زهره ربیعی*- رفتار مهاجرتی در میان افراد و گروه های اجتماعی، در نتیجهی عوامل مختلف از جمله میزان تمایل به مهاجرت و توانایی برای انجام آن شكل میگیرد.
توجه به این نكته ضروری است كه میل به مهاجرت با تصمیم و اقدام عملی برای مهاجرت یكسان نیست، اما نمیتوان ارتباط مستقیم و معنادار آنها را با یكدیگر نادیده گرفت. زیرا زمانی كه فرد یا افرادی میل به مهاجرت بالایی داشته باشند، در صورتی كه زمینه را برای مهاجرت فراهم یابند، برای آن برنامهریزی میكنند.
بنابراین عواملی كه به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر میل به مهاجرت اثرگذار هستند، بر رفتار مهاجرتی افراد نیز اثرگذار هستند و شناخت این عوامل میتواند درك بهتری از پدیده مهاجرت ایجاد كند.
تحلیل یافتههای گالوپ درباره میل به مهاجرت در میان 29 كشور آفریقایی در سال 2015 گویای آن است كه دسترسی به اینترنت و به طور كلی رسانههای اجتماعی، اثر مستقیم و معناداری بر میل به مهاجرت دارد.
اما آنچه كه در رسانههای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد، اثر تبلیغات بر جهتدهی افكار عمومی است.
با ظهور فناوریهای جدید در حوزه ارتباطات و رسانهها و شكلگیری افكار عمومی به عنوان قدرت مطرح در عرصه تحولات، شیوههای جدیدی برای جهتدهی افكار عمومی پدید آمده است.
یكی از اجزای جداییناپذیر ارتباطات در سالهای اخیر، اقناع اجتماعی است كه برخی آن را پروپاگاندا مینامند.
از نظر لارسول "پروپاگاندا كوششی است كه به منظور كنترل نظرها با استفاده از نمادهای مهم و یا از طرق بهرهبرداری از داستانها، شایعات، گزارشها، تصویرها و اشكال دیگر ارتباط اجتماعی صورت میگیرد".
شیوههای متعددی توسط پروپاگاندیستها برای تغییر نگرش و عملكرد افراد استفاده میشود؛ اما معروفترین و برجستهترین روشهای آن، تکنیکهای هفتگانهای هستند که عبارتاند از: برچسبزنی، تعمیم جذابیت، انتقال، شهادت دادن، شیوه مردم ساده، مغالطه و همرنگی با جماعت (هجوم برای سوار شدن به واگن).
در میان تكنیكهای هفتگانه، روشهای تعمیم جذابیت، جمعآوری كارتهای یكدست و همرنگی با جماعت اثر محسوستری بر میل به مهاجرت دارند.
مصداق این موارد عبارتاند از:
1- تكنیك تعمیم جذابیت (تلطیف و تنویر) از شیوههای معمول پروپاگاندا است و به معنای برچسب زدن فضیلت و صفتی شایسته به محصول مطلوب خود است.
مثالهای روشنی از کاربرد چنین الفاظی وجود دارد؛ نظیر: تمدن، شجاعت، دموکراسی، تعهد، زیبایی، آزادی، افتخار، اعتماد، شرافت، عدالت، آزادی، صلح و نظایر آن. وجود این کلمات به منظور تأثیرگذاری بر هیجانات و احساسات عملی بر پایه پروپاگاندا است و استفاده از این کلمات معمولاً مبهم و سربسته است و تعریف درستی از آن ارائه نمیشود تا مخاطب بر اساس حوزه تجربیات خود آنها را تفسیر به مطلوب کند. از مثالهای عینی این تكنیك میتوان به برجسته كردن فضیلتهای مهاجرت به كشورهای توسعهیافته اشاره كرد.
2- تكنیك جمعآوری كارتهای یكدست (مغالطه) به ارائه انتخابی حقایقی که منتج به نتیجه مطلوب میشود، اطلاق میگردد.
این شیوه با از قلم انداختن تعمدی حقایق غیرمطلوب در جهت حصول نتایج مساعد همراه است.
از مثالهای عینی این تكنیك میتوان به برجسته كردن فضیلتهای مهاجرت و توجه كمتر به مسائل و خطرات مهاجرت اشاره كرد.
شواهد تجربی پژوهشی درباره اثرات رسانههای اجتماعی بر تصمیم به بازگشت در نیجریه در سال 2020 نیز حاكی از آن است كه اغلب كسانی كه اطلاعات مهاجرتی خود را از رسانههای اجتماعی كسب میكنند، بیشتر تمایل دارند تا از شرایط و فضیلتهای كشور مقصد آگاهی یابند، در حالی كه تمایل كمتری برای كسب اطلاعات درباره مسائل و خطرات مهاجرت دارند.
3- شیوهی همرنگی با جماعت یكی دیگر از تكنیكهای پروپاگاندا، است. عموما زمانی كه واژه اکثریت به کار برده میشود، مردم تشویق میشوند به آن ملحق شوند، زیرا اكثر مردم دوست دارند همرنگ با جماعت باشند و مدام در معرض انتقادات متفاوت قرار نگیرند.
این تکنیک، هجوم برای سوار شدن به واگن نیز نامیده میشود و بیانگر این نکته است که همه ما قصد سوار شدن به واگن را داریم، پس عجله کنیم تا زودتر به آن برسیم.
از مثالهای عینی این تكنیك در حوزه مهاجرت میتوان به قرار گرفتن تحت تأثیر فضای مهاجرت اشاره كرد.
نتایج پیمایش شناسایی عوامل مؤثر بر خروج و بازگشت ایرانیان مهاجر توسط صلواتی در سال 96-1395 در میان 408 نفر از دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی خارج از کشور، حاكی از آن است كه جو و موج خروج تحصیلكردگان ایرانی برای حدود 41 درصد از شركتكنندگان اثر معناداری روی میل به مهاجرت داشته است.
ضمناً نتایج پیمایش سنجش میل به مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی توسط رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1397 در میان 925 نفر از دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی داخل کشور و پیمایش سنجش میل به مهاجرت دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی توسط رصدخانه مهاجرت ایران در سال 1399 در میان دو هزار و 65 نفر از دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی داخل کشور، حاكی از آن هستند كه موج مهاجرت در جامعه برای حدود 27 درصد از مشاركتكنندگان در سال 1397 و حدود 5 درصد از مشاركتكنندگان در سال 1399، بر میل به مهاجرت اثرگذار بودهاند.
علیرغم اینكه اثر قرارگیری تحت تأثیر موج مهاجرت در سالهای اخیر كاهش یافته است، اما باز هم نمیتوان اثر آن را نادیده گرفت. چرا كه تجربه مهاجران بالقوه و بالفعل در این خصوص تفاوت معناداری داشته است.
یعنی ممكن است فرد پیش از مهاجرت احساس كند به دلایل دیگری میخواهد برود، اما پس از تجربه مهاجرت و ورود به كشور ثانویه درك كند كه تحت تأثیر جو مهاجرت قرار گرفته بوده است.
ضمن اینكه نمیتوانیم اثر عوامل دافع اقتصادی را در میل به مهاجرت در سالهای اخیر نادیده بگیریم.
به عبارت دیگر، مسائل اقتصادی در سالهای اخیر به حدی پررنگ شدهاند كه افراد بیشتر تحت تأثیر این موارد تمایل به مهاجرت پیدا میكنند.
در پایان لازم است یادآوری شود كه نه ماندن لزوماً خوب است و نه رفتن لزوماً بد است. مهاجرت، سفر دشواری است كه میتواند تجارب و ارزشهای زیادی برای فرد مهاجر به ارمغان آورد. ضمن اینكه هیچ نسخه واحدی برای افراد متفاوت یك سرزمین وجود ندارد.
اما آنچه حائز اهمیت است، این است كه تصمیم افراد چه برای مهاجرت، و چه برای بازگشت، باید كاملاً آگاهانه و تا حد ممكن بیتأثیر از تبلیغات باشد تا بیشترین رضایت را برای فرد و جامعه به ارمغان آورد.
*دبیر کارگروه مطالعات مهاجرت های بازگشتی -رصدخانه مهاجرت ایران