عصر ایران - واژۀ "دولت" (State) در فلسفۀ سیاسی اعم از "حکومت" است. در ادبیات سیاسی متعارف، معمولا حکومت به معنای نظام سیاسی و دولت به معنای قوۀ مجریه به کار میرود. اما دولت در اصل فراتر از قوۀ مجریه و حتی فراتر از نظام سیاسی است (البته حکومت را به معنای قوۀ مجریه هم به کار میبرند).
طبق تعریف فلسفه سیاسی، قوۀ مجریه و کل حکومت یک کشور ممکن است به دلایلی ساقط شوند، ولی کمتر پیش میآید که دولت به معنای دقیق کلمه، دچار فروپاشی کامل شود. اگر چنین شود، جامعه به "وضع طبیعی" برمیگردد؛ فارغ از اینکه وضع طبیعی را همانند توماس هابز پدیدهای نامطلوب بدانیم یا همانند جان لاک آن را پدیدهای مطلوب بدانیم.
جان لاک و توماس هابز
دولت گستردهتر و بنیادیتر از حکومت است. حکومت بخشی از دولت یا در واقع جلوۀ دولت است. "دولت" غالبا واحدی پایدار اما "حکومت" موقت است. حکومتها چه قوۀ مجریه پنداشته شوند چه نظام سیاسی، با رای یا با انقلاب مردم میآیند و میروند ولی فروپاشی دولت وقتی رخ میدهد که ملت و سرزمین مرتبط با دولت دچار تجزیه شوند. مثل آنچه بر سر دولت عثمانی در 1924 یا دولت شوروی در 1991 و دولت یوگسلاوی در دهۀ 1990 آمد.
فروپاشی غالباً شامل "حکومت" میشود. چه حکومت را به معنای قوۀ مجریه به کار ببریم چه به معنای نظام سیاسی. دولت در قیاس با حکومت، مفهومی انتزاعیتر است.
دولت "حکمران" است و نهادهای دولتی در برابر نهادهای "خصوصی" جامعۀ مدنی، خصلتی "عمومی" دارند. نهادهای جامعۀ مدنی در راستای تحقق منافع فردی اقشار و طبقات خاص شکل میگیرند ولی نهادهای دولتی، بنا بر تعریف، در راستای تحقق منافع و خیر عمومی تأسیس میشوند.
"مشروعیت" مختص دولت است چرا که تصمیمهای دولت الزاما باید در راستای منافع پایدار عموم مردم باشند و به همین دلیل این تصمیمات برای افراد جامعه الزامآورند و از آنجایی که دولت قانونگذار است (از طریق پارلمان)، قوانینش باید اجرا شوند (از طریق قوۀ مجریه) و متخلفان از این قوانین، در صورت لزوم مورد برخورد قهری قرار می گیرند (از طریق پلیس یا ارتش) و مجازات میشوند (از طریق دستگاه قضایی).
بنابراین دولت واجد حق انحصاری "کاربرد زور" است و به قول ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی، انحصار "خشونت مشروع" را در اختیار دارد.
ماکس وبر
دولت "انجمنی سرزمینی" است و صلاحیتش در حدود جغرافیایی خاصی تعریف میشود و همۀ کسانی را در بر میگیرد که در آن محدودۀ جغرافیایی زندگی میکنند (شهروند یا غیرشهروند). در عرصۀ بینالمللی نیز دولت، بنا بر تعریف، واحدی خودمختار و مستقل است.
بسیاری "دولت" و "حکومت" را به یک معنا به کار میبرند ولی فرق ظریفی بین این دو مفهوم وجود دارد. مثلا با کوتاه شدن دست قاجاریه از قدرت، دولت در ایران از بین نرفت بلکه فقط حکومت یا نظام سیاسی تغییر کرد.