امیرحسین جهانشاهی معتقد است در حال حاضر شرایط به گونهای است که میتوان به توافق برد- برد میان جمهوری اسلامی و امریکا خوش بین بود.. وی میگوید: شکست مذاکرات هستهای کنونی میتواند به جنگ با ایران در خاور میانه بیانجامد، همزمان با جنگ در اوکراین، اگر جنگی در تنگه هرمز نیز به آن اضافه شود، این یعنی همان جنگ جهانی سوم.
امیرحسین جهانشاهی متولد ۱۳۳۹ تهران، دانش آموخته رشته اقتصادسنجی ساکن لندن است. وی یکی از سهامداران مهم شرکتهای بزرگ اروپایی است که مهمترین آرمان خود را بازسازی اقتصادی ایران می داند.
روزنامه فیگارو فرانسه در مصاحبهای نظرات وی را درخصوص برجام و شرایط پیشروی جمهوری اسلامی و آمریکا را جویا شده است.
مشروح این مصاحبه به شرح ذیل است:
*به چه دلیل معتقدید که در حال حاضر باید ایران و آمریکا به توافق هسته ای سال ۲۰۱۵ میلادی بازگردند؟
از آغاز دهه ۱۹۷۰ میلادی، بسیار پیش از سقوط دیوار برلین، غرب برای حفظ رفاه خود به هر قیمت، تحولات و رویدادهای سیاسی – جغرافیایی بزرگ جهانی را سپری کرد، بدون آنکه بخواهد به دلائل عمیق خطراتی که ثبات دنیای امروز را تهدید میکنند، پی ببرد.
غربیها به دنبال دسترسی به راهحلهایی پایدار برای جلوگیری از رویدادهایی، همانند آنچه به طور مثال اکنون در اوکراین پیش آمده، نبودهاند.
تا همین چند ماه پیش، حتی فرضیه جنگ جهانی سوم غیر قابل تصور بود. چرا که نزدیکی و همدستی خبرنگاران، روشنفکران و سرویسهای اطلاعاتی غربی مانع از آن شد که مسئولان جهان غرب بتوانند رویدادهای عمده چهل سال اخیر را به درستی درک کرده و نتوانستند هیچکدام از مسایل مهمی همچون ریشه گرفتن عمیق انقلاب اسلامی در ایران و منطقه، سقوط اتحاد جماهیر شوروی و هدف طبیعی چین، یعنی تبدیل شدن به ابر قدرت شماره یک جهان به جای ایالات متحده آمریکارا پیش بینی کنند.
نتیجه آن امروز خطر واقعی بروز همزمان سه بحران و جنگ بزرگ در سراسر جهان است که در آن صورت می تواند به جنگ جهانی سوم منتهی شود.
دراین شرایط، شکست مذاکرات هستهای کنونی میتواند به جنگ با ایران در خاور میانه بیانجامد، همزمان با جنگ در اوکراین و اگر جنگی در تنگه هرمز نیز به آن اضافه شود، این یعنی همان جنگ جهانی سوم.
*لازمه ثبات و پایداری این توافق هستهای چیست؟ چه باید کرد که بار دیگر از سوی آمریکا زیر پای گذاشته نشود؟
هر گونه توافق هستهای میان کشورما وایالات متحده، در صورت عدم تصویب در سنای آمریکا نه تنها بیهوده خواهد بود، بلکه به سوی آنچه قرار است از آن پیشگیری کند، یعنی جنگ، سوق داده خواهد شد. برای اینکه این توافق بتواند هم برای ایران و هم برای ایالات متحده آسودگی خاطری قطعی به همراه آورد، دو شرط لازم است:
۱- تضمین برای ایالات متحده مبنی بر عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای برای مدتی طولانی.
۲- تضمین برای ایران مبنی بر لغو فوری، دائمی و غیر قابل بازگشت تحریمها.
*چرا چنین تضمینی بدین حد برای ایران مهم است؟
باید گفت ما میتوانیم یک بار اشتباه کنیم، ولی نه دو بار. اگر توافق به قطعنامهای تصویب شده توسط سنای آمریکا تبدیل نشود، هیچ شرکت بزرگ صنعتی و یا مالی غربی برای سرمایهگذاری در کشور ما، به ایران باز نخواهد گشت. این توافق تنها در صورتی برای ایران مثمر ثمر خواهد بود که موجی عظیم از سرمایهگذاریهای مالی و صنعتی را با خود به همراه آورد.
*ولی آیا شرایط تصویب این توافق فراهم است؟
بله، یک هدف و خواسته دوجانبه و مشترک میان احزاب دموکرات و جمهوری خواه آمریکا برای تصویب این توافق وجود دارد. هدفی که به بسته شدن پرونده ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در سال ۱۹۸۰ میلادی در تهران ختم خواهد شد، رویدادی که به حدی بر جامعه آمریکا تأثیر گذاشته که مسئولان آمریکا حتی بیش از چهل سال پس از آن رویداد، نمیتوانند در مورد ایران با منطق تصمیم بگیرند.
این هدف دو جانبه امروز موجود است، چرا که:
۱- باید در شرایط کنونی به هر قیمتی از بروز جنگ با ایران خودداری کنند.
۲- حتی اگر جنگ در اوکراین به سرعت پایان یابد، جهان غرب مجبوراست که میزان عمدهای از واردات گاز و نفت اروپا از روسیه را توسط منبع دیگری جایگزین کند.
۳- تورم، که قبل از جنگ در اوکراین، ایالات متحده و مابقی جهانیان را تهدید میکرد، امروز حقیقتی است که میتواند تعادلهای اقتصادی جهان را متزلزل سازد.
*ایران چگونه میتواند پاسخگوی نگرانیهای سنای آمریکا باشد؟
کشور ما در صورت دستیابی به توافق هستهای قطعا میتواند از بروز جنگ و بحرانی همهگیر در خاورمیانه پیشگیری کند و راه حلی باشد برای جایگزینی گاز و نفت روسیه در اروپا و در نتیجه کاهش قیمت انرژی.
ایران در حال حاضر دومین ذخایر گاز جهان را در اختیار دارد ولی به احتمال زیاد، ذخائر واقعی ما، اعم از کشف شده و کشف نشده ،شاید از ذخائر روسیه هم بیشتر باشد.
ما در کمتر از سه سال میتوانیم به حدی گنجایش تولیدات خود را افزایش دهیم که به میزان قابل توجهی جایگزین گاز خریداری شده اروپا از روسیه شویم. البته مشروط به داشتن شرکای غربی مناسب، برای سرمایهگذاریهای سریع و هنگفت در توسعه معادن گازی ما. این گاز را مستقیما توسط خط انتقال گازی از طریق ترکیه به اروپا خواهیم رساند.
*در مورد نفت چطور؟
میزان تولید کنونی ما، در حدود ۲،۳ میلیون بشکه در روز است. ایران گنجایش افزایش تولید خود را به میزان روزانه ۶،۵ میلیون بشکه دارد و میتواند به سرعت به این میزان تولید دست یابد. و بدون شک با داشتن شرکا و فناوری های غربی لازمه، تولید ما میتواند به راحتی از مرز ۶،۵ میلیون بشکه در روز عبور کند.
*چگونه ایران می تواند در مقابله با افزایش تورم جهانی مثمر ثمر باشد؟
هیچ کشور بزرگ تولید کننده نفت و یا گاز در جهان حاضر به افزایش تولیدات خود برای کاهش قیمت انرژی نیست. ایران تنها کشور بزرگ تولید کننده نفت و گاز است که در حال حاضر میزان صادراتش تقریبا در حد صفر می باشد، و در این شرایط به نفع ماست که میزان صادراتمان را به مقدار کلانی افزایش دهیم، حتی اگر به سقوط قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی بیانجامد.
*شما امروز در اروپا هستید و نمیتوانید به ایران بازگردید. چرا و چگونه میخواهید به کشورتان کمک کنید؟
بله، من چهل سال است که در خارج از خاک کشورمان زندگی میکنم و تا به امروز به من اجازه داده نشده است که به خاک کشورم قدم بگذارم. ولی این مانع از آن نمیشود که خواهان بهترین برای ایران، جمهوری اسلامی و برای ملتم باشم. ولی این «بهترین» باید انجام پذیر بوده و نباید «آرمان شهری» دست نیافتنی باشد. این «بهترین» در حال حاضر فقط میتواند اقتصادی باشد. ما میتوانیم به دنبال لغو تحریمها و تصویب آن توسط سنای آمریکا، بلافاصله به این «بهترین» دست یابیم. رسیدن به این هدف بسیار دشوار خواهد بود، ولی پس از دستیابی به توافق هستهای، با استفاده از شبکهها و روابطی که در اختیار دارم، تمام تلاش خود را خواهم کرد تا این مسئله تحقق یابد. عمیقا معتقدم که در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران می تواند با ایالات متحده به توافقی برد-برد برسد.
البته به شرط اینکه آمریکاییها این حقیقت را بپذیرند که درشرایط بحرانی کنونی، منافع مشترک ما فراتر از اختلافاتمان است و در نتیجه بهرهگیری از این فرصت برای دستیابی به توافقی پایدار میتواند هم به نفع ایران و هم به نفع آمریکا باشد.