۰۶ آذر ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۰۹:۳۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۱۹۲۲
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۰ - ۰۷-۰۳-۱۴۰۱
کد ۸۴۱۹۲۲
انتشار: ۱۶:۰۰ - ۰۷-۰۳-۱۴۰۱

حاتمی‌کیا و آبادانی‌ها

حاتمی‌کیا و آبادانی‌ها
سردبیر مجلۀ فیلم امروز، بخشی از یک مصاحبۀ ابراهیم حاتمی‌کیا را روی اینستاگرام خود منتشر و انتقاداتی را متوجه کارگردان کرده است. یادداشت حاضر به این موضوع می پردازد...

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش- هوشنگ گلمکانی، سردبیر مجلۀ فیلم امروز، بخشی از یک مصاحبۀ ابراهیم حاتمی‌کیا را روی اینستاگرامش منتشر کرده و با ملایمت خاص خودش، انتقاداتی را متوجه حاتمی‌کیا کرده است.
 
  حاتمی‌کیا در این مصاحبه، از تلاش ناکامش برای ممانعت از ارسال فیلم "آبادانی‌ها"، ساختۀ کیانوش عیاری، به جشنوارۀ لوکارنو می‌گوید؛ ماجرایی که البته مربوط به سال‌ها قبل است.

  او می‌گوید "دزد دوچرخه" در دوران ایتالیای فاشیستی ساخته شده و فیلم "آبادانی‌ها" می‌خواست ایران را گرفتار فاشیسم نشان دهد. در حالی که "دزد دوچرخه" سه سال بعد از نابودی حکومت فاشیستی ایتالیا ساخته شده و تحلیل حاتمی‌کیا از مضمون و مدلول فیلم، نادرست است.

  حاتمی‌کیا در این مصاحبه از زیردستی فرهنگ و هنر نسبت به سیاست انتقاد می‌کند ولی با افتخار اعلام می‌کند که می‌خواسته مانع ارسال فیلم کیانوش عیاری به جشنوارۀ لوکارنو شود. اما او چرا چنین قصدی داشته؟ دقیقا به دلیل ملاحظات سیاسی‌اش. و این یعنی خودش هم می‌خواسته هنر را زیردست سیاست کند.

  اما از این نکته که بگذریم، آیا اگر کیانوش عیاری پاشنۀ کفشش را ور می‌کشید و به این‌جا و آن‌جا می‌رفت تا مانع ارسال فیلم "از کرخه تا راین" به فلان جشنوارۀ خارجی شود، مرتکب عملی قبیح نشده بود؟

  از کرخه تا راین هم مثل آبادانی‌ها در سال 1371 ساخته شد. ولی چرا عیاری خصومتی با فیلم حاتمی‌کیا نداشت و   حاتمی‌کیا چنان برخورد خصمانه‌ای با فیلم عیاری داشت؟ چون عیاری اصالتا فیلمساز است اما حاتمی‌کیا برای ترویج ارزش‌های سیاسی مد نظرش به وادی فیلمسازی گام نهاده است.

حاتمی‌کیا و آبادانی‌ها

  فرج‌الله سلحشور صادقانه می‌گفت که خودم را فیلمساز نمی‌دانم. حاتمی‌کیا هم نهایتا فرقی با سلحشور ندارد جز اینکه به اندازۀ او نابلد نبوده و فرم و تکنیک را در دنیای سینما، بهتر از سلحشور شناخته و فیلم‌های جذاب‌تری ساخته.

تفاوت عیاری و حاتمی‌کیا شبیه تفاوت یک روزنامه‌نگار آزاد و یک روزنامه‌نگار حزبی است. روزنامه‌نگار حزبی، هر خبر یا هر گزارشی را نمی‌نویسد و هنگام مصاحبه با زید و عمرو، بیش از هر چیز منافع و ملاحظات سیاسی حزب خودش را مد نظر دارد. هم از این رو کارش را چنان انجام می‌دهد که سران حزب از کارش ناراحت نشوند. چیزی شبیه تفاوت سردبیر روزنامۀ واشنگتن پست و سردبیر روزنامۀ پراودا.


سینماگر حزبی خودش را همکار و همصنف سایر سینماگران نمی‌داند بلکه معمولا آن‌ها را افرادی ناهمسو با حزب خودش می‌داند و از این رو احساس خصومت دارد نسبت به آن‌ها. جناب حاتمی‌کیا هم دقیقا با همین منطق با کیانوش عیاری و مرحوم کیارستمی و اصغر فرهادی مشکل داشته.

  اما دلیل این همه اعتراض واقعا چیست؟ آیا کسی در این کشور مانع فعالیت سینمایی حاتمی‌کیا بوده؟ آیا حاتمی‌کیا دچار تنگناهای بهرام بیضایی بوده؟ همۀ امکانات لازم در اختیار حاتمی‌کیا بوده و او با تکیه بر حمایت‌های گوناگون، کار خودش را انجام داده. و چه خوب. کسی که حرفی برای گفتن ندارد، نگران حرف زدن دیگران است. اگر حاتمی‌کیا حرفی برای گفتن داشته (که داشته)، پس این عصبانیت پایان‌ناپذیرش از حرف زدن دیگران چه مبنایی دارد جز انحصارطلبی؟

آقای حاتمی‌کیا چند دهه قبل منتقد فیلمسازان برجستۀ ایران بود که چرا دربارۀ جنگ فیلمی نمی‌سازند. او می‌گفت ما بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک با عراق داریم، چرا دربارۀ جنگ ولو از نگاه خودتان فیلم نمی‌سازید؟ اما نمی‌گفت که بهرام بیضایی در سال 65 راجع به جنگ از نگاه خودش "باشو غریبۀ کوچک" را ساخت و فیلمش دو سال توقیف بود و "باشو ..." بعد از اکران همواره حجت موجهی بود برای اینکه رفقای هم‌مسلک آقای حاتمی‌کیا به بیضایی بد و بیراه بگویند.

حاتمی‌کیا و آبادانی‌ها

  فیلم "آبادانی‌ها" فیلمی بوده دربارۀ مصائب مردم جنگ‌زده. قیام حاتمی‌کیا علیه این فیلم از این حیث جالب است که نشان می‌دهد از نظر جناب حاتمی‌کیا و رفقای مسندنشین‌اش، بیضایی و عیاری حق نداشته‌اند دربارۀ مصائب جنگ فیلم بسازند؛ چونکه نگاه این دو نفر به جنگ و مصائبش، متفاوت از نگاه حاتمی‌کیا و آوینی و طالب‌زاده و سلحشور و ده‌نمکی بوده.

  در سریال قهوۀ تلخ، سلطان به مستشار حکمی داد برای مبارزه با فساد. اما همین که مستشار عملا خواست با فساد مبارزه کند، سلطان حکم او را پاره کرد و حکم پاره‌پاره را خورد و قورت داد تا دیگر کسی مبارزه با فساد را جدی نگیرد! قصۀ دعوت جناب حاتمی‌کیا از فیلمسازان روشنفکر برای ساختن فیلم دربارۀ جنگ نیز شبیه ماجرای حکم سلطان "قهوۀ تلخ" برای مبارزه با فساد است.

  یا مثلا قرار است در این کشور  بافساد مبارزه شود ولی مطبوعات با هزار و یک خط قرمز مواجه‌اند. شما خط قرمزهای پیش روی مطبوعات را بردارید، این کار انجام خواهد شد.

   کیانوش عیاری اهل اهواز است. آقای حاتمی‌کیا که با فیلم یک فیلمساز خوزستانی دربارۀ مصائب آبادانی‌های جنگ‌زده شدیداً مشکل داشته، آیا در سال 1400 که مردم خوزستان به کم‌آبی معترض بودند، یک کلمه به نفع مردم خوزستان حرفی زد؟ یا در همین روزها که آبادانی‌ها به فساد عبدالباقی و شرکای دم‌کلفتش معترضند، جناب حاتمی‌کیا چرا ساکت است؟

شاید جواب این باشد که کار فیلمساز، فیلمسازی است نه موضع‌گیریِ سیاسیِ کلامی. یعنی فیلمساز اگر می‌خواهد موضع‌گیری سیاسی داشته باشد، این کار را باید در فیلمش انجام دهد. سلمنا. پس شاید باید منتظر فیلمی از ابراهیم حاتمی‌کیا باشیم دربارۀ وقایع سال گذشتۀ خوزستان یا ماجرای متروپل و عبدالباقی و شرکا. وقایع بندر ماهشهر در آبان 98 هم البته از کشش لازم برای ساخته شدن یک فیلم دراماتیک یا حتی اکشن برخوردار است.

حاتمی‌کیا و آبادانی‌ها

  اما حاتمی‌کیا جواب فیلم "آبادانی‌ها" را در فیلم‌های خودش نداده بلکه در آن زمان تلاش کرده مانع ارسال فیلم عیاری به جشنوارۀ لوکارنو شود. همچنین او بارها علیه سینمای کیارستمی و فرهادی موضع‌گیری کرده و با ساختن فیلم، مواضع سیاسی و فرهنگی این دو فیلمساز را نفی نکرده است.

بنابراین دو کلمه همدردی آقای حاتمی‌کیا با مردم خوزستان در یکی دو سال اخیر، جای دوری نمی‌رفت! شما که آن همه علیه کیارستمی و فرهادی موضع گرفته‌ای، دو خط هم علیه کسانی موضع می‌گرفتی که با حکمرانی ناکارآمدشان، خوزستان را به وضع فعلی رسانده‌اند. هنوز هم برای این موضع‌گیری دیر نشده است.

  البته روزنامه‌نگار یا سیاستمدار افراطی‌ای که در تهران نشسته و عملا درکی از کم‌آبی و مصائب زندگی در گرمای طاقت‌فرسای خوزستان ندارد، ممکن است به پاره‌ای از سیاست‌ها و اقدامات رسمی انجام‌شده در خوزستان اشاره کند و اعتراض مردم خوزستان به وضع موجود را ناموجه بداند. اما فیلمساز علی‌القاعده هنرمند است و هنرمند هم واقعیت را با نگاه به بولتن‌های رسمی ترسیم نمی‌کند.

  درد و رنج مردم خوزستان فقط متعلق به دوران جنگ ایران و عراق نبود. آقای حاتمی‌کیا اگر خودش را یک "هنرمندِ انقلابیِ مردمی" می‌داند، اخلاقا موظف است رنج کنونی "آبادانی‌ها" را هم ببیند. وگرنه ممکن است فیلمساز دیگری این رنج را از زاویۀ دید خودش روایت کند و ابراهیم حاتمی‌کیا دوباره ناچار شود دوره بیفتد جهت ممانعت از دیده شدن فیلم او.

  کیانوش عیاری سی سال قبل دربارۀ درد و رنج آبادانی‌ها فیلم ساخته. اگر آقای حاتمی‌کیا این حق را برای یک فیلمساز طراز اول خوزستانی قائل نیست که دربارۀ مصائب آبادانی‌ها فیلم بسازد، بسم‌الله، خودشان دست به کار شوند و زندگی فعلی آبادانی‌ها را به تصویر بکشند.

ارسال به دوستان