عصر ایران؛ سجاد بهزادی- بودجه با علم اقتصاد یک پیوند عمیقی دارد.دولت سیزدهم می داند که طبقه متوسط جامعه ایران سقوط کرده وطی سالهای گذشته پهنه وسیعی از این جامعه فقیر و فرودست شده اند؛ اما با این وضعیت بودجه ای برای سال ۱۴۰۱ برنامه ریزی شده که مالیات در آن بسیار پررنگ تر از همیشه است. سایه سنگین تامین این مالیات هم بر دوش طبقه متوسطِ فقیر شده و فرودست جامعه ایران خواهد بود.
نویسنده با تبیین وضعیت طبقه متوسط در جامعه بحران زده امروز ایران، در هریادداشت که همگی مستقل از هم نوشته می شوند یک پرسش جداگانه ای را طرح می کند؟
پرسش ششم: چرا سهم بالایی از مالیات سال ۱۴۰۱ ، باید بر گرده طبقه متوسط و فرودست شده جامعه ایران باشد؟
فاصله طبقاتی در ایران امروز بیش از هر زمان دیگری احساس می شود.مردم در وضعیت فقر شدید، یک طبقه پهن پیکر ومرفه ای را روبروی خود می بینند که رانت ها را می بلعد و با فرار مالیاتی که دارد، تامین مالیات دولت ها را نیز از با قلدری دور می زند.کاش حالا که دولت هم نمی تواند ویا اینکه اراده ای جدی برای تامین مالیات خود از ثروتمندان ندارد، این طبقه خود کمی انصاف به خرج می دادو مالیات خود را طبق قانون پرداخت می کردتا طبقه ضعیف جامعه کمتر زیر دست وپا له شوند.
الان نیاز هست که طبقه سرمایه دار جامعه ایران در مواردی، در مکتب ثروتمندان جوامع غربی اندکی هم درس اخلاق و اقتصاد فرا بگیرد وبا جامعه تهیدست هم نوایی کند.
در خبرها آمده بود هشتاد و سه تن از ثروتمندان جهان با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به دولتهای خود، خواستار اخذ مالیات بیشتر از آنها برای تامین بودجه و نجات اقتصاد کشورهایشان شده اند.
امضا کنندگان این نامه از سیاستمداران جهان خواستهاند تا برای رفع نابرابری در جهان فکری جدی و اقدامی فوری بکنند.در بخشی از این نامه آمده است: "ما نه پرستاریم و نه پزشک، راننده آمبولانس هم نیستیم که بتوانیم کاری برای بهبود بیماران مبتلا به بیماری کووید۱۹ انجام دهیم. پیک تحویل مواد غذایی و یا مسئول چیدمان قفسه خوراکیهای یک سوپرمارکت هم نیستیم که از ما کاری برای کمک به مشکلات مردم بر بیاید. ما فقط پول داریم، پولی که در حال حاضر برای بهبود شرایط اقتصادی جهان به آن بسیار نیاز است."
در جامعه ما بنظر می رسد "به حق چیزهای ندیده و نشنیده؛" همه چیز برعکس نمود پیدا کرده است. بررسیها نشان میدهد دولت پیشبینی کرده است در سال آینده درآمدهای مالیاتی ۶۲ درصد افزایش پیدا کند و طبقه متوسطِ زمین خورده جامعه ایران و فقیران، برای تامین این مالیات باید زودتر از ثروتمندان به صف شوند.
یک نمونه مالیاتی که طبقه پایین جامعه را هدف قرار خواهد داد اینکه؛ دولت قرار است بر خودروهای سواری و وانت که ارزش آن بیش از یک میلیارد تومان است، مالیات پلکانی از یک درصد تا ۴ درصد بگیرد.طبقه متوسط به چه گناهی باید مالیات خودرویی را پرداخت کند که به خاطر تحریم ها و بحران های تصمیم گیری در دولت ها، سربه فلک کشیده است وحتی قبل تر نیز یک بار مالیات آن را پرداخت کرده است؟
اینکه یک خودرو معمولی که در تمام جهان به سادگی در اختیار طبقه متوسط و پایین جامعه قرار دارد و در ایران به خاطر تورم شدید گران شده است وحالا دولت می خواهد از آن مالیات بستاند شرم آور نیست؟
از طرفی مالیات طبقه فقیر و متوسط جامعه قرار هست کجا هزینه شود و چقدر در خدمت توسعه و آبادانی کشور قرار خواهد گرفت؟در یک نمونه دیگر و پاسخ به این پرسش باید به بودجه صداوسیما اشاره کرد.
بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۱ نشان میدهد درسال آینده بیش از ۵ هزار میلیارد تومان برای سازمان صدا و سیما بودجه تعیین شده است تا این رسانه به تولید صدا و محتوا در تلویزیون و فضای مجازی بپردازد. رسانه ای که خود با چالش فقر مخاطب و مشروعیت پایین در افکار عمومی روبرو است.
روزنامه دنیای اقتصاد در یادداشتی نوشت " اگر فرض کنیم که هفته کاری ۴۸ ساعت باشد، در یکسال حدود ۲۳۰۰ ساعت کاری خواهیم داشت. با این فرض، هر یک ساعت تولید محتوا در سیما هزینه دستمزدی حدود یکمیلیارد تومان خواهد داشت.
همچنین، برای تولید و پخش صدا حدود ۷۶۰میلیارد تومان و در نهایت برای حمایت از تولید محتوا در فضای مجازی ۲۵۰میلیارد تومان پیشبینی شده است. برآوردها نشان میدهد بودجه صداوسیما در سال آینده به نسبت امسال، رشد ۵۶درصدی داشته است وبخش عظیمی از این بودجه قرار هست از دارایی های طبقه متوسط فقر زده جامعه ایران تامین شود.
طبقه متوسط را ضعیف و نحیف تر کردید وحالا می خواهید آن را میان تورم افسارگسیخته و مالیات رها کنید، غافل از اینکه این وضعیت بیش تر به یک بحران و سونامی شبیه است که دامان همه را خواهد گرفت.
امروز طبقه متوسط جامعه ایران، فرودست شده و با طبقه تهیدست تلاقی پیدا کرده اند.این طبقه آنچنان هم که فکر می کنید در برابر فشارها وتهدیدهای اقتصادی اهل مدارا و گفت وگو نیست.
خشم این طبقه طغیان گر است و ناگهان رنگ خشونت به خود می گیرد. بر این اساس دولت ها بهتر است بی مهابا بر آن فشار مضاعف نیاورند.