عصر ایران؛ مهرداد خدیر- در دهۀ 50 خورشیدی و در سالهای مدرسه در روزهای منتهی به 25 آذر این پرسش به ذهنم چنگ میزد که معلم مدرسۀ ما که این قدر دربارۀ پدر و مادر توصیه و به قرآن استناد میکند چرا با روز مادر مخالف است؟ در حالی که در روز مادر هدیه ای تهیه میکردیم و مهمترین فرصت برای قدرشناسی بود و دغدغۀ سه هفتۀ اول آذر من و برادربزرگتر این بود که مشترکاً چه هدیهای به او بدهیم بی آن که از دیگری کمک بگیریم.
روزی دل را به دریا زدم و از معلم مدرسه پرسیدم. مدرسۀ ما مذهبی – سیاسی بود و حدس میزدم لابد دلیلی مذهبی دارد اما با ریزهکاری سیاسی آن آشنا نبودم. پاسخ داد: "چون ممکن است بعضیها پول کادو نداشته باشند". پاسخ دادم: "خوب! گُل که میتوانند بخرند". (مثل حالا نبود که گل به کالایی لوکس تبدیل شده باشد). گفت: "ممکن است مادرشان مُرده باشد". همین لفظ «مرده» را هم به کار برد تا ضریب عاطفی آن زیاد شود. گفتم: "اتفاقا پسر همسایۀ ما مادر ندارد. روز مادر به بهشت زهرا میرود" .
قانع نشدم تا این که دانستم عنادی با روز مادر ندارند بلکه مشکل مناسبت آن است. چون 25 آذر از جانب حکومت شاه تعییت شده بود و دو روایت وجود داشت. یکی این که سال روز تأسیس بنگاه حمایت از مادران و نوزادان است و دیگری این که روز تولد مادر شاه بوده و آن بنگاه هم به همین مناسبت در آن روز افتتاح شد ولی در افواه نه به بنگاه که به تولد «ملکه مادر» نسبت داده میشد. نام بیمارستان قلب را هم به اسم او «ملکه مادر» گذاشته بودند. همان که بعد از پیروزی انقلاب ابتدا به مهدی رضایی و بعد از رویارویی مجاهدین خلق با جمهوری اسلامی به شهید رجایی تغییر کرد.
با روز مادر البته به دلیل مصرفگرایی هم مخالفت میشد اما علت اصلی مناسبت آن بود و با فرض ملکه مادر چون 28 مرداد هر سال و 9 آبان، «جشن نوزایی پهلوی» برگزار میکرد و نیروهای ملی هم او را برنمیتافتند چه رسد به مذهبیها. هر چند عموم مردم چندان با علت نام گذاری کار یا از آن خبر نداشتند. خواه تأسیس بنگاه خواه تولد مادر شاه و بهانه ای بود برای گرامی داشت نام یا یاد مادر.
بعد از پیروزی انقلاب طبعا آن مناسبت حذف شد و پس از تجمعات زنان در اسفند 57 به مناسبت روز جهانی زن بود که روز تولد دختر پیامبر گرامی اسلام به عنوان «روز زن» تعیین شد ولی در ابتدا به آن روز مادر گفته نمیشد اگرچه بدیهی است از فضایل مادری ایشان هم گفته میشد اما گفتار انقلاب یبیشتر تحت تأثیر این سخن شریعتی بود با جملۀ مشهور «فاطمه، فاطمه است». یعنی مرتبت او تنها به نسبت دختری با پیامبر یا همسری علی علیه السلام و حسنین نیست.
ابتکار اضافه کردن روز مادر به همان مناسبت پس از آن بود که غیبت آن سبب شده بود برخی همان 25 آذر را به عنوان روز مادر جشن بگیرند و هدیه بدهند در حالی که غالبا از انتساب آن هم خبر نداشتند و سوء تفاهم سیاسی ایجاد میکرد.
گروه خانوادۀ شبکۀ اول تلویزیون اما از سالهای آغازین دهۀ 70 تبلیغ وسیعی روی روزمادر انجام داد و هر چند مناسبت روز مادر جدید بر اساس هجری قمری هر سال با سال قبل 10 روز فاصله دارد ولی به خاطر جایگاه دختر پیامبر گرامی اسلام و نیاز جامعه به روزی مورد توافق پذیرفته شد و 25 آذر با ورود نسل جدید به جامعه محو شد.
در سال های اخیر حتی تبلیغ روز مادر بر روز زن هم پیشی گرفته چون در سنت، مادری بر زنانگی ارجح است و تعابیر مثبت بیشتر حول مادران است تا زنان.
جدای همۀ اینها و در کشاکش بحث حقوق زنان و این که اگر دختران و زنان ما تا این حد شایستۀ ستایش و قدردانیاند پس چرا هر هفته دربارۀ این که چه بپوشند و چه نه، سوار دوچرخه شوند یا نه در نمازهای جمعه هشدار داده میشود و لابد منظور همه نیستند از ابتکار شهرداری تهران در دورۀ مدیریت جدید نمیتوان گذشت که مهمترین وجه را این دیده: «هیچ چیزی دستپخت مامان نمیشه»... (البته بین خودمان باشد، واقعا هم نمیشود!)