عصر ایران؛ مهرداد خدیر- همانگونه که پیشبینی میشد تمام وزیران پیشنهادی سید ابراهیم رییسی به جز یک نفر – حسین باغگلی (آموزش و پرورش)- رأی اعتماد گرفتند و مستقر شدند.
مخالفت صریح با او را ابتدا سید محمد مولوی نمایندۀ آبادان و در کمیسیون فرهنگی کلید زد که خطاب به جوان جویای نام گفت: «میخواهی جای دکتر شکوهی و رجایی و دکتر باهنر (وزیران آموزش و پرورش در صدر انقلاب) بنشینی. اما این وزارتخانه بزرگتر از اینهاست. کنار برو و خودت و ما را گرفتار نکن».
او اما کنار نرفت و روی حمایت آقای رییسی و هماهنگی مجلس با رییس جمهور جدید حساب کرد اما دفاع آقای رییسی با این تعبیر که «تدریس در تمام مقاطع از مهد کودک، دبستان، دبیرستان و دانشگاه را تجربه کرده» نه تنها کمکی نکرد که سبب شد از وزیر پیشنهادی به عنوان «مربی مهد کودک» یاد شود هر چند مربیان مهدکودک بسیار علاقهمند و دلسوزند اما قبلتر وابسته به بهزیستی بوده و ربطی به آموزش و پرورش نداشته است.
نوبت به صحن علنی که رسید سید کاظم دلخوش اباتری نمایندۀ صومعهسرا هم گفت:
«آقای رییسجمهور گفتند ایشان در کودکستان و دبستان کار اجرایی کردند. تا جایی که من میدانم مهد کودکها را مردان نمیچرخانند. خانمها میچرخانند. خود ایشان اعتراف کردند تنها سه سال در دبیرستان کار کردند. در شرایط فعلی و بر اساس ضوابط و شرایط، این جوان حتی نمیتواند مدیر یک مدرسه باشد چه رسد به وزیر آموزش و پرورش».
جعفر قادری عضو کمیسیون برنامه و بودجه هم گفت: «رتبۀ ایشان در دانشگاه استادیاری است ولی چند سال است نتوانسته پایۀ سنواتی خود را دریافت کند»
طبیعی بود که در ذهن مخاطبان این پرسش شکل گیرد که اگر تنها سه سال در دبیرستان تدریس کرده و قبلتر در مهدکودک فعال بوده با چه سابقه و به چه اعتباری به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش معرفی شده است؟
پاسخ این است: سه سال قبل مسؤول بنیاد فرهنگی آستان قدس رضوی میشود که مدیریت مجموعه مدارس عامالمنفعه امام رضا علیهالسلام با ۱۹ مدرسه و بیش از ۷ هزار دانشآموز را برعهده دارد.
در این فضا همه منتظر بودند ببینند حسین باغگلی پس از مدیریت مجموعهای 7 هزار نفری برای وزارتخانهای 15 میلیون نفری چه برنامه ای دارد.
جالب این بود که گفت: «معرفی من نشان داد که آقای رییس جمهور به دنبال تحول هستند.» و ظاهرا تصور کرده بود کلمات «تحول» و «مدیریت جهادی» راه گشاست غافل از این که همان توصیف «مربی مهد کودک» تأثیر خود را گذاشته بود و توضیح داد: «من در حوزۀ پیشدبستانی، یک مدلی دارم و دربارۀ آن ادعا هم دارم. من یک مدلی را در پیشدبستانی امام رضا اجرا کردم. مدل من والدین را درگیر میکند و البته اصلی ترین کار من این است که سند تحول آموزش و پرورش را اجرایی کنم.»
در نهایت اما همۀ وزیران پیشنهادی رأی آوردند جز او در حالی که روشن نشد تکلیف مدل مورد نظر او چه میشود.
شهریور 1400 طالبان همچنان در صدر اخبار بود و در بیستمین سالگرد ترور احمد شاه مسعود توجهها به پسر او جلب شد که با استقرار در درۀ پنج شیر پیام مقاومت و تن ندادن به طالبان را به جهان مخابره میکرد و به خاطر زبان فارسی و علاقه به فرهنگ ایران نزد ایرانیان هم محبوب است.
دربارۀ راز این محبوبیت و توجه افکار عمومی به سرنوشت او حدس های متعددی مطرح شد از جمله این که: افغانستان به حوزۀ تمدنی ایران یا ایران فرهنگی تعلق دارد و مسعود به اعتبار زبان فارسی، هموطن ماست. وجه دیگر این بود که پس از شورش دوبارۀ طالبان دیگر رهبران افغانستان یا گریختند و کوچ کردند یا خانهنشین شدند یا خواسته و ناخواسته نقش مشارکت در پروژۀ القای تغییر سیمای طالبان را ایفا کردند.
احمد مسعود جوان اما با این که بیرون معرکه بود به پنجشیر بازگشت و دنیا دید اشرف غنی رییس جمهوری وقت افغانستان چگونه به قول خود «با همان تنبان [شلوار] و دمپایی» ناگهان افغانستان را ترک کرد ولی مسعود جوان بازگشت.
کار به جایی رسید که یک گرافیست ایرانی تصویر پدر و پسر را در زمینهای از پوستر انیمیشن مشهور «شیر شاه» نشاند چرا که پدر به «شیرِ درۀ پنجشیر» شهرت داشت.
انگیزۀ برخی هم نفی اسلام طالبانی بود و دفاع از گفتمان اسلام دموکراتیک نه تحریک و تهییج به جنگ با طالبان.
حمایت از احمد مسعود جوان البته دست مایۀ نقد اصولگرایان رادیکال هم شد و این طعنه که چرا نمیروید همراه با او با طالبان بجنگید؟ همان زمان در همین پایگاه نوشتم:
«او اسطوره و قهرمان هم نباشد ناظر به ارزشهای انسانی و مدرن است و بهتر از این نیست که جوانان ما به جای آن که سرگرم سلبریتیهای میانمایه (و بعضی حتی فرومایه) باشند از او بنویسند؟ گزینه دیگری در مقابل او سراغ دارید؟ نکند ملاعبدالغنی برادر؟!»
خبر خوب شهریور اما سرعت گرفتن واردات واکسن بود در حالی که تلفات روزانۀ کرونا از 400 تَن هم گذشته بود. وزیر بهداشت دولت جدید سر خود را بالا گرفت و با افتخار اعلام کرد تا پایان شهریور 50 میلیون دُز واکسن وارد میشود و در مهر ماه 40 میلیون دُز دیگر.
دولت روحانی رفته بود و حالا دیگر اصراری بر کفایت دیده نمیشد. وقتی از وزیر جدید پرسیده شد: از تولید واکسن داخلی چه خبر، پاسخ داد: مجوز تولید داخلی 5 واکسن سیناژن، رازی، پاستور، فخرا و برکت صادر شده است. یعنی قرار نیست منتظر ثمرۀ تولید داخلی باشیم و وارد میکنیم.
اتمام واکسیناسیون در کشورهایی که طبعا ابتدا به شهروندان خود تزریق کرده بودند ند و حالا در پی صادرات مازاد بودند، رفع موانع بانکی درپی روی کار آمدن بایدن و وسعت گرفتن تفسیر و تعبیر اصطلاحاتی چون «اقدام انقلابی و جهادی» و منحصر نماندن در تولید و شمول به واردات، موجب سرعت گرفتن واردات واکسن کرونا شد و از آن پس چند بار در سخنان آقای رییسی به آن افتخار شده است.
نکته ای که در این میان روشن نشد این بود که در نقد رویکرد گذشته چرا وزیر بهداشت دولت قبل را مستثنا نکردند که نهایت وفاداری را نشان داده بود؟