عصر ایران؛ امید جهانشاهی - سخنرانی آنلاین دکتر پرویز پیران در فضای کلاب هاوس با عنوان «سردرگمی در شناخت ایران» هم تلخ بود و هم شیرین.
سخت و تلخ بود، یاداوری اینکه چنین استادی فرزانه و دغدغه مند سال 91 از دانشگاه رانده شد، وقتی که داشت با گروهی از دانشجویانش پژوهشی کلان را برای شناخت بهتر ایران راهبری میکرد. و شیرین که باز از ایشان شنیدم و آموختم.
دکتر پرویز پیران یک چهره معتبر بین المللی که خدمات ملی ارزشمندی دارد.
او بعد از دفاع از رساله دکتری در رشته جامعه شناسی از آمریکا حدود چهارسال در دانشگاه کانزاس تدریس کرد. و سپس به ایران بازگشت. در کارنامه علمی او سه کتاب به زبان انگلیسی و ده ها مقاله علمی به زبان های فارسی و انگلیسی و مشارکت در کنفرانس های متعدد بین المللی است.
طرح او با عنوان «شهردار مدرسه» که در چهارمین کنگره جهانى شیکاگو ارائه شد به عنوان یکی از طرح های برگزیده شناخته شد. در سال ۱۹۹۷ این طرح در گزارش یونسکو به عنوان تجربه موفق آموزش شهروندى شناخته شد و از سال 1999 میلادی مشاور سازمان ملل شد.
در سال 2002 جایزه دفتر عمران این سازمان را به خاطر توسعه محلى و فقرزدایى شیرآباد زاهدان دریافت کرد. او مدیر پروژه کنفرانس جهانى بازسازى بم هم شد که موافقتنامه آن به امضاى کوفى عنان، دبیرکل وقت سازمان ملل و سیدمحمد خاتمى رئیس جمهور وقت کشور رسید.
طرح شورایارى، طرح محله پاک و طرح شهروندمدارى از جمله طرح های اوست.
آیا چنین فردی با چنین کارنامه ای از سرمایه های کشور محسوب نمی شود و نباید از او شنید و آموخت و بهره برد.
این سخنرانی در کلاب هاوس انجام شده بود جایی که صداها هستند و چه بخواهیم و چه نخواهیم شنیده می شوند. کلاب هاوس نه محل نمایش است و نه لایکها حکومت میکنند. تنها صداست که مجال دارد پس جایی است برای گفتوگو و این غنیمتی بزرگ است برای تفاهم و شناخت.
همه دغدغه علوم انسانی شناخت جامعه و انسان است و گفتوگو چیزی است که علوم انسانی را پیش میبرد. چون شناخت و تفاهم را ممکن میسازد. اصلاً مگر برای شناخت و تفاهم راهی جز گفتوگوست. و کلاب هاوس با همه نقدهایی که هست، باب مبارکی برای گفتوگو در مورد مسائل ایران گشوده است.
خود دکتر پیران نیز در انتدای سخن به صراحت از لزوم گفتوگو به عنوان راهی برای جستن چاره سخن گفت: «در ابتدا باید بگویم که بهشدت معتقدم هیچ نسخه نهایی وجود ندارد. ما اینجا تنها سؤالهایی مطرح میکنیم و باید برای آن باب گفتوگو و دیالوگ و نقد باز شود تا همه دربارهاش حرف بزنند تا شاید آن زمان به تصویری دقیقتر برسیم که آن هم نسخه نهایی نیست؛ ولی تمرینی است برای گفتوگو و نقد. ما باید یاد بگیریم با هم گفتوگو کنیم و در چارچوبی که به مسائل جامعه ما و آینده فرزندانمان مربوط است. با درنظرگرفتن شرایط نقد با هم تبادل نظر داشته باشیم. یک مسئله مغفول در جامعه ایرانی این است که نقد چیست و ویژگیهای آن چیست؟ نقد خود، نهادها، فرایندها، تاریخ، جامعه و بعد از این گفتوگو و نقد میتوانیم امیدی به فرا رفتن داشته باشیم.»
همانطور که از عنوان نشست پیداست، دکتر پیران در این سخنرانی از دغدغه اصلی و اساسی شناخت ایران گفت و ریشه سردرگمی در شناخت ایران را استفاده از چارچوبهای نظری و الگوهای شناخته شده غیر بومی برای فهم ایران و جامعه ایرانی معرفی کرد.
دلیل غلبه مدل های غیر بومی و معیار قرار دادن الگوهای غیر بومی برای شناخت ایران شاید آن باشد که از زمان پهلوی اول که بواسطه ویژگیهای اجتماعی و سیاسی خاص آن دوران، به اصطلاح توسعه آمرانه و از بالا در دستور کار قرار گرفت به نوعی به تدریج آن معیارها مشروعیت یافتند. امروز که به نوعی یک خودباوری در کشور ایجاد شده است و نظام دانشگاهی توسعه یافته است وقت آن است که به سمت الگوهای بومی برای شناخت ایران و توسعه ایران حرکت کنیم، چیزی که نتیجه گفتوگوی ملی برای شناخت ایران و راهبردهای توسعه واقعی و جامع ایران است.
در این سخنرانی آنلاین، جناب دکتر پیران از تلاشی در این راه سخن گفت: «چارهای نداریم که نگاهی به تاریخ داشته باشیم. البته همیشه تاریخ بازنویسی میشود. من از سالها پیش احساس نیاز در این زمینه کردم و گروهی از دانشجوها و جوانهای زبده و تحسینبرانگیز را گردهم آوردم تا بتوانیم برای شناخت بهتر ایران منابع تاریخیمان را تحلیل محتوایی کنیم. همینجا میگویم که همه اعتبار این کار برای این جوانان است. چراکه این هم یکی از آفات جامعه ایرانی است که دوست دارد همهچیز را به اسم یک نفر سند بزند ولی هر کس ابعاد تحلیل محتوایی این پروژه را ببیند میفهمد که به هیچ وجه کار یک نفر نیست. از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۹۱ که من از دانشگاه رانده شدم این پروژه در جریان بود. »
واقعیت این است که تحلیل منابع تاریخی و بازشناسی تاریخ نه تنها برای شناخت ایران و درک راهکارهای واقعی توسعه ایران ضروری است بلکه توصیف یک چشم انداز مطلوب و ترسیم آینده خواستنی برای ایران نیز بدون بازشناسی تاریخ و درکی جامع از ایران به مثابه یک پدیدار تاریخی ممکن نیست.
نمیتوان چشم از اهمیت تاریخ فروبست و آنرا همچون داستان سلسله پادشاهان ظالم و مردم ذلیل انگاشت و به جامعه ارائه داد و از آن سو، برای ملت با عزت از آینده روشن سخن گفت. ایران تاریخ تداوم تمدن است. راز چرایی تداوم ساختارها، روالها و رویهها، چرایی شکل گیری نگاه ها و دیدگاه ها و ریشه هایشان در تحلیل تاریخ نهفته است. تاریخ تصویر چیستی ماست در درازنای زمان.
توصیف آیندهای خوب و باورکردنی برای ایران در گرو درکی جامع از چگونگی شکلگیری پدیداری تاریخی به نام ایران هم است. بدون شناخت تحلیلی و دقیق گذشته ایران نمیتوان راه به امیدبخشی آینده ایران داشت.
توسعه ایران و چشم انداز ایران در گرو تحلیل تاریخ ایران است. کار ارزشمندی که این استاد فرزانه و ارزشمند به آن همت گماردند و باید آن را جدی گرفت.