۰۴ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۳۵۵۹
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۱ - ۱۸-۰۳-۱۴۰۱
کد ۸۴۳۵۵۹
انتشار: ۱۴:۰۱ - ۱۸-۰۳-۱۴۰۱

نماینده ایران در فیاپف: یک اتفاق هولناک در انتظار سینماست! / "سینما" به یک نوستالژی تبدیل می‌شود

نماینده ایران در فیاپف: یک اتفاق هولناک در انتظار سینماست! /
جریان نمایش به شکل جدی در حال دگرگونی است و مسئله نرفتن مردم به سالن‌های سینما صرفا به کشور ما برنمی‌گردد، بلکه اپیدمی شده و تقریباً در بسیاری از کشورهای دنیا بخش قابل توجهی از تولیدات در سالن‌ها دیده نمی‌شوند.

محمد مهدی عسگرپور که در فدراسیون بین‌المللی تهیه‌کنندگان فیلم (فیاپف) عضو هیات اجرایی و نایب رییس در حوزه آسیا است، می‌گوید: در جلسه اخیر این نهاد در کنار ابراز نگرانی برای ادامه حیات سالن‌های سینما، نسبت به آینده نام و ماهیت «سینما» هشدار داده شده چرا که ممکن است در آینده‌ای نزدیک خود «سینما» به یک نوستالژی تبدیل شود.

به گزارش ایسنا، در دو سال گذشته و پس از شیوع کرونا روند فعالیت سینما بویژه سینماداری با رونق پلتفرم‌های نمایش آنلاین و گسترش سریال‌سازی تغییراتی کرد و اظهارنظرها و نگرانی‌هایی درباره دوران پساکرونا مطرح می‌شد، اما به نظر می‌رسد نگرانی‌ها شکلی جدی‌تر و متفاوت‌تر پیدا کرده و با گسترش تکنولوژی‌های جدید مسائل دیگری پیش‌روی فعالان تولید و عرضه در سینما قرار گرفته است.

در این‌باره محمدمهدی عسگرپور که اخیرا همزمان با جشنواره فیلم کن در اجلاس فدراسیون بین‌المللی تهیه‌کنندگان فیلم (فیاپف) شرکت کرده بود، در گفت‌وگویی با ایسنا درباره آنچه در اجلاس این دوره مطرح شده است، بیان کرد: بعد از دو سال که بخاطر شیوع کرونا این اجلاس به شکل آنلاین برگزار می‌شد، امسال به صورت حضوری در آن شرکت کردیم و در چند جلسه و کارگاه مباحثی مطرح شدند که نسبت به سال‌های قبل پیچیده بودند و البته ارتباط چندان زیادی هم به شرایط کرونا نداشتند.

سینما


او یاداور شد:‌ من پیش‌تر هم گفته بودم که حدود سه سال قبل از شیوع کرونا، در یکی از جلسه‌های فیاپف نماینده یکی از کشورهای اروپایی نکته‌ای را درباره وضعیت بسیار سختی که با عرضه محصولات تصویری از طریق پلتفرم‌های نمایش آنلاین در حال به وجود آمدن برای سالن‌های سینما بود، مطرح کرد.

همان زمان این موضوع را به دوستان و همکاران در وزارت ارشاد و خانه‌سینما اطلاع دادم و گفتم که شاید بد نباشد جلسه‌ای با تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان سینما برگزار شود تا من نکاتی را که در آن اجلاس مطرح شده بازگو کنم چون سابقه نشان داده امواجی که در یک جایی از دنیا در سینما شکل می‌گیرد با تأخیر به ایران می‌رسد، اما دوستان خیلی موضوع را جدی نگرفتند چرا که در آن مقطع فروش سینما در ایران خوب بود و فکر می‌کردند این حرف‌ها و نگرانی‌ها بیشتر افسانه است در حالی که کرونا به ماجرا سرعت بخشید و باعث شد سالن‌های سینما دچار مسئله جدی شوند. این موضوع را یاداوری کردم که تاکید کنم آنچه در اجلاس امسال فیاپف مطرح شد، ریشه در دوران پیش از شیوع کرونا دارد.

 

انگار کم‌کم باید با «سینما» خداحافظی کنیم

وی افزود: مسئله‌ای که امسال مطرح شد این بود که شاید ما به زودی با جریان دیگری از عرضه محصولات صوتی - تصویری مواجه شویم و انگار باید با سینما - به آن مفهومی که وجود داشته - کم‌کم خداحافظی کنیم. این بحث بسیار سنگین، پیچیده و گسترده است و احتمال دارد برای همه کسانی که  نسبت به سینما عِرق دارند یا سینما برایشان یک موضوع مهم معیشتی است، غیرقابل فهم و حتی غیرقابل پذیرش باشد، اما به هر حال با این روالی که وجود دارد ظاهراً جریان نمایش به شکل جدی در حال دگرگونی است و مسئله نرفتن مردم به سالن‌های سینما صرفا به کشور ما برنمی‌گردد، بلکه اپیدمی شده و تقریباً در بسیاری از کشورهای دنیا به استثنای فیلم‌های اسپایدرمنی و سوپرمنی که گیشه‌های بزرگ دارند، بخش قابل توجهی از تولیدات در سالن‌ها دیده نمی‌شوند. به این ترتیب بخش زیادی از جریان زیرساخت‌های نمایشی شکل جدیدتری پیدا می‌کند.

اما آنچه باقی می‌ماند این است که جریان تولید می‌تواند همچنان شکل بگیرد، یعنی فیلم سینمایی و سریال ساخته شود کمااینکه پلتفرم‌های بزرگ جهانی هم همین کار را می‌کنند و آن‌ها را در بستر دیگری منتشر می‌کنند که مورد استقبال مردم است و گردش مالی قابل توجهی هم دارد.

در کشور ما هم اتفاق افتاده، منتها در این مورد هم یک بحث جدیدی شکل گرفت که برای من بسیار جالب بود؛ اینکه ممکن است ما با شکل دیگری از محصول که اسم آن را نمی‌توان صرفاً «فیلم» گذاشت، مواجه شویم، یعنی باید آن را محتوا بنامیم که گاهی ربط زیادی به «سینما» با آن مفهومی که ما پیش‌تر می‌شناختیم ندارد. در این شکل فقط "زمان" اثر هم مطرح نیست که مثلاً بگوییم فیلم‌های کوتاه یا سریال بیشتر ساخته می‌شوند بلکه اساسا نوع دیگری از محتوا درقالب «صوت و تصویر» ممکن است عرضه شود که یک بخش آن ممکن است در دنیای متاورس معنا پیدا کند و این متاورس فقط یک بستر برای عرضه نیست بلکه به محتوا هم می‌تواند شکل جدیدتری بدهد.

نگاتیو

 

افسردگی اعضای فیاپف از آینده مبهم و شاید هولناک سینما

وی ادامه داد:‌ تصور کنید ممکن است مدلی از واقعیت مجازی در فیلمسازی شکل بگیرد و شما با مدلی از فیلم مواجه شوید که شخص بیننده بتواند قالبی از خود را بسازد که نقش اصلی آن اثر را ایفا کند. این موضوعِ پیچیده شکلی از تولید محتوا است که به صورت جدی در حال رخ دادن است و ممکن است خیلی ناگهانی گسترش پیدا کند. شاید بعضی‌ها بگویند این پروسه‌ای زمان‌بر است ولی با توجه به رشد و گسترش تکنولوژی آن را خیلی دور نمی‌بینم.

طرح این موضوع در اجلاس امسال فیاپف نوعی افسردگی به همراه داشت که هم شامل من می‌شد و هم بسیاری دیگر از نمایندگان کشورها که صاحب کمپانی‌های بزرگی هستند. این ماجرا آنقدر برای مجموعه سینما هولناک و عجیب است که احتیاج به فکر جدی دارد بویژه آنکه در کشورهای دیگر به قانونگذاری این فضا (متاورس) فکر می‌کنند ولی ما اینجا درگیر مباحثی سطحی هستیم.

 

واژه «سینما» حذف می‌شود؟

عسگرپور در پاسخ به اینکه آیا باید نگران نام و ماهیت کلی «سینما» هم بود؟ گفت: بله، تا این حد که شاید به تدریج از واژه «صوت و تصویر» استفاده ‌کنند تا سینما، چون سینما ما را به مفهوم مشخصی ارجاع می‌دهد. البته این حرف‌ها به این معنی نیست که در آینده خیلی نزدیک با این وضعیت مواجه می‌شویم اما واقعیت این است که ما در گردنه‌ای هستیم که نمی‌دانیم بعد از پیچ مقابل، با چه منظره‌ای مواجه می‌شویم ودست کم در کشورمان مطلقاً آمادگی روبرویی با آن را نداریم.

متاسفانه از سوی دوستانی که به نمایندگی از دولت در جشنواره کن حضور داشتند گزارشی ندیدم که درباره کیفیت و کمیت بازار جشنواره کن صحبت کرده باشند و مثلا بگویند بازار چند درصد و احتمالا به چه دلایلی ریزش داشته، کدام کشورها شرکت نکردند و... همه این‌ها احتیاج به تحلیل دارد تا بررسی کنیم اگر مثلا کشور چین شرکت نکرده یا کشوری در سطحی وسیع‌تر حضور داشته، به چه معناست. این‌ها در حالی است که مفهوم بازار در جشنواره‌های بزرگی مثل کن و احتمالاً بعد هم برلین به طور کلی در حال دگرگونی است. بنابراین مجموعه‌ی سینما در حال ورود به یک عرصه جدید است که ما نسبت به شناخت از تئوری‌های آن خیلی فاصله داریم.

او با اشاره به تغییراتی که صنعت سینما با دیجیتالی شدن پس از دوران نگاتیو به خود دید، گفت:‌ این جایگزینی در ایران با ریزش همکاران ما در سینما همراه بود و بسیاری از آن‌ها امکان همکاری با این جریان فیلمسازی را نداشتند. به طور نمونه در کانون کارگردانان که حدود ۴۰۰ عضو دارد عده‌ای اصلا امکان کار ندارند و شاید اگر به آن‌ها زودتر آدرس درست داده می‌شد و ورکشاپ‌های لازم طراحی می‌شد یا نهاد صنفی جلو می‌آمد تا این دوستان در جریان قرار بگیرند، شرایط طور دیگری پیش می‌رفت.

الان هم تردید نکنید که با یک تغییر جدید، دوباره تعداد بسیار زیادی از همکاران ما دچار ریزش می‌شوند چون ما با جریان دیگری در حوزه تولید محتوا روبرو خواهیم شد که به نظرم مطلقاً آمادگی آن را نداریم.

این فیلمساز درباره اینکه به نظر می‌رسد مباحثی که در فیاپف مطرح شده، در کشور ما با شرایط پیچیده‌تری روبرو است چرا که مسئله کپی‌رایت و اختلاف در مدیریت صوت و تصویر فراگیر را هم داریم، بیان کرد:‌ بله این ماجرا وجود دارد و متاسفانه ما در بسیاری از این موارد در مقدمات آن هم مشکل داریم. اگر فرداروزی جریان شکل دیگری به خود بگیرد و ما الزام به حضور در باشگاه جهانی را داشته باشیم - باشگاهی که قوانین جهانی مثل کپی‌رایت دارد- و آن وقت نتوانیم در این باشگاه جهانی حضور داشته باشیم، شاید رابطه ما (سینما) با دنیا قطع شود.

البته ممکن است وقتی این مسائل را در کشور مطرح کنیم برخی آن را بعید بدانند و برخی هم استقبال کنند که چه بهتر رابطه ما با دنیا قطع شود و کلا به تنظیمات کارخانه برگردیم و در محله‌ها فیلم‌های سوپر هشت و شانزده میلیمتری را روی آپارات نمایش دهیم.

متاسفانه جریانی در حوزه‌های مختلف سینما و به طور کلی فرهنگ در کشور ما شکل گرفته که رقابت برای شعارهای بی‌محتوا است و عملاً جایی برای بحث‌های این چنینی وجود ندارد. در همین چند روز گذشته با برخی همکاران خود در مورد اینکه چه اتفاقی ممکن است به زودی رخ دهد صحبت کردم و برایشان بسیار عجیب بود و شگفت‌زده شدند، ولی آن‌ها هم سوال داشتند که اگر این مباحث به صحن علنی بیاید با وجود جو شعارزده کشور با چه واکنشی روبرو خواهیم شد؟

تمام این‌ها در شرایطی است که برای مجموعه صنعت صوت و تصویر شرایط بسیار سختی پیش‌رو است و حتی جریان سریال‌سازی هم احتمالا به زودی دچار تغییر و تحولات زیادی خواهد شد. اینکه ما فکر کنیم حلقه مفقوده را پیدا کرده‌ایم و آن هم سریال‌سازی و برنامه‌سازی برای پلتفرم‌های نمایش آنلاین است، صرفا برای یک مقطع کوتاه جوابگو خواهد بود چون آنجا هم در حال درگیر شدن با تحولات عجیب است.

سالن سینما

 

دنیای متاورس با نوستالژی سالن سینما و پرده بزرگ چه می‌کند؟

وی درباره اینکه براساس بحث‌های مطرح شده در فیاپف، تغییر محتوا در سینما ممکن است به چه شکلی‌ رخ دهد؟ گفت: ابتدا باید ببینیم حجم استفاده مصرف‌کنندگان از محتوای صوت و تصویر بیشتر در چه قالبی است. اگر در همین  کشور خودمان به جای این همه شعار و بیانیه، آمار می‌گرفتند مشخص می‌شد مردم ایران در حال حاضر محتوای صوتی و تصویری خود را در وهله اول از کجا دریافت می‌کنند.

تا جایی که من می‌دانم با فاصله بسیار زیاد این استفاده به ترافیک خارجی برمی‌گردد، چون سینما و تلویزیون که تکلیفشان مشخص است و به طور مشخص بخش عمده‌ای از استفاده مردم از شبکه‌های مجازی و به ویژه اینستاگرام است؛ یعنی خوراک محتوایی از این طریق تامین می‌شود. این ماجرا در دنیا یک تفاوت کوچکی در برخی کشورها دارد و این حجم استفاده بین اینستاگرام و فیسبوک تقسیم می‌شود، اما در ایران ما آن قدرها از فیسبوک استفاده نمی‌کنیم.

حال در نظر بگیرید محتوایی که مناسب این نوع از پلتفرم‌ها باشد آیا یک فیلم ۹۰ دقیقه‌ای خواهد بود؟ قطعا خیر،‌ اما ممکن است بخش‌هایی از یک سریال باشد یعنی با چیزی مواجه خواهیم شد که انگار داستان را می‌تواند با ترکیبی از تصاویر و متون به مخاطب منتقل کند. آن وقت در شکل اجرایی مدلی از فیلمسازی که در ایران هم الان برخی درگیر آن هستند رواج پیدا می‌کند. در آن جریان داستان ساخته می‌شود، لوکیشن‌ها وجود دارند اما شما به عنوان بیننده با یک گجت می‌توانید خود را به عنوان نقش اصلی و اول جا بزنید و در داستان فعال شوید.

در واقع با شکل دیگری از تصویر مواجه می‌شویم که ممکن است شما در آن نقش اصلی یا حتی فرعی را بازی کنید و به نوعی ترکیبی از فیلمسازی و بازی‌های کامپیوتری را شاهد باشیم که بحث زمان هم در آن خیلی اهمیت دارد. البته منظورم این نیست که تغییرات دقیقا به همین فرمت به وجود خواهد آمد.‌ این فقط یک مثال است که در این باره مطرح شد ولی به هرحال شکل‌های مختلف در حال تجربه است‌ و به سرعت می‌تواند جایگزین فیلم دیدن روی پرده باشد.

گرچه خیلی‌ها اصرار بر نگاه نوستالژیک به تماشای فیلم روی پرده دارند و معتقدند این نوع تماشا جایگزین نخواهد داشت، اما می‌دانیم که این مسئله هم در حال جایگزین شدن است، یعنی عینک‌هایی طراحی می‌شود که شما حس حضور در یک سالن سینما در کنار آدم‌های دیگر و تماشای فیلم روی پرده بزرگ را خواهید داشت و در دنیای متاورس می‌توانید یک فیلمِ روز را که در یک کشور خارجی در حال اکران است، در کنار افرادی که در همان ساعت مثل شما وارد سالن شده‌اند روی پرده ببینید و بعد با مخاطبان دیگر گفت‌وگو هم کنید. بنابراین آنقدر این جریان از جهت نوع عرضه و محتوا در حال تغییر است که ما کاملاً با یک موضوع متفاوت روبرو می‌شویم و فعلا قضاوت سختی است که بگوییم در چه زمانی و در کدام کشور زودتر این نوع محتوا تولید و عرضه می‌شود. من همه این‌ها را گفتم که بدانیم اساساً چقدر برای ورود به این فضاها آماده هستیم.

 

روزهای پر از بیانیه برای سینما و هیاهو برای هیچ

او درباره تغییرات محتوایی هم توضیح داد: خوب یا بد مسیر به گونه‌ای شده که جریان تکنولوژی محتوا را تعیین می‌کند. در کشورهایی که این موضوع برایشان اهمیت دارد نهادهای صنفی و قانونگذار مرتبط نسبت به آن فکر می‌کنند و دنبال راهکار هستند.‌ در جلسات مختلف می‌بینم که برای دنیای متاورس همزمان با طراحی و گسترش آن در حال تنظیم قانون هستند، اما در اینجا ما فعلا مشغول هجی کردن آن هستیم و معمولا با مواجهه ناگهانی، اولین و تنها کاری که دولتمردان می‌توانند انجام دهند فیلتر کردن است.

اگر هم سراغ فیلتر بروند فایده نخواهد داشت چون تکنولوژی در حال رفتن به سمتی است که این نوع محدودسازی‌ها عملاً نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. نهادهای مرتبط که می‌تواند بخشی از حاکمیت یا صنف باشند نسبت به این موضوع باید عکس‌العمل داشته باشند و برایش فکر کنند اما ببینید که الان انرژی نهاد صنفی و سازمان سینمایی به کدام سمت می‌رود و در چه مسیری خرج می‌شود!

آنچه این روزها می بینیم بیشتر بیانیه دادن است که آن هم برای دلخوشی بخشی از حاکمیت یا یک جریان، به نوعی هیاهو برای هیچ است و نظارت بر مدار شیوه‌های منسوخ شده که نتیجه‌ای جز دور و دورتر شدن فعالین حوزه هنر با بخش‌های حاکمیتی نخواهد داشت. به نظرم بد نیست گاهی به تجارب کشورهای دیگر که از قضا شاید بیش از ما به امنیت ملی‌شان می‌اندیشند ولی اینقدر مثل حاکمیت ما با هنرمندان دچار مساله نمی‌شوند توجه شود.

واقعاً چه چیزی باعث می‌شود نهادهای نظارتی در آن گونه جوامع با تمرکز بر مسئولیت‌های فردی بتوانند سیستم‌های تا حدی یکپارچه به وجودآورند؟ به هرصورت به دلیل تغییرات مهم درحوزه تولید و نمایش شاید به زودی خیلی از همکاران ما امکان فعالیت در فضای جدید را نداشته باشند.

عسگرپور با اشاره به اینکه این بحث‌ها در کشورهای عضو فیاپف مطرح می‌شود و نظرها در قالب پیش‌نویس در اجلاس بعدی در اختیار قرار می‌گیرد، ادامه داد: در اجلاس امسال  از ما هم سوال شد که در چه وضعیتی قرار داریم و من نمی‌دانستم باید چه بگویم، چون آنقدر فاصله ما با بقیه زیاد است که باید داستان‌سرایی کنیم مخصوصا با مباحثی که ما این روزها در سینما درگیر آن هستیم.

 

وقتی تحلیل نباشد تمرکز روز حواشی خواهد بود

وی در پاسخ به اینکه آیا درباره جشنواره فجر که بخش بین‌الملل آن دوباره با بخش ملی ادغام شد، سوالی پرسیده شده است یا خیر، بویژه آنکه نمایندگان فارابی گفته‌اند که در دعوت برخی افراد برای شرکت در جشنواره فجر به تغییر تاریخ جشنواره جهانی اشاره شده است، گفت: در برخی از سال‌های گذشته بخش تأسف‌آور حضور دوستان ما در غرفه ایران در بازار جشنواره کن این بوده که از حالت سنتی و حداقلی خود اصلا بیرون نمی‌آیند. ولی آیا حداقل در چندسال گذشته گزارشی ازتحولات بازارها داده اند؟

بازارهای بزرگ بعد از ماجرای کرونا هم حضوری هستند و هم مجازی، آیا تحلیلی از این دوگانه شدن ارائه شده است؟ آیا توانستند تحلیل یا دورنمایی از بازار کن به عنوان یک شاخص ترسیم کنند که مثلا همین امسال بازار جشنواره کن از چه جهت افت کرده یا چه نکات مثبتی داشته؟ فعلا که خیر و فقط بیلان کار داده می‌شود و در غیاب این گونه تحلیل‌ها تمرکز می‌رود روی بخش جشنواره وحواشی آن.

 

فیاپف و جشنواره بین‌المللی فیلم فجر 

او بیان کرد: درباره جشنواره جهانی فجر هم من مسئولیتی ندارم و در فیاپف فقط نماینده خانه سینما هستم. از جشنواره فجر هم پالسی فرستاده نشده که می‌خواهند ارتباطی داشته باشند یا خیر. در اجلاس فیاپف از من پرسیده شد که جشنواره جهانی فجر امسال به چه شکل برگزار خواهد شد که من توضیح دادم این رویداد مثل چند سال گذشته نخواهد بود ولی درباره چگونگی برگزاری آن هم نمی‌توانم چیزی بگویم چون اطلاعی ندارم.

جشنواره فجر یک جشنواره دولتی است و اگر دولتی نبود من حتما باید پیگیری‌های دیگری می‌کردم تا دوستان تصمیم‌گیر متوجه این موقعیت شوند ولی دوستان فعلی اساساً دوست نداشتند متوجه این موضوع شوند. طبق عادت مالوف هم یکسری شعار دادند و استناد کردند به نظر بخشی از سینما. مسئولیت من در همان محدوده بود.

برای ثبت جشنواره در فیاپف زمانی که آقای میرکریمی دبیر جشنواره جهانی فجر بود بنا به درخواست ایشان، من به عنوان عضو هیئت رئیسه فیاپف ماجرا را پیگیری ‌کردم که با توجه به شرایط کشورمان درخصوص برگزاری رویدادهای بین‌المللی کار بسیار سختی بود و حدود سه سال هم زمان برد که در زمان دبیری خودم این ثبت صورت گرفت. حال اینکه مدیران سینما چطور می‌خواهند جشنواره را پیش ببرند یا می‌خواهند تاریخ و رویکرد کلی آن را تغییر دهند قابل بحث است البته اگر ثبت جهانی در فیاپف را لازم داشته باشند.

ارسال به دوستان