد به وجود میآورد. مثلا فرد به دلیل ترس از فضاهای بسته، مجبور میشود از آسانسور استفاده نکند. بعضی افراد حتی نمیتوانند فضاهای بستهای مانند حمام، تاکسی یا اتوبوس را تحمل کنند.
این روانشناسی بالینی میگوید انواع فوبیا میتواند زندگی فرد را مختل کند. مثلا ترس از حیوانات به فرد اجازه نمیدهد به راحتی در مکانهایی مانند پارک که به نظر میرسد احتمال وجود سگ یا گربه بیشتر است تردد کنند و حتی در خیابان هم از ترس آنها آرامش نداشته باشد یا ترس از ارتفاع مانع از پرواز و استفاده از هواپیما به ویژه برای افرادی می شود که نیاز به سفرهای کاری زیادی دارند.
فوبیای فضاهای بسته
زرگری نژاد میگوید ترس از فضاهای بسته که به آن «کلاستروفوبیا» (claustrophobia)گفته میشود نوعی ترس از موقعیتهایی است که در آن امکان فرار وجود ندارد و به محض ورود در چنین فضاهایی احساس ترس شدید برای فرد به وجود می آید که تپش قلب، تنگی نفس، عرق کردن، لرزش و سرگیجه را به دنبال خواهد داشت.
قرار گرفتن در چنین فضاهایی باعث بیقراری فرد میشود. ماندن در فضاهای بسته میتواند به گونههای مختلف باشد؛ فضاهایی که فرد معمولا در زندگی روزمره با آنها سر وکار دارد. مثل آسانسور، حمام، اتاقهای تاریک و بدون پنجره یا حتی فضاهایی مانند تونلهای ام آر آی و ..
بودن در چنین فضاهایی باعث بروز اضطراب شدید برای شخص میشود که بسیار آزار دهنده است و زندگی او را تحت الشعاع قرار میدهد، همین مسئله باعث میشود که فرد دیگر نخواهد در معرض چنین تجربههایی قرار بگیرد. مثلا نتواند سوار آسانسور شود یا انجام بعضی معاینات پزشکی مثل ام آر ای برای او سخت و گاهی غیرقابلتحمل شود.
سبب شناسی بروز فوبیا
به عقیده زرگری نژاد در سببشناسی اختلالاتی مانند فوبیا باید گفت بابد مجموعه ای از عوامل را بررسی کرد و مورد توجه قرار داد. اساسا ترسهایی که در فوبیا مشاهده میشود مانند فضای بسته، تاریکی، ارتفاع یا حیوانات از جمله مواردی بودهاند که از زمان های قدیم باعث میشدند بشر از آسیب به دور بماند. مثلا ترس از بلندی به بشر کمک کرده از جاهایی که با خطر سقوط همراه هستند حذر کند.
زرگری نژاد عوامل سرشتی را هم در بروز فوبیا مؤثر میداند و میگوید ممکن است بعضی افراد به طور کلی و از همان لحظه تولد برای ابتلا به فوبیا مستعدتر از دیگران باشند؛ همانگونه که بعضی بچهها نسبت به عوامل بیرونی تاثیرپذیرتر و محتاطتر هستند. ضمن آنکه ممکن است علائم فیزیولوژیک مانند تعرق کف دست یا ضربان قلب تندتری داشته باشند.
این روانشناس میگوید مثلا ترس از فضاهای بسته هم یکی از انواع اختلالات اضطرابی است که بخشی از آنها منشاء درونی دارند. البته گاهی عوامل زیست شناختی یا بیولوژیک هم در آنها مؤثر است؛ ضمن آنکه معمولا درسابقه این افراد تجربه ترسهای ناخوشایند هم وجود دارد.
ترسهای دوران کودکی
به گفته زرگری نژاد، ریشه بعضی از ترسهایی که تبدیل به فوبیا میشود، ممکن است مربوط به دوران کودکی باشد. مثلا وقتی فرد در کودکی در فضای تنگ و تاریکی مانند آسانسور گیر کرده و تجربه چنین اضطرابی در او نهادینه شده باشد.
گاهی هم کودک به خاطر تنبیه والدین یا مربیان آموزشی در فضایی قرار گرفته که تداعی آن باعث تجربه دوباره آن حادثه تلخ و در واقع به گونهای باعث شرطی شدنش می شود.
فعال شدن حافظه هیجانی
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگوید توجه داشته باشیم افرادی که این گونه مشکلات را دارند آسیب پذیری بیشتری هم نسبت به این موقعیتها دارند و اغلب افرادی هستند که در موقعیتهای مختلف، اضطراب زیادی پیدا میکنند و به همین دلیل با قرار گرفتن در موقعیتهای سخت، ترس آنها نهادینه و گاهی نیز تبدیل به فوبیا می شود. در واقع با فعال شدن حافظه هیجانی، بعضی نشانههای فیزیولوژیک بدن هم فعال میشوند.
درمان
زرگری نژاد میگوید نکته مهم در درمان فوبیا اشتباهی است که افراد درباره آن دارند و فکر میکنند اگر قرار است برای درمان با ترس با آن مواجه شوند باید به یکباره به دل ترس خود بروند؛ در صورتی که اصلا اینگونه نیست.
مواجهه با ترس برای درمان به هیچ وجه غرق شدن و روبه رو شدن فرد به طور ناگهانی و یکباره او نیست. مثلا اگر کسی از آب یا شنا کردن در آب میترسد، اگر او را به یکباره و به زور در آب بندازیم نه تنها مشکل حل نمیشود؛ بلکه ممکن است ترس او را بیشتر هم بکند.
در واقع مهمترین درمان در هر اختلال اضطرابی به تدریج قرار گرفتن فرد در موقعیتی است که از آن واهمه دارد که بهتر است با پیشبینی و توافق خود فرد صورت گیرد. یعنی داشتن آمادگی کامل که از قبل توسط متخصصان حاصل شده میتوان به تدریج او را با موقعیتهای مختلفی که برای او فوبیا ایجاد کرده مواجه کرد.
درمانهای شناختی -رفتاری
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران در مورد درمان انواع فوبیا ازجمله ترس از فضاهای بسته، مهمترین درمان و حل مشکل، درمانهای غیر دارویی است که به آنها درمانهای شناختی -رفتاری گفته میشوند.
این درمانها سیستم تفکر افراد را ارزیابی میکنند. یعنی روی شناخت و افکار آنها کار می شود تا به تدریج از شدت ترسشان کم شود.
این مواجهه باید تحت شرایط خاص و حتما به تدریج صورت بگیرد و با کمک متخصص انجام شود تا فرد بتواند به تدریج میزان استرس را در خود کاهش دهد. البته روش درمان هم همیشه یکسان نیست و با توجه به شرایط افراد متفاوت خواهدبود.
البته علاوه بر درمانهای غیر دارویی؛ گاهی نیز از درمانهای دارویی هم استفاده می شود؛ به ویژه اگر بیمار با حملات هیجانی شدیدی مواجه باشد.
درمان کودکان
به گفته زرگری نژاد، درمان کودکان هم مشابه بزرگسالان است. یعنی آنها را هم باید به تدریج با فضاهایی که از آن وحشت دارند آشنا کرد.
البته بهتر است حتما آنها را نزد پزشک برد تا علاوه بر تشخیص درست علل بروز فوبیا آنها را درمان کنند. البته با افزایش سن و میزان تواناییها نوع درمان هم تغییر خواهد کرد.
مثلا اگر کودک از فضایی مانند آسانسور میترسد، میتوان به او گفت فقط نزدیک آن برود، داخلش را نگاه کند و در مراحل بعدی به همراه والدین خود در آن قرار بگیرد و فقط به اندازه یک طبقه در آن بماند. البته به تدریج میتوان این مدت زمان را افزایش داد. ضمنا آنکه در تمام مراحل درمان هم والدین باید کودک را همراهی و به او کمک کنند.
*دکتر غزاله زرگری نژاد، دکترای تخصصی روانشناسی بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران