اخبار حوادث از جمله خبرهای پرمخاطبی است که با سرعت زیادی در سطح جامعه فراگیر شده و افراد زیادی از آن مطلع میشوند. در این میان اما مواجهه برخی از گروههای سنی از جمله کودکان با چنین خبرهایی میتواند پیامدهای روحی و روانی را بر روی این افراد برجای بگذارد. یک روانشناس در این زمینه توصیههایی را ارائه کرده است.
به گزارش میگنا گوهریسنا انزانی در گفتوگو با ایسنا درباره ضرورت توجه به سلامت روان کودکان در مواجهه با اخبار تلخ و ناراحت کننده اظهارکرد: واقعیت این است که نمیتوان جلوی انتشار اخبار تلخ و ناراحت کننده را گرفت و مواردی مانند آنچه که اخیرا در مورد ریزش ساختمان متروپل شاهد آن بودیم، با سرعت زیادی در فضای جامعه و میان افکار عمومی منتقل میشود. زمانی که حادثه متروپل رخ داد تصاویر بسیار تلخ آن به شبکه های اجتماعی منتقل شد و اخبار به صورت صوتی، تصویری و نوشتاری در دسترس قرار گرفت. این اتفاق درباره سایر حوادث نیز اتفاق میافتد اما درباره برخی از آنها از جمله پلاسکو، ساختمان متروپل و ... اخبار گستردهتر بوده و فراگیری بیشتری دارند.
این حادثه موجب غمگین شدن هموطنانمان در سراسر کشور شد و افراد بسیاری را درگیر غم، اندوه، اضطراب، ترس و... کرد. این روزها و درپی این حادثه هموطنان ما از نظر فکری، روحی، جسمی و... دچار آسیب بسیار زیادی شدند.
این روانشناس با بیان اینکه کودکان و نوجوانان نیز به صورت ناخودآگاه از طریق مختلف درگیر این اخبار تلخ میشوند گفت: با توجه به شرایطی که طی سالهای گذشته به دلیل شیوع بیماری کرونا و برگزاری کلاسها و ارتباطات آنلاین داشتیم، دانش آموزان ارتباط بیشتری با شبکه های مجازی برقرار کردند، راه گریزی برای محدود کردن دسترسی کودکان به فضای مجازی نیست و البته صورت مساله را نیز نباید پاک کرد.
وی گفت: معمولا کودکان در برابر حوادث آسیب پذیرند. روبهرو شدن کودکان با حوادث معمولا از دو راه رخ میدهد که یکی از طریق والدین و دیگری از طریق کسب اطلاعات از فضای مجازی، تلویزیون و ... است. در این شرایط که پیش آمده و رخداد این حادثه که ابعاد گستردهای نیز داشته است، ممکن است کودکان با به هم ریختگی روحی و فکری والدین خود مواجه شوند که این آسیب فکری و حسی بسیار تلخی را برای آنها ایجاد میکند. همچنین کودکان به دلیل دسترسی که امروزه به شبکههای مجازی دارند به راحتی به اطلاعاتی درباره اخبار و حوادث دست پیدا میکنند. در این شرایط حتی اگر والدین غم و اندوه خود را در خانه بروز ندهند اما کودک از طریق تلویزیون، شبکههای اجتماعی و مجازی به اطلاعات و اخبار دسترسی پیدا میکند.
انزانی ادامه داد: متاسفانه بسیاری از کودکان شاهد تصاویر تلخ حوادث هستند که بعضا جیغ کشیدن، سوگواری، گریه و بیتابی بازماندگان را نشان میدهد؛ همچنین برخی از تصاویر روند تلخ آواربرداری و امدادرسانی را هم نشان میدهد. سلامت روان کودکان با مشاهده این اخبار به شدت دچار آسیب میشود چرا که به خصوص تا پیش از ۷ یا ۸ سالگی کودکان تفکر انتزاعی را بلد نیستند، یعنی موضوعاتی غیر قابل مشاهده و ملموس را به درستی درک نمیکند و پیامد اندیشی را بلد نیستند. کودکان در این سنین دیدگاهی درباره مرگ ندارند به همین دلیل این امکان وجود دارد که دچار آسیب شدیدی شوند.
وی درباره علامت هایی که یک کودک آسیب دیده از حوادث از خود بروز میدهد اظهارکرد: در این شرایط ممکن است کودکان دچار پرخاشگری شوند، در حالی که لایه زیرین این پرخاشگری ترس قرار گرفته و آن ترسی نیست جز ترس از تنها ماندن، آسیب دیدن، از دست دادن و ...
انزانی درباره علائم دیگری که ممکن است در شرایط مواجهه کودکان با اخبار حوادث اتفاق بیفتد افزود: کودکانی که از اخبار حوادث آسیب میبینند ممکن است کابوس های مکرری را تجربه کنند. دچار کاهش تمرکز شوند و با پرخاشگری و افسردگی دست و پنجه نرم کنند. علائم استرس، وسواس و تنش درون کودکان شدت میگیرد و حتی ممکن است که نتوانند کنترل ادرار و مدفوع خود را داشته باشند. گوشه گیری، انزوا گزینی، ترس از تنها خوابیدن میتواند از دیگر علائم کودکان باشد و آنها معمولا حس ناامیدی شدیدی را تجربه میکنند. در این شرایط استرس، علائم وسواس فکری و وسواس رفتاری در کودکان افزایش پیدا میکند و به همین دلایل ممکن است کودکان ناخنهایشان را بجوند یا موهای خود را بکنند.
این روانشناس کودک گفت: این روز ها این امکان را نداریم که ورودی اخبار کودکان را کاهش دهیم یا مانع از آن شویم. اطلاعات از هر طریقی به دست کودکان میرسد و آنها بیش از پیش در معرض اخبار و اطلاعات هستند. شاید طی سالهای گذشته امکان کنترل اطلاعاتی که کودکان از آن آگاه م شوند وجود داشت اما امروزه به دلیل کنجکاوی ذاتی و شرایط خاص فعالیت در فضای مجازی که کودکان در دوران دو ساله اخیر شیوع کرونا ویروس تجربه کردند، حتما به اخبار حوادث دسترسی دارند و گاهی آن را دنبال میکنند. البته به طورکلی هم بهتر است که در مقابل کودکان درباره اخبار تلخ و تکاندهنده صحبتی نشود.
وی درباره وظیفه والدین برای بروز ندادن اضطراب خودشان در برابر کودکان گفت: ممکن است خود والدین نیز تحت تاثیر اخبار ناگوار دچار هیجانات منفی شده اما دسترسی سریع و راحت به مشاور و روانشناس نداشته باشند، در این شرایط باید هیجانات خود را به گونهای مدیریت کنند که کودک دچار آسیب کمتری شوند. یکی از بخش های مهم این است که والدین باید با فردی که با او احساس همدلی بیشتری دارند صحبت کنند. این همصحبتی به والدین کمک میکند که خود تنشهای حسی کمتری را تجربه کنند؛ حتی اگر والدین دسترسی به فرد مورد نظرشان را نداشتند میتوانند احساسات و اضطراب خود را یادداشت کنند تا هیجانات خود را مدیریت کنند. والدین باید بدانند که امکان دارد روزی کودکانشان درباره حوادث با آنها صحبت کنند.
انزانی درباره نوع واکنش والدین دربرابر کودکی که نسبت به حادثه های رخ داده اطلاعات پیدا کرده و دچار اضطراب شده است ادامه داد: در صورتی که کودک درباره حوادث با والدین خود صحبت کند، والدین باید چند نکته را مد نظر قرار دهند. اولین قدمی که باید انجام داد این است که بزرگتر ها باید به هیجانات خود مسلط باشند. فضای گفت و گوی آرامی را فراهم کنند. پدر یا مادری که به احساسات خود مسلطتر است باید با فرزند خود صحبت کنند. در این شرایط باید در فضای آرامی را برای نشستن رو به روی کودک فراهم کرد. بهتر است بین فردی که قصد دارد با کودک گفتوگو کند و کودک خوراکی مورد علاقه او قرار داده شود.
والدین باید در اولین مرحله مکالمه با کودک اطلاعات کسب کرده و با سوالهای باز پاسخ صحبتشان را آغاز کنند. سوالهای باز پاسخ سوالهایی هستند که جواب آن ها بله یا خیر نیست. به والدین پیشنهاد می شود که از کودک خود بخواهند نوشتهای که درباره حادثه مورد نظر خوانده یا تصویری را که دیده به آن ها نشان دهد تا والدین متوجه شوند که کودک با چه شرایطی مواجه شده است. در همین راستا والدین باید صبور باشند و اجازه دهند که کودکان درباره هیجانات خود صحبت کنند و سوال بپرسند. کودکان در سنین متفاوت شرایط رشدی متفاوتی را دارند؛ به عنوان مثال کودکان پیش از ۷ یا ۸ سال تفکر دقیقی درباره مرگ ندارند، به همین دلیل امکان دارد گریه بازماندگان موجب ترس آنها شود؛ پس مهم است که والدین بدانند کودکان چه دیده یا چه خواندهاند.
پس از کسب اطلاعات باید با توجه به زمینه فکری کودکان، باید با آن ها صحبت کرد. در مواردی والدین تصور میکنند که منطق کودکان مانند خودشان است؛ به عنوان مثال درباره موضوع مرگ گاهی والدین قصد دارند با توضیحاتی از جمله رفتن نزد خدا، خوابیدن، مرگ طبیعی است و برای همه اتفاق می افتد و... کودک را قانع کنند؛ این در حالی است که کودکان تا پیش از ۱۴ یا ۱۵ سالگی احساسات فعالتری دارند، به همین دلیل لازم است در شرایطی آرام درباره احساسات کودک نسبت به حادثه صحبت شود. اخبار دوباره شنیده شود یا تصاویر دیده شود. باید مشخص شود که کودک چه هیجانی را تجربه میکند.
وی با تاکید بر اینکه در این شرایط کودکان دچار ترس زیادی میشوند گفت: نباید به کودکان این امید واهی را داد که «من همواره در کنار تو هستم» یا «تو هیچگاه من را از دست نمیدهی» و ... نمی توان حادثه را توجیه یا انکار کرد یا به صورت منطقی درباره آن وارد بحث و گفتوگو شد؛ بر همین اساس فقط باید از هیجانات کودک مطلع شویم و اجازه دهیم که ذهن خود را از این افکار خالی کنند. هر چه از ارتباط موثرتری استفاده شود که بدون نصیحت، پند و اندرز، پرخاشگری و ... باشد میتوان گام موثرتری برای بهبود شرایط کودک برداشت. ارتباط بین والدین و کودک باید ارتباطی فعال باشد، یعنی باید چشم در چشم کودک با او صحبت کنند و به احساسات پنهان آن ها دقت کنند. قاعدتا این راهکار موجب مدیریت بهتر شرایط می شود.
این روانشناس درباره تاثیری که مدارس می توانند در این خصوص داشته باشند گفت: گروه همسالان در مدرسه حضور دارند و می توانند احساسات خود را به صورت راحتتری بیان کنند. همسالان معمولا در یک محدوده سنی و رشدی قرار دارند به همین دلیل درک بهتری از شرایط یکدیگر خواهند داشت. معمولا زمانی که کودکان با اخبار منفی حادثهها که به خصوص در زمینه از دست دادنها است مواجه می شوند، پیشنهاد میکنیم که در کنار مشاوران و روانشناسان، احساسات کودکان در جمع گروه های همدلانه بررسی شود. زمانی که افراد با مشکلات و سختی ها مواجه می شوند پیشنهاد میکنیم که در گروه درمانی حمایتی قرار گیرند و درباره احساسات خود صحبت کنند، این گروهها کمک میکنند که افراد احساس درک شدن بیشتری را تجربه کنند؛ به همین دلیل مدارس میتوانند تاثیر بسیار عمیق و مناسبی در این زمینه داشته باشند.
انزانی اظهار کرد: متاسفانه کودکان با اخبار مربوط به حوادث مواجه میشوند. با توجه به سن کودکان، اگر امکان خواندن و نوشتن ندارند، والدین باید از آنها درخواست کنند که نقاشی بکشند، خمیر بازی کنند و احساسات خود را رسم کنند. اگر سنین بزرگتری هستند باید احساس خود را بنویسند و بعد آن را بخوانند. شاید این اقدامات به کودکان کمک کند که احساس آرامش بیشتری را تجربه کنند. با توجه به اینکه ترسها اتفاق افتاده است استفاده از تکنیک های آرام سازی می تواند برای آن ها مفید باشد. به عنوان مثال میتوانند از دوش گرفتن استفاده کنند چرا که آب آرامش بخش است. انجام تمرین های تنفسی نیز میـتواند موثر باشد. متاسفانه چنین جادثه تلخی رخ داده است که به خصوص مواجهه تصویری با آن میتواند پیامد های تلخی را برای کودکان به همراه داشته باشد.
وی اظهارکرد: زمانی که این حوادث رخ میدهد و این خاطرات در ذهن کودکان نقش میبندد، در صورتی که این اثر مدیریت نشود و والدین ندانند که چگونه با آن برخورد کنند، ممکن است پیامدهای آن تا سالهای سالمندی نیز همراه کودکان بماند. حتی مشاهده تصویری از تلویزیون هم میتواند اثرات زیادی بر کودکان بگذارد، به همین دلیل لازم است که حتما از مشاوران و متخصصان در این زمینه کمک گرفته شود.