عصر ایران؛ مهرداد خدیر- پنجشنبه هفتم بهمن 1400 روز مهمی است. بهانه البته این است که در صورت پیروزی تیم ملی فوتبال ایران بر عراق، نه تنها مسافر جام جهانی قطر میشویم که به عنوان سریعترین صعود تاریخ فوتبال ایران به جام جهانی ثبت میشود. حال آن که در نوبتهای قبل یک هفته مانده یا در بازی آخر یا نهایتا دو هفته مانده صعود قطعی میشد.
داستان اما محدود به این نیست چون اهمیت موضوع تنها به خاطر جنبۀ ورزشی و فوتبالی نیست حتی به این سبب که با کلاهی که ویلموتس بلژیکی سرفوتبال ایران گذاشته بود امیدها رنگ باخته بود و باور به اسکوچیچ مانند دوران کیروش نبود.
درست است که 7 بهمن می تواند به یک روز شاد تبدیل شود اما تکرار شادی عمومی در 8 آذر 1376 پس از مساوی در حکم برد مقابل استرالیا هم بعید به نظر میرسد چون در آن زمان جامعه به لحاظ سیاسی و اجتماعی هم شاد بود. دلار 850 تومانی و احساس تأثیر گذاری با امکان انتخاب سیاسی دخلی به وضعیت امروز نداشت که فشار اقتصادی ناشی از تحریمها و انسداد سیاسی و محدودیتهای اجتماعی و پژواک صدای اقلیت به جای اکثریت در عرصۀ عمومی جامعه را ملول کرده هر چند به خاطر این ملال به شادی بیشتر نیاز دارد.
هفتم بهمن روز مهمی است چون نشان میدهد ایرانیان دوست ندارند در انزوا و دور از جهان زندگی کنند و شادی صعود به جام جهانی تنها جنبۀ فوتبالی ندارد. همین که حس کنی دستکم در این عرصه از بازی جهانی کنار گذاشته نشدی، فرحبخش است.
چرا به خاطر برجام خوشحال شدیم و لحن منتقدان را نپسندیدیم؟ چون احساس جداافتادگی از قافلۀ جهانی آزارنده است و تنها به خاطر دستاوردهای اقتصادی رفع تحریم نبود.
جام جهانی برای ایرانیان غیر فوتبالدوست هم جذاب است چون علامتی است از علاقه به حضور در مناسبات بینالملل و یک عامل وحدتبخش و ملی و چون نهایت آرزوی فوتبالی آن صعود از گروه مقدماتی است و هیچ کس رؤیای قهرمانی و فتح جام را نمیپروراند بر طبل پیروزی و انتظارات خاص هم کوفته نمیشود.
هفتم بهمن روز مهمی است. چون اگر بنا بر حضور تماشاگر باشد بدون تماشاگر زن نمیشود و اصولگرایان ناگزیرند درها را باز کنند و حتی خانم انسیۀ خزعلی نیز قول ورود زنان به ورزشگاه را میدهد حال آن که در نگاه اصولگرایانی که او از جانب آنان و به نام تمام زنان ایران سخن میگوید تنها «مادرانگی» است که به زن هویت میدهد و این همه تأکید بر فرزندآوری و ازدواج به خاطر آن است که دختران هر چه زودتر به همسر و بعد به مادر تبدیل شوند: نشینند و زایند شیران نر. شیر ماده هم نه. حالا این که شیران نر کار دارند یا نه، سرگرمی دارند یا نه، حق فعالیت سیاسی دارند یا نه واقعا میتوانند شیری کنند یا نه بحث دیگری است.
هفتم بهمن روز مهمی است چون به احتمال قریب به یقین آقای ابراهیم رییسی به توصیۀ مشاوران در ورزشگاه حاضر میشود تا لابد مانند واردات واکسن این صعود هم به حساب دولت جدید گذاشته شود یا با نگاه مثبت از توجه و حمایت دولت از فوتبال و شادی حکایت کند.
روز مهمی است چون شهرداری تهران را پس از یک دوره تبلیغات ایدیولوژیک که تصور ادغام سازمان زیباسازی در نهادهای انقلابی را ایجاد کرده به نصب بنرهایی دربارۀ شادی و نشاط و امورغیر ایدئولوژیک و سیاسی وامیدارد.
روز مهمی است چون نشان میدهد همانگونه که برای فوتبال باید با فیفا همکاری کرد برای تبادلات مالی هم چاره ای جز عضویت در گروه ویژۀ اقدام مالی یا افایتیاف نیست و در صورت توافق بر سر احیای برجام یا هر نام دیگر مثلا «خست»- خنثی سازی تحریمها- یا هر اسم که دوست دارند، باید وارد بازیهای جهانی شد.
وقتی فوتبال که ذاتا یک بازی است تا این اندازه به مناسبات بینالمللی گره خورده امور جدی را تا چه حد بی پیوند با جهان میتوان سامان داد؟
هفتم بهمن روز مهمی است چون اگر برنامهای باشد میتواند گردشگران و مسافران قطر را به کیش جذب کند و جایی برای کیشستیزی باقی نمیماند.
روزگاری مبارزان ضد سلطنت در عصر پهلوی میپنداشتند فوتبال وسیلۀ تحمیق تودههاست اما از قضا فوتبال وسیله ابراز احساسات ضد اسراییلی در بازی مشهور امجدیه شد و در دهۀ 50 بازیکنان فوتبال هم تمایل سیاسی نشان میدادند تا جایی که بهترین بازیکن تمام تاریخ فوتبال ایران – پرویز قلیچخانی- به دلایل سیاسی کنار گذاشته یا به اعتراف تلویزیونی واداشته شد.
باری، غرض زیادهگویی نیست. 7 بهمن 1400 روز مهمی است. چون نشان میدهد ایرانیان دوست ندارند جدای جهان یا تنها با بخشی از آن زندگی کنند و فوتبال وسیلهای است تا برخی گمان نبرند دغذغۀ تأمین نان سطح خواست مردم را چنان پایین آورده که از زندگی واقعی که همراه با شادی و زیست اجتماعی است غافل شدهاند. روزی که ناچارند درهای ورزشگاه را به روی دختران شاد ایرانی باز کنند. دخترانی که مطابق سبک زندگیِ مورد نظر اصولگرایی ایرانی در کتاب "مدیریت خانواده و سبک زندگی" سال آخر دبیرستان از 10 سالگی یعنی از کلاس چهارم دبستان، دیگر کودک نیستند و قابلیت ازدواج دارند!
روزگاری گمان میشد این توپ برای آن است که ما را غافل کند و 7 بهمن توپی که به درون دروازۀ عراقیها میغلتد و ما را به قطر میفرستد زودازود، نشانی است تا بگوییم اگرچه اسیر یک لقمه نان شدهایم اما غافل نیستیم و میدانیم زندگی واقعی چگونه باید باشد.